اخبار مهم

حیله زن متاهل به پسر مجرد/سامان با آنکه من متاهل بودم عاشقم شد!

کد خبر : 32610

خیلی اتفاقی متوجه نگاه‌های یکی از همکلاسی‌هایم به نام سامان شدم. او به بهانه‌های مختلف خودش را به من نزدیک و خواسته‌هایش را مطرح می‌کرد.
به گزارش صبح مشهد به نقل از رکنا ۱۱سال پیش به‌شکل سنتی ازدواج کردم. همسرم از اقوام دور پدرم و کارمند یک ارگان دولتی در مشهد بود. حاصل ازدواج‌مان، ۲ فرزند ۶ و ۹ ساله است.

همسرم آدم آرام، خونسرد و کم‌حرفی بود و نسبت به روابط عاطفی و زناشویی خیلی سرد و خشک برخورد می‌کرد. من خیلی برون‌گرا و پرجنب‌وجوش بودم. با تمام این اوصاف، او مرد باایمان و خداترسی بود و در زندگی از لحاظ رفاهی چیزی برایمان کم نگذاشته و تمام تلاشش را برای رفاه ما انجام می‌داد ولی مشکل بزرگ من چیز دیگری بود. دوست داشتم شوهرم به من محبت کند و با من حرف بزند اما هربار می‌خواستم سر صحبت را بازکنم، می‌گفت خسته است و بگذارم برای بعد!

۱۱سال است که همه‌اش گذاشته‌ام برای بعد و حرف‌هایم مانند گره‌ای در قلبم تبدیل به عقده شده. اوایل فکر می‌کردم به‌ مرور زمان و با آمدن فرزند، شاید شرایط بهتر شود ولی فرقی نکرد و رابطه‌اش با من روزبه‌روز سردتر شد.

ناگفته نماند چون همسرم خودش فرد تحصیل‌کرده‌ای است، از همان ابتدا با من شرط کرد، درسم را ادامه دهم و تحصیلات عالی کسب کنم. همین شد که بعد از ۴ سال زندگی مشترک‌، با اصرارهای همسرم به دانشگاه رفتم و در رشته مورد علاقه‌ام تحصیل کردم.

ترم سوم بود که خیلی اتفاقی متوجه نگاه‌های یکی از همکلاسی‌هایم به نام سامان شدم. او به بهانه‌های مختلف خودش را به من نزدیک و خواسته‌هایش را مطرح می‌کرد. اول خیلی جا خوردم و به او گفتم متأهل هستم و ۲ فرزند نیز دارم ولی می‌گفت فقط خودم برایش مهم هستم و دائما به من ابراز علاقه می‌کرد. من نیز به‌دلیل ابراز محبت‌هایش و بهایی که به من می‌داد، کم‌کم به او علاقه‌مند شدم. از آنجایی که سامان را در جریان تمام مشکلات زندگی‌ام گذاشته بودم، جای تمام عقده‌های عاطفی‌ و رنجی را که از زندگی مشترک با همسرم برده بودم، برایم پر می‌کرد. گویی تازه متولدشده و روزبه‌روز شادتر می‌شدم.

متاسفانه رابطه پیامکی و تلفنی من با سامان خیلی زود جای خود را به رابطه حرام داد. بله؛ من در گرداب خیانت فرورفتم. ‌دچار عذاب وجدان شده‌ام و نگرانم مبادا شوهرم دیر یا زود از قضیه بو ببرد.

هرچند او به کارهای من مشکوک شده، ولی به روی خودم نیاوردم و همچنان در خواب زمستانی فرورفته‌ام و پشت پا به زندگی و خوشبختی‌ام زده‌ام.

خودم می‌دانم پایان این روابط تباهی و غرق شدن در فساد و از هم‌ پاشیده شدن زندگی‌ام است اما توان قطع رابطه با سامان را ندارم. سامان با اینکه ازدواج کرده ولی قصد ندارد به این رابطه پایان دهد. من و او خیلی به هم وابسته‌ایم و هر دو توان بریدن از یکدیگر را نداریم.

نظر کارشناس

بی‌وفایی و خیانت زناشویی در نگاه اول، پدیده‌ای فردی به‌نظر می‌رسد اما باتوجه به عواقب ناگوار و پیامدهای سوء آن بر نهاد خانواده وتربیت فرزندان، سلامت و امنیت جامعه را دچار اختلال و آشفتگی می‌کند، باید این معضل را از آسیب‌های اجتماعی پنهان و بسیار جدی به‌شمار آوریم؛ بنابراین این‌گونه آسیب‌ها از جرایم پنهان محسوب می‌شوند.

خیانت زناشویی به‌دلیل خارج‌شدن از روند طبیعی و چارچوب زندگی مشترک، آسیب‌های زیادی، هم برای فرد خیانتکار و هم برای خیانت‌دیده به‌دنبال دارد که مهم‌ترین آن، تزلزل در بنیان و کیان خانواده یا ازهم‌پاشیدگی آن است.

معمولا فردی که وارد این‌گونه روابط می‌شود، لذت آنی و زودگذر را بر همه آمال و ایده‌آل‌های زندگی ترجیح می‎دهد و در گنداب گناه فرو می‌رود؛ غافل از اینکه با آشکارشدن خیانت، تمام پل‌های پشت‌سر خود را خراب کرده و راهی برای برگشت باقی‌نگذاشته است. حتی در صورت بخشیده شدن از جانب همسر، دیگر شرایط زندگی برای او مانند قبل نیست و پل اعتماد زناشویی شکسته و تخریب می‌شود. در این صورت، فرد خاطی یک عمر با حس شرمندگی و حقارت زندگی می‌کند.

سیر و روند بروز آسیب

در داستان بالا، آن فرد از زمانی‌که به دانشگاه رفته، قطعا اعمال، حرکات و رفتارهایش طوری بوده که همکلاسی وی پی به عقده‌ها و کمبودهای عاطفی و روانی وی برده و در فرصت مناسب، به او نزدیک شده و پیشنهادش را داده است که باتوجه به شرایط و مسائلی که در زندگی زناشویی با همسرش داشته، زمینه را برای ایجاد ارتباط و خیانت در وی فراهم کرده و به‌دنبال آن دوستی، ارتباط نامشروع و غرق‌شدن در خیانت از همان دوران آغاز و تاکنون نیز ادامه داشته است.

عواملی که موجب بروز آسیب در فرد مورد نظر شده

ضعف در روابط بین فردی و نداشتن رابطه صمیمی و عاطفی بین زوجین، عدم توجه زوج به نیازهای عاطفی و جنسی همسر، نارضایتی فرد از روابط زناشویی، ناتوانی و عدم مهارت در حل مسئله و مقابله با مشکلات، نداشتن صداقت و عدم پایبندی به تعهدات زناشویی، ضعف در مهارت‌های ارتباطی و اجتماعی، ضعف در باورهای دینی، مذهبی و …

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

17 − 15 =

دکمه بازگشت به بالا
بستن