مروری بر علایم هشدار و نحوه اصولی رفتار با فردی که انگیزه خودکشی دارد به مناسبت هفته جهانی پیشگیری از آن داشته باشیم.
صبح مشهد– سازمان بهداشت جهانی ۱۰ تا ۱۷ سپتامبر را هفته جهانی پیشگیری از خودکشی نامگذاری کرده است. بر اساس گزارش WHO، هر سال حدود ۸۰۰ هزار نفر براثر خودکشی در سراسر دنیا میمیرند؛ یعنی یک نفر در هر ۴۰ ثانیه! اما یادمان نرود که میشود از خودکشی پیشگیری کرد. به مناسبت هفته پیشگیری از خودکشی، به این موضوع مهم پرداخته و از علایم هشدار آن گفتهایم.
از سیل عاطفه تا فروپاشی
«زندگی بالا و پایین زیاد داره»، جمله پرتکراری است که بارها خودمان گفتیم و شنیدیم. اما گاهی فشارها آنقدر زیاد میشوند که دلمان میخواهد با آگاهی و اراده خودمان، مجلس ترحیم زندگی را برپا کنیم! این اتفاق را میتوان در کلمه «خودکشی» خلاصه کرد. مرگی خودخواسته که میتواند نوعی فروپاشی بهحساب بیاید که چند جنبه دارد.
فرد خودش را در مقابل انبوهی از هیجانهای غیر قابلتحمل و دردناک میبیند. مرحلهای که به آن «سیل عاطفه» میگویند.
فرد سعی میکند تا با این عواطف تنشزا، مقابله کند. موفقیت و شکست، دوروی سکه هستند و در صورت ناامید شدن فرد به سمت مرحله سوم حرکت میکند.
در این مرحله غرق شدن در عواطف، ناامیدی و عدم کنترل اتفاق می افتد که میشود به آن به چشم «فروپاشی» نگاه کرد.
برنامهریزی و تلاش برای رها شدن از جسم و بیرون آمدن از سیلاب عواطف ناخوشایند، مرحلهای است که آن را با عنوان «بقای بلندپروازانه و رهایی از جسم» میشناسیم.
اختلالات روانی مانند افسردگی، تجربه از دست دادن، تنهایی، تبعیض، شکست عاطفی، بیماری و درد مزمن، خشونت، مشکلات مالی و تعارضات ارتباطی هم جزو عوامل خطرساز هستند. تحقیقات تجربی زیادی از سال ۲۰۰۱ تاکنون نشان دادهاند که پیوستگی زیادی بین اضطراب، اندوه و خودکشی وجود دارد.
زندگی را از خلاقیت و معنا عریان نکنیم
ارنست بکر، نویسنده و انسانشناس، معتقد است که «هراس انسان از مرگ است که جامعه انسانی را تمدنساز کرده است». میل به زندگی از یکسو و ترس از مرگ از سمت دیگر کمک میکند تا مراقب خودمان باشیم و از عوامل کشنده فاصله بگیریم. در سایه ترس از مرگ است که نمیگذاریم آسیبی به جانمان وارد شود. آگاهی از این که بالاخره روزی میمیریم، عمر جاودانه نداریم و محدودیتهایی باعث میشوند جسم مان دچار زوال شود و بمیریم، «مرگآگاهی» بهحساب میآیند که اتفاقاً راه چارهای هستند تا زندگی خلاقانهتر و معناداری داشته باشیم. اما میل به نیستی(افکار خودکشی)، زندگی را از خلاقیت و معنا عریان میکند و با ناامیدی به آینده و درنهایت تصمیم برای خودکشی، به اوج خودش میرسد. پس یادمان باشد که مرگآگاهی، کارآمد است و هرگز به معنای مرگ خواهی و زندگیگریزی نیست.
علایم هشدار یا پرچمهای قرمز
نشانههای هشداردهندهای هستند که در قالب یک پرچم قرمز خودشان را نشان میدهند و نباید بی توجه از کنارشان عبور کرد. لازم است به این علایم(چه در خودمان و چه در دیگران) حساس باشیم و بهموقع برای پیشگیری اقدام کنیم تا اتفاق تلخ و ناگواری رخ ندهد. اگر جملاتی مثل «کاش بمیرم از دست این زندگی راحت بشم، مرگ به این زندگی پردردسر میارزه، کاش بمیرم و اینهمه سختی نکشم و…»، جزو خودگوییهای رایج ما هستند و نشانههای افسردگی (ناامیدی، تمایل به خودکشی، خواب و اشتهای نامناسب، خستگی مفرط، نداشتن انگیزه و…) را احساس می کنیم، لازم است حتماً به یک درمانگر حرفهای مراجعه کنیم. گاهی بهاشتباه منتظر گذر زمان میمانیم تا همهچیز حل شود اما زمان بهتنهایی حلال مشکلات نیست و برای پیشگیری باید کارهایی انجام داد.
راههایی برای پیشگیری از خودکشی
خودکشی، حمله یکی از ساختارهای روانی (سوپرایگو) به خود ماست. خشمی که به منبع اصلیاش ابراز نشده باشد، ممکن است بیرحمانه به درون برگردد و یک حمله مرگبار را شکل دهد. حالا اهمیت مهارتهای مقابلهای بهتر مشخص میشود. اگر خشمی دیرینه در ما نفس میکشد، بهتر است در یک فضای امن درمانی دربارهاش حرف بزنیم تا تبدیل به خشونت علیه خودمان نشود. تقویت مهارتهای تنظیم هیجان، حل مسئله و تعارض، خودمراقبتی (جسمی و روانی)و گسترش ارتباطهای حامیانه، ما را در مقابل مشکلات زندگی تا حد زیادی واکسینه میکنند. (البته نباید نقش مشکلات ژنتیکی، سابقه خانوادگی و ضایعههای مغزی را در ریسک خودکشی نادیده گرفت).
از جملات ممنوعه تا کمکهای مفید
بعضی جملات، ضربهای هستند که فرد آسیبدیده را به چاهی عمیق هُل میدهند. به کسی که افکار یا قصد خودکشی دارد، هرگز این جملات را نگوییم: «اگه جرئتش رو داشتی تا حالا خودکشی کرده بودی، واسه جلب توجه فکر خودکشی به سرت زده، زیادی زندگی رو سخت میگیری، یه چند وقت بگذره یادت میره، داری شوخی میکنی». فقط یک فرد نابلد است که بهجای گوش کردن، نصیحت یا سرزنش میکند! پس از گفتن شان پرهیز کنیم. در حالتهای اضطراری، حتماً با اورژانس اجتماعی به شماره ۱۲۳ تماس بگیریم و موضوع را با کارشناسان مداخله در بحران درمیان بگذاریم. وقتی با کسی مواجه شدهایم که افکار یا قصد خودکشی دارد، همدلانه به او گوش بدهیم و راههای کمکی (معرفی یک درمانگر) را برایش هموار کنیم. مهارت گوش کردن فعالانه، انعکاس احساسات فرد به خودش و اعلام حمایت ما از فرد، به شکل موقتی مسکنهای بسیار خوبی است اما هرگز جایگزین مداخله در بحران توسط متخصصان نیست. همه ما در زندگی، با محدودیتها و موانعی روبه رو هستیم. برای عبور از موانع، نیاز به پل داریم. چهبهتر که برای همدیگر پل بسازیم و کمک کنیم تا میل به زیستن بر میل به مرگ، غلبه داشته باشد و بکوشیم تا شعار «همکاری با یکدیگر برای جلوگیری از خودکشی» عملی شود.
نویسنده : نگار فیضآبادی | کارشناسارشد روان شناسیبالینی/ خراسان