پرستار جوان که متهم است همسر سالخورده اش را کشته برای دومین بار در دادگاه از خود دفاع کرد.
به گزارش صبح مشهد به نقل از رکنا ۳ سال قبل زن ۴۷ ساله ای به نام نسیم با کلانتری تماس گرفت و از مرگ مشکوک همسر ۸۰ ساله اش به نام رحمت خبرداد .وقتی مأموران به خانه این زوج در شمال تهران رفتند با جسد مرد سالخورده روبه رو شدند .
به ماموران گفت :من پرستار هستم. در محل کارم بودم و عصر وقتی به خانه برگشتم با جسد همسرم روبه روشدم. همسرم کمبینا بود به همین خاطر گمان میکنم زمین خورده و همین موضوع موجب مرگش شده است.
وقتی پزشکی قانونی علت فوت را ضربه به سر اعلام کرد ،اولیای دم از نسیم شکایت کردند و مدعی شدند او شوهرش را کشته است.
مرگ مشکوک مرد سالخورده در تهران
به این ترتیب زن جوان در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. فرزندان مقتول گفتند: بعد از فوت مادرن،ما پدرمان با نسیم که پرستار بود آشنا و سپس با او ازدواج کرد .ما شک نداریم او پدرمان را کشته و حالا با دروغگویی میخواهد از مجازات در امان بماند. ما برای او قصاص میخواهیم.
سپس زن جوان به دفاع پرداخت و گفت در ماجرای مرگ همسرش دخالتی نداشته است.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده نسیم را از اتهام قتل شوهرش تبرئه کردند .اما با اعتراض اولیای دم به حکم صادره پرونده در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و حکم صادره تایید نشد.
به این ترتیب پرونده برای رسیدگی دوباره به شعبه هم عرض ارسال شد.
دومین دادگاه
نسیم این بار در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد .
در ابتدای جلسه اولیای دم گفتند :پدرمان اگرچه ۸۰ سال داشت اما هوشیار بود.او مشکل بینایی نداشت. احتمالا نسیم او را کشته تا اموالش را تصاحب کند.
پشت پرده قتل مرموز چیست؟
سپس نسیم که حالا ۵۰ سال دارد روبه روی قضات ایستاد و اتهامش را منکر شد.
وی گفت: پزشکی قانونی علت فوت را ضربه به سر اعلام کرده اما مشخص نکرده این ضربه چگونه به سر همسرم وارد شده است. او کم بینا بود و در زمانی که من در محل کار حضور داشتم احتمالاً زمین خورده و سرش آسیب دیده است .من شاهدانی را به دادگاه معرفی کردم که تایید کردند در زمان مرگ شوهرم در محل کار حضور داشتم. اگرچه ما اختلاف سنی زیادی داشتیم و من همسر دوم رحمت بودم ، اما ما به یکدیگر علاقمند بودیم و زندگی خوبی داشتیم. من ابتدا از رحمت پرستاری می کردم. اما بعد از چند ماه به من پیشنهاد ازدواج داد و با هم ازدواج کردیم. او قصد داشت ملکی را به نامم سند بزند که این موضوع نشان می دهد ما اختلافی با هم نداشتیم و من انگیزه ای برای کشتن شوهرم نداشتم.
با پایان دفاعیات این زن، قضات وارد شور شدند وادامه جلسه را به روزهای بعد موکول کردند تا ابهامات پرونده رفع شود.