دکتر سعید عرفانی ۱۶ سال است لباس پزشکی قانونی مشهد را بر تن کرده تا برای قانون روایتگر رازهایی باشد که اجساد بی جان از واگویه آنها ناتوانند، مشاهده دوست قدیمیاش روی تخت تشریح، کالبدشکافی بچهها و تعیین علت فوت ناگهانی یک همکار، تلخترین خاطراتی است که در ذهنش ماندگار شده است.
صبح مشهد– معصومه مومنیان
فارس نوشت: سالن تشریح پزشکی قانونی، جایی که حتی شنیدن نامش هم برای خیلیها ترسناک است، همان جایی است که هیچکس با پای خودش به آنجا نمیرود. سالنی که هر روز رازهای زیادی را بر ملا میکند و پرده از جنایتها بر میدارد، صاحبان حق آرام و بی دفاع روی تخت تشریح تن میسپارند به دستان آدمهایی که باید قوی باشند تا مبادا حقی پایمال شود، حق کسانی که دیگر جان و صدایی برای دفاع از خود ندارند.
گزارش اول از سهگانه پزشکی قانونی «خاطرات تلخ یک دکتر پزشک قانونی از انفجار قطار نیشابور» بود و این بار در دومین قسمت، با معاون سالن تشریح پزشکی قانونی خراسان رضوی و دبیر کمیته تعیین علت فوت، گفتوگو میکنیم که در ادامه میخوانید.
گوشی را تحویل میدهم و با راهنمایی دو نفر از پرسنل، به زیر زمین میرویم، تمام مدت نگران هستند از ورود به سالن تشریح غش و ضعف نکنم، پلهها را آرام پایین میرویم، میپرسند تا حالا مرده از نزدیک دیدهای؟ میگویم نه و همین «نه» کافی است تا نگرانیشان دو چندان شود.
بالاخره میرسیم، روی سه تخت، دو نفر هنوز داخل کاور سیاه هستند و آن دیگری بیرون از کاور منتظر تشریح است، میخواهم نزدیکش شوم اما اجازه نمیدهند. طبق صحبتهای کارکنان سالن، هر سه اما جوانند، یکی تیر خورده، آن دیگری به ضرب چاقو از پا درآمده و یکی هم بر اثر ناراحتی اعصاب و روان، خودش را به دار آویخته و به زندگیش پایان داده است؛ نگاهی گذرا به پیشبندهای خونی و ابزارکارشان میکنم، صحنههایی که دردناک است.
میخواهم با معاون سالن تشریح همکلام شوم، پیشنهاد میکند به اتاق کارش برویم و در فضایی دور از اجساد صحبت کنیم.
دکتر سعید عرفانی، از سال ۸۳ یعنی ۱۶ سال پیش وارد در این شغل شده است، او که دبیر کمیته تعیین علت فوت است، در مورد نحوه ورودش به این حرفه میگوید: زمانی که پزشکی عمومی را تمام کردم به توصیه یک نفر از دوستان خانوادگی که خودش هم یک دکتر پزشک قانونی بود وارد این کار شدم، از سال ۸۳ تا ۸۶ بجنورد بودم، از سال ۸۶ تا ۸۸ رئیس پزشک قانونی چناران و از سال ۸۸ تا الان که حدوداً ۱۱ سال می شود اینجا هستم.
معاون سالن تشریح، جذابیت این کار را در کشف حقیقت و احقاق حقوق دیگران میداند و در پاسخ به این سوال که یک پزشک قانونی در سالن تشریح چه کاری انجام میدهد، اظهار میکند: ما در اینجا فقط کار تشریح انجام میدهیم، با کالبد شکافی علت اولیه فوت مشخص میشود و بعد در کمیته علت فوت، به تایید میرسد. البته من جزو همکاران پزشکان کشیک هم هستم که بخشی از مراجعاتم شامل افراد زنده هم میشود.
دکتر عرفانی درباره زمان تعیین علت فوت، برایم شرح میدهد: یک سری از علل فوت در کالبد شکافی مشخص میشود اما یک سری دیگر هم ممکن است در کالبد شکافی مشخص نشود، یعنی باید سوابق را داشته باشیم و جمع بندی و نمونه برداری میکنیم و در نهایت آزمایشهای سم شناسی انجام میدهیم، آنهایی که در کالبد شکافی مشخص میشود از زمان ورود جسد تا معاینه و تعیین علت فوت و صدور جواز دفن، حدودا ۲ تا ۳ ساعت زمان میبرد. اما مواردی که مجبور به نمونه برداری میشویم با توجه به حجم نمونه برداریها و تعداد کم پاتولوژیستها، میانگین ۲ تا ۳ ماه و گاهی حتی بیشتر هم زمان میبرد.
از خطراتی که او و همکارانش را در سالن تشریح، تهدید میکند، میپرسم؛ پاسخ میدهد: خود من امروز با این که سه لایه دستکش داشتم در کالبدشکافی جسد گلوله خورده متوجه شدم، دستکشها پاره شده و خون جسد زیر ناخنم رفته است. ممکن است در حین کار سر سوزن و تیغ به دستانمان برخورد کند، حتی ممکن است ذراتی که در هوا پخش میشود را تنفس کنیم، شاید این ذرات از جسد فردی باشد که مبتلا به کرونا یا سایر بیماریهای عفونی و مسری باشد و به ما منتقل شود.
طبق گفته دکتر عرفانی، شیوع کرونا هم نتوانسته انگیزه همکاران او را برای کار در سالن تشریح سست کند، هیچکس اینجا به خاطر شرایط کرونا و حفظ جان خودش، درخواست مرخصی نکرده است و همه با عشق کار خودشان را انجام میدهند.
معاون سالن تشریح در ادامه میگوید: ما قبل از بحث کرونا هم تمهیداتی داشتیم چون به هر حال ممکن است جسدی هپاتیت یا ایدز داشته باشد ،ریسک انتقال وجود دارد ما هم تدابیری داریم که از زمان شروع کرونا بیشتر شده است. شاید هم امکانات و هم توجه ما بیشتر شده باشد.
کار روی جسد بچهها برایم خیلی سخت است
وقتی از دکتر عرفانی میپرسم تا حالا پیش آمده در سالن تشریح به لحاظ روحی نتوانید روی جسدی کار کنید؟ پاسخ میدهد: کار را باید انجام داد ولی برای من شخصا کار روی جسد بچهها خیلی سخت است. من سعی میکنم وقتی از سالن بیرون میآیم همه کارهایی که در آن روز کردهام را از یاد ببرم. در خانواده هم میدانند و هیچ وقت درمورد موضوعات کاری چیزی از من نمیپرسند، حتی اگر شنیده باشند که امروز قتلی اتفاق افتاده اصلا سوال نمیکنند. ولی در همه این سالها اکثرا جسدهای بچهها در ذهنم حک شده به خصوص اگر به قتل رسیده باشند.
دبیر کمیته تعیین علت فوت سازمان پزشکی قانونی خراسان رضوی در خصوص برخورد آشنایان با این شغل میگوید: همه کنجکاو هستند و در مورد خبرهایی که میشنوند سوال میپرسند. اینکه چه اتفاقی افتاده یا روحیهات چطور است. برای همه سوال وجود دارد.
او ادامه میدهد: آنچه سالهاست ما را در سالن تشریح پایبند کرده و هر روز صبح پایمان را به این محیط به ظاهر ترسناک(برای مردم عادی البته) میکشاند، شیرینیهایی است که با تمام وجود در کارمان حس کردهایم، یکی از لذتهای کار ما زمانی است که میبینیم توانستهایم با کالبد شکافی پرده از رازی برداریم که با برداشت اولیه بازپرس و قاضی قتل متفاوت است و حقی را احقاق کند، مثلا گاهی پیش میآید که برداشت اولیه از صحنه، خودکشی است ولی با بررسی ما مشخص میشود که قتل بوده و قاتل با صحنه سازی خواسته موضوع را خودکشی جلوه دهد؛ بیشتر خاطرات شیرین کارکنان اتاق تشریح از این جنس است، از اینکه میتوانند با شکافتن جسمی بیجان، پی به ظلم و جنایتی پنهان ببرند و با اعلام نظر کارشناسی تغییر دیدگاه ایجاد کنند حال دلشان خوب میشود.
اجسادی که نسوج نرمشان از بین رفته است
اجسادی که به سالن تشریح میآورند همیشه هم تازه و کامل نیستند، دکتر و همکارانش برای من از اجسادی روایت میکنند که روزها، هفتهها و شاید ماهها و سالها قبل زا ته چاه یا زیر خاک کشف و برای تعیین علت فوت، به اینجا آورده میشوند.
معاون سالن تشریح میگوید: جسدهایی که صابونی و فاسد میشوند اگر یک شکستگی در جمجمهاش ببینیم، فقط گزارش آنچه میبینیم را اعلام میکنیم و درباره علت فوت نمیتوانیم نظر قطعی بدهیم، چون ممکن است به دلیل نبود نسوج نرم، علت مرگ خفگی باشد ولی دیگر خون مردگی باقی نمانده باشد یا ممکن است علت مرگ ضربات چاقو باشد، پس قضاوت نمیکنیم و غیرقابل تعیین میزنیم و فقط برای شفافیت ذهن قاضی مینویسیم که جمجمهاش شکسته است. در دنیا با جدا کردن رشته های DNA میتوانند حتی دقیقه و ثانیه مرگ را هم مشخص کنند در عین حال ما با توجه به امکانات مان و در کنارش تجربهمان بهترین تشخیص را انجام می دهیم.
تلخترین صحنه؛ مشاهده دوست قدیمی روی تخت تشریح!
برایم جالب است بدانم دکتر عرفانی تا حالا جسد شخص معروفی را هم کالبدشکافی کرده است یا نه؟ در پاسخ به این سوال میگوید:به دلیل اینکه سعی میکنم چیزی به یادم نماند به خاطرم نمیآید ولی صحنهای که در ذهنم ماندگار شده مربوط به ۱۱ سال قبل است، یک روز صبح وقتی وارد سالن تشریح شدم، جسد همکلاسی و دوست قدیمیام را که مدتی از او بیخبر بودم روی تخت تشریح دیدم، او بر اثر تصادف جانش را از دست داده بود؛ تجربه خیلی وحشتناکی بود.
لحظاتی سکوت میکند و رویش را به سمت پنجره برمیگرداند، متوجهم که منقلب شده و شاید نمیخواهد درباره این تجربه تلخ بیشتر صحبت کند، سردرگم میشوم باید حرف را عوض کنم اما کلمهای بر زبانم جاری نمیشود، کمی بعد خودش رشته بریده کلام را پیوند میزند و ادامه میدهد: من کلینیک درمان اعتیاد هم دارم، تا حالا چند مورد از مراجعان معتادم را برای آخرین بار اینجا ملاقات کردهام؛ بعضی از آنها فرآیند درمان را نیمه رها میکنند و بعد بر اثر «اُوردوز» و مصرف زیاد مواد، جانشان را از دست میدهند و این میشود آخرین دیدار ما؛ کالبد شکافی آنها هم برایم سخت است چون اگر کمی اراده داشتند میتوانستند سالهای سال زنده باشند و از فرصت حیات استفاده کنند.
سری تکان میدهد و میگوید: یکی از همکاران خودمان در بخش پذیرش اینجا هم مشکل قلبی داشت که متاسفانه تشخیص داده نشده بود، مرگش خیلی ناگهانی و بی مقدمه بود، او را هم کالبد شکافی کردم و طبعا تصور کن همکاری که روز قبل با او سلام علیک کردهای را بخواهی کالبدشکافی کنی چقدر سخت و جانفرسا است ولی ما باید قوی باشیم تا حقی پایمال نشود تا از زبان آدمهایی که مظلوم و بی دفاع تسلیم تشریح شدهاند، آنچه قبل از مرگ بر سرشان آمده بگوییم.
حرفهایم با دکتر عرفانی به پایان میرسد، حالا مطمئنم کار در سالن تشریح، نه تنها مرگ را برای او و همکارانش عادی نکرده بلکه از آنها انسانهایی قویتر و مهربانتر از قبل ساخته است؛ پزشکی قانونی هنر روایت دقیق داستانهای ناگفته زندگی آدمها بعد از مرگشان است، برای کشف حقایق پنهان.
منبع: فارس خراسان رضوی
واقعا به اسم شغل نمیشود از ان یاد کرد باید خیلی دل داشته باشی و قوی فوق العاده قوی از نطر روحیه و انسان حساس چگونه میتواند حتی فکرش را بکند . تصور اینکه خود ایشان روزی بخواهد کالبد شکافی شود ایا از مخیله ایشان گذشته ؟؟؟
هر شغلی سختی خاص خودشو داره اما این واقعااااا سخت و درد ناکه تنها چیزی که به نظرم این اشخاص تسلی میده فهمیدن علت مرگه که فلان شخص مثلا قتل بود مرگ طبیعی نبوده .خسته نباشن تنشون سالمو حاضرم .من که نمیتونم همچین شغلی. داشته باشم
واقعا مردم چرا از مرده ها میترسند ؟ جسد بیجانی که هیچ آزاری به کسی نمیرساند.این زنده ها هستند که در پی اذیت و آزار خود و دیگرانند.
مردم چقدر نازک دل شدند . البته چون تا الان بطور مثال ندیدیم که چگونه شکم یک انسان را میشکافند قاعدتا دیدنش چندش آور است ولی بعد از چندبار دیدن شاید بهتر از هر کسی بتوانیم جسدی را برای تشریح مثله کنیم ! انسان از چیزی که نمیشناسد و درک نمیکند معمولا میترسد . اگرنه بنظرم هیچ ترسی که ندارد هیچ باید بسیار جالب باشد . فهمیدن و درک طرز کار اندام داخلی قلب مغز ریه و … خیلی جالب است.
خیلی خوبه که همچین آدمای دلسوزی مثل این دکتر هستند.واقعا کار سختیه.خدا خودش حافظش باشه همیشه.
کاش منم دستیارش بودم خیلی از این کار خوشم میاد
امیدوارم خدا حفظشون کنه ، انسان هایی که میخوان حق بقیه پایمال نشه.
خداقوت انشالله بهترین ها برای شما رقم بخورد