امثال و حکم دهخدا، قصه های پریان، افسانه های ایتالیایی، دستور زبان ژاپنی، زبان سنسکریت، خود آموز ترکی استانبولی، ایلیاد و اودیسه هومر و چندین هزار جلد، نه! چندین هزار میوه از کوچه باغ ادب، هرکدام با طعمی و رنگی و عطری بر سرشاخهها به سویت دراز شدهاند و تو را دعوت به چیدن میکنند و تو در این هیاهوی تمنا مشتاقانه دست به سوی آنها میبری و با چیدن هریک و تناولشان، گویی دنیایی دیگر در برابرت گشوده میشود.دنیایی از مردمان و فرهنگها و زبانهای متفاوت.
صبح مشهد– اینجا کتابخانه تخصصی ادبیات است. دنیایی هزار رنگ و هزار تو؛ به عدد یارهای مهربانش. سِیر چین و ماچین است. از اسپانیا و یونان و آمریکا، تا هند و کره و ژاپن، همه و همه در اینجا جمع شدهاند. «بیش از ۵۸هزار جلد کتاب و رقمی حدود ۳هزار و ۹۰۰ نسخه الکترونیک، پایاننامه، نشریه تخصصی، سیدی و نرمافزار». این را حسن زحمتکش، کارشناس مسئول این کتابخانه تخصصی میگوید. نگاهی به کسانی که پشت میز نشستهاند و غرق در کتاب پیش رویشان شده ند میاندازد و میگوید: «گرایش جوانان به زمینههای ادبی، مانند شعر و داستاننویسی و اهمیت این متون در تغییر و تلطیف زندگی ماشینی امروز، تنوع فراوان منابع چاپی و غیر چاپی و افزایش قابل مشاهده پژوهشگران این حوزه، ما را بر آن داشت تا در سال ۱۳۹۰ کتابخانه تخصصی ادبیات را راهاندازی کنیم».
به سراغ یکی از آنهایی میروم که اشتیاقشان باعث تشکیل این کتابخانه شد. یکی از مراجعه کنندگان، مردی حدودا ۳۵ ساله با فوق دیپلم علوم قضایی. می گوید مشغول نوشتن رمان است و کتابهای ادبیات داستان نویسی کمک بسیاری به او کردهاند. چند ماهی است که مرتب به این سالن میآید و حال شده است پای ثابت این کتابخانه: « وقتی دنبال مطلبی میگردی، مراجعه مستقیم به کتابخانه وخواندن از روی کتاب جذابیت و نشاط بیشتری دارد تا صنعت کامپیوتر».
رشته تحصیلیاش را متهم ردیف اول تردید و اکراه اولیهاش از انجام مصاحبه، قلمداد میکنم اما پس از آنکه اطمینانش را از بی خطر! بودن مصاحبه جلب میکنم به اندازهای با هیچان از کتاب حرف میزند و چنان توصیفی از این یار خوش زبان می کند که به نظر می آید کاملا ادبیاتی شده و با علوم قضایی بیگانه:« به نظر من کتاب را میتوان به عنوان صبحانه نوش جان کرد!»
در بین قفسههایی که مقابل یکدیگر ایستادهاند قدم که میزنی گویی پا بر نقشه جهان گذاردهای و تاریخ از گذشتههای دور تا به امروز از پیش چشمانت میگذرد. دفاع مقدس خود تاریخی قطور شده است و به نشان تقدسش اولین ردیف قفسه را به آن اختصاص دادهاند:« ادبیات دفاع مقدس». اینجا یکی « در ره منزل لیلی» است و دیگری معتقد است «گنجشکها بهشت را میفهمند». آن یکی وصف «سجادههای سربلند» را کرده است و اما «دا» خاطرات آن شیرزن که بر روی آن نوشته: چاپ صد و سی و نهم، آرام و بی صدا نفسی چاق میکند.
اینجا مرزی نیست. تمام کشورها و فرهنگها شانه به شانه هم نشستهاند و از خود میگویند: داستانهای فرانسوی، شعر و ادبیات عربی، ادبیات رومانیایی، شعر و نمایشنامه آلمانی، داستانهای بلند آمریکایی و مقالات و خطابهها و و ادبیات محلی وطنز و هجو فارسی. ادبیات و ادیبان آن قدر روح لطیفی دارند که از هر نقطه دنیا که کنار هم بنشینند حرفهای مشترک زیادی دارند.
در ردیف شعر فارسی قرن چهاردهم، ملک الشعرای بهار، در قاب جلد دیوانش با موهایی که دیگر تارنما شده و لبخندی نیمه تمام، از پشت عینک دور مشکیاش سالهاست که نگاهش را به تو دوخته. شهریار، اما با دست زیر گونه و صورت خسته و پر از چین و چروکش گویی هنوز دارد زیر لب زمزمه می کند: «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا… »
پایاننامههایی که در کنار هم چیده و فشرده شدهاند، نشان از حجم کاری و وسعت علاقه جوانان و پژوهشگران امروز به ادبیات است: «بررسی و توصیف گویش کاشمر»، «سوررئالیسم در افسانههای عطار»، «بررسی رمز آتش در شعر چند شاعر حماسهسرا»، «هفت جانور اسطورهای در منظومههای حماسی ملی ایران با تکیه بر شاهنامه فردوسی» و… .
نشریات فارسی، عربی و لاتین هم لیست این منابع را تکمیل میکنند. امروزه در کنار منابع مکتوب، منابع دیداریشنیداری و نرمافزارهای تخصصی نقش مهمی در هموار کردن مسیر پر فراز و نشیب پژوهش ایفا میکنند. لغتنامه دهخدا نیز از این قافله عقب نمانده و در قالب نرمافزار، فشرده شده و دانستههای لغوی دهخدا را به نسل امروز منتقل میکند.
کتابخانه دیجیتال من یار مهربانم، قصه های ماندگار، نمایه ادبیات، کتابخانه دیجیتال شعر و ادب فارسی همه از این جملهاند. مولانا هم که عظمتش حتی از لیست منابع دیداری شنیداری نیز پیداست! مولانا۱۲ بخش عرفان و دین، مولانا ۳۳ بخش داستان پردازی و…
چندین میز مطالعه، رایانه و دسترسی به نرمافزارهای تخصصی و سایتهای پژوهشی و پایگاههای مقالات، به همراه فضایی آرام و حجم انبوهی از کتابها و نشریات و پایاننامههای ادبیات ایران و جهان، ارمغانی است که کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی در قالب کتابخانه تخصصی به مخاطبانش عرضه کرده است. مخاطبانی که روحشان از همنشینی با یاران مهربان و سخاوت بی منت آنها چنان صیقل یافته که راهروهای میان قفسههای کتاب را چونان کوچه باغی میدانند که میوههای آن را ناشتا تناول میکنند.
فرشته صداقت حسنزاده/ گزارش. گنجینۀ رضوی