حافظ شاعر آدمهای معمولی و غیرمعمولی است. اغلب ما تجربه تفأل زدن به دیوان غزلیات این شاعر بزرگ را داریم و سالهای سال، شب یلدا و عید نوروز را کنار دیوان حافظ گذراندیم. گاه در میان این تفألها، به تفسیرهایی عجیب با شروع «ای صاحب فال…» برمیخوریم که پیشبینیهای عجیبی در آن صورت گرفته است. به طور مثال در آن نوشتهشده شما در آینده صاحب دو فرزند میشوید و سفر به دور دنیا دارید!
صبح مشهد– به بهانه آخرین شب یلدای قرن، با دکتر اسماعیل آذر، استاد دانشگاه و پژوهشگر ادبی، درباره این تفسیرها و شخصیت حافظ گفتوگو کردیم که در ادامه مطلب خواهید خواند.
تفسیرهای فال حافظ را جدی نگیرید
دکتر اسماعیل آذر، حافظ را شاعر پیچیدهای میداند که تفسیر اشعارش بهراحتی ممکن نیست. او در اینباره میگوید:«حافظ پیچیدهتر از آن است که برخی زیر شعرهایش چیزی که در ذهنشان متصور میشوند، به عنوان تفأل یا محصول آن بنویسند. اگر کسی حافظ را نشناسد، به راحتی میخواند، چون نمیداند خوانش حافظ، اطلاعات و پشتوانه بسیار ژرفی لازم دارد؛ چه برسد به اینکه معنایش را درک کند و بفهمد در ذهن حافظ چه میگذشته است. این هرگز کار سادهای نیست و کسی که این کار را میکند، باید متخصص این کار باشد، مطالعات فراوان داشته باشد و تازه، آن هم شاید بتواند بر آن مقام علمی باشد که چنین اظهارنظری کند. بنابراین، کلّ این نوشتههایی که زیر غزل حافظ به عنوان تفسیر تفأل مینویسند، مردود است.»
حافظ و نگاه به آینده
دکتر آذر معتقد است تفألزدن، بهطورکلی در فرهنگ ما حضور پررنگی دارد. او در اینباره میگوید:«ما به طور عادی هم میگوییم حس ششمم خبر داد که این اتفاق میافتد. حس ششم، یعنی همان حسی که از آینده خبر میدهد و بیدار میشود و آن حس نسبت به آنچه در آینده هرکس ممکن است بگذرد، حساس میشود. رویهمرفته، تفأل به جز تفأل حافظ، پیشینه فراوانی در فرهنگ عامه ما و خردهفرهنگها دارد. به طور مثال، در روستایی در خوی، شب یلدا سه لباس شسته را روی بند پهن میکردند و اگر فردای آن روز، یکی از این لباسها به زمین میافتاد، میگفتند سال سردی است و لباس گرمتری به تن میکردند. این خردهفرهنگها، عزیز است و تفأل به حافظ هم بیشتر به این دلیل است که مردم میخواهند از آیندهشان بدانند. حافظ شاعر ایهام است. ایهام یعنی جملهای را طوری بگویید که چندنوع معنی از آن مستفاد شود. پس کسی که حافظ میخواند یا دانای غزل حافظ است، یک برداشتی از خوانش غزل حافظ میکند و آن را سرلوحه نیت خودش قرار میدهد. من هیچوقت سعی نکردم درباره این موضوع، سخن منفی بگویم. تفأل به حافظ هم کاری است که رسم شده و حداقل این است که گروهی غزل حافظ را میخوانند و میشنوند. با این غرض، این کار ممدوح است.»
شماره حافظ را حفظ کنید!
حافظ جزو شاعران کلاسیک کشورمان است که جزئی از فرهنگ کشورمان شده است. دکتر آذر جایگاه حافظ را با ذکر مثالی اینطور توضیح میدهد: «شما معمولا دفترچه تلفنی در گوشی همراهتان دارید. قبلا شمارهها را در کتابچهای مینوشتید، ولی یک گروه شمارهها هست که آنها را حفظ هستید. به طور مثال، خالهتان را که دوست داشتید، شمارهاش را حفظ بودید. اگر یک مهمانی هم ترتیب بدهید، کسانی را دعوت میکنید که دوستشان دارید. اینها را برای مثال عرض کردم. حالا مردم حافظ را دوست دارند؛ حافظ در ضمیر تاریخی و فرهنگی ایرانیان جای فراخی را برای خود باز کرده و به همین دلیل است که به دیوان غزلیاتش، تفأل میزنند و این قدر حافظخوانی را دوست دارند. او غزلی دارد که در آن چنین میگوید: «صحبت حکام ظلمت شب یلداست/ نور ز خورشید جوی بو که برآید». در زبان فارسی، یلدا را به تاریکی میشناسند. در این شب، جنگی میشود بین نور و ظلمت؛ یعنی میان دانایی و نادانی. نور پیروز میشود و ظلمت را مغلوب خود میکند و به همین دلیل، این شب را جشن میگرفتند و این یعنی پیروزی نور. این شب، با باورهای دینی ایرانیان هم، هیچ مغایرت و ضدیتی ندارد، چون معنایش معنوی و دوستداشتنی است. به همین دلیل، از دیرباز، شب یلدا را بهانهای برای جمع شدن و حافظخوانی میدانستند.»
منبع: خراسان