پسر جوان که مخالف ازدواج مادرش با پسر جوان بود در سناریوی هولناکی دست به قتل خواستگار مادرش زد و پس از ۹ سال در حالیکه در یک قدمی چوبه دار بود با رضایت اولیای دم بخشیده شد.
به گزارش صبح مشهد به نقل از رکنا صبح ۱۰ تیر سال ۹۰ مرد کشاورزی در اطراف تهران با جسد مرد جوانی که درمیان یک پتو پیچیده شده بود روبرو شد و خیلی زود در تماس با پلیس از پیدا شدن جسد یک مرد در زمین کشاورزی اش خبر داد.
بدین ترتیب تیمی از ماموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران همراه بازپرس ویژه قتل و تیم تشخیص هویت به صحنه جرم می روند و با جسد مرد جوان که در لابه لای پتو پیچیده شده بود روبرو شدند و هیچ آثاری روی جسد نبود تا اینکه ماموران در بررسی جسد پی بردند که این جوان بر اثر فشار روی عناصر حیاتی – خفه کردن – به قتل رسیده است.
کارآگاهان در بررسی جسد هیچ مدرک شناسایی همراه جسد به دست نیاوردند و جسد پسر جوان برای بررسی بیشتر به دستور بازپرس پرونده به پزشکی قانونی منتقل شد.
جسد پسر جوان شناسایی شد
تحقیقات پلیسی برای شناسایی جسد پسر جوان ادامه داشت و کارآگاهان در این مرحله به سراغ آلبوم افراد گمشده رفتند که خیلی زود پی بردند مرد جوانی با حضور در اداره پلیس از ناپدید شدن برادرش خبر داده و مشخصات اعلام شده در پرونده با جسد پسر جوان یکی بود.
کارآگاهان در این مرحله به سراغ مرد جوان رفته و وی عنوان کرد که برادرش با خودروی پژو ۴۰۵ از خانه خارج شده و دیگر کسی از سرنوشت او اطلاع ندارد و زمانیکه ماموران تصاویر جسد جوان ناشناس را پیش روی مرد جوان قرار دادند مشخص شد که جسد همان جوان گمشده است.
نخستین مظنون پرونده
کارآگاهان در گام نخست با توجه به اینکه اثری از خودروی پسر جوان نبود تحقیقات را برای به دست آوردن نخستین سرنخ آغاز کردند و در تحقیقات میدانی پی بردند که خودروی سعید را خانواده ای خریداری کرده و در اختیار آنها است.
بدین ترتیب ماموران به سراغ خانواده زوج جوان رفته و آنها وقتی در برابر پلیس قرار گرفتند شوکه شده و عنوان کردند خودرو را پسر جوانی به نام سعید خریداری کرده و از ماجرای سرقتی بودن آن اطلاعی ندارند.
کارآگاهان در ادامه پی بردند که سعید با جعل مدارک خودرو را به نام خود کرده و آن را به زوج جوان فروخته است.
همین کافی بود تا کارآگاهان با اقدامات فنی و اطلاعات به دست آمده از زوج جوان سعید را شناسایی کنند و در یک عملیات غافلگیرانه سعید را در غرب تهران دستگیر کردند.
سعید پس از دستگیری ادعا کرد که خودرو را از دایی اش خریداری کرده و این در حالی بود که خانواده قربانیان جنایت هیچ شناختی از سعید نداشتند و در همین مرحله مشخص شد که سعید برای گمراه کردن پلیس دست به داستانسرایی زده است.
تیم جنایی پلیس آگاهی تهران در گام بعدی تحقیقات پی بردند که قربانی جنایت با مادر سعید در ارتباط بوده و سعید نیز از آشنایی او با مادرش با خبر بوده است.
دستگیری مادر سعید
ماموران در این مرحله با احتمال اینکه مادر سعید از ماجرای قتل با خبر است به سراغ وی رفته و او را دستگیر کردند که در این مرحله مادر سعید ادعا کرد که پسر جوان را به قتل رسانده است.
این ادعا در حالی بود که زن جوان از جزئیات قتل بی اطلاع بود و در تحقیقات تاکید داشت که خودش دست به قتل زده و پسرش از ماجرای قتل پسر جوان اطلاعی ندارد تا اینکه سعید سکوتش را شکست و به قتل پسر جوان اعتراف کرد.
سعید در اعترافاتش گفت: چندی قبل متوجه آشنایی مادرم با پسر جوان شدم و پسر جوان به خانه مان رفت و آمد داشت و من بارها نسبت به این موضوع اعتراض کردم تا اینکه متوجه شدم پسر جوان قصد دارد با مادرم ازدواج کند و مادرم نیز نسبت به این موضوع موافق بود.
وی ادامه داد: وقتی شنیدم آنها به هم علاقه مند هستند تصمیم گرفتم به این ارتباط پایان دهم به همین خاطر یک روز پسر جوان را به خانه مان دعوت کردم و در خانه از او خواستم به ارتباطش با مادرم پایان دهد اما او گفت که به مادرم علاقه مند است و همین خاطر با او درگیر شده و در یک لحظه خفه اش کردم و سپس جسد را در لابه لای جسد پیچیده و داخل خودرویش گذاشتم و جسد را در زمین های کشاورزی اطراف تهران رها کردم.
سعید گفت: بعد از آن با جعل مدارک، خودرو را به نام خودم کردم و سپس به زوج جوان فروختم و چند روزی مادرم متوجه خودروی پسر جوان در جلوی خانه بود و هر بار که پیگیر او می شد بهانه می آوردم تا اینکه مشکوک شد و من به ناچار به قتل پسر جوان اعتراف کردم.
بخشش قاتل اعدامی
پرونده سعید پس از اعتراف و بازسازی صحنه قتل با کیفرخواست قتل عمد به دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد و حکم قصاص با توجه به درخواست اولیای دم صادر شد و سعید در انتظار چوبه دار به زندان منتقل شد.
پرونده سعید برای اجرای حکم به شعبه ۴ اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران ارجاع شد که دادیار مریم خلیفه با انجام چند جلسه صلح و سازش با اولیای دم موفق به گرفتن رضایت از خانواده پسر جوان شد.
بنا بر این گزارش، اولیای دم چند روز قبل با حضور در شعبه ۴ اجرای احکام رضایت خود را با دریافت دیه اعلام کردند که پول دیه صادر شده به کمک خیرین به اولیای دم پرداخت شد و پرونده با توجه به رضایت اولیای دم از نظر جنبه عمومی جرم و فروش خودروی سرقتی برای صدور حکم زندان به دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد.
