۳ روز از قتل خونین مرد سی وسه ساله مشهدی در بسترش میگذرد. ۳ روز پرتلاطم و پیچیده که تیم جنایی دادسرای ناحیه دو مشهد، به دنبال یافتن سرنخهایی برای حل این معمای غریب بود، سرنخهایی که آنها را به جوانی بیست ونه ساله رساند که اتهام قتل همچون برچسبی برروی پیشانی اش چسبیده بود. این متهم شامگاه سه شنبه و خیلی زودتر از آنچه فکرش را میکرد از سوی به گزارش صبح مشهد، کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی دستگیر شد.
ماجرای این قتل شبانه را با تیتر «ضجههای زن برای قتل شوهر» روز سه شنبه در همین صفحه خواندید. در این پرونده زنی نیمه شب با جسد خونین همسرش در رختخواب روبه رو میشود، او با داد و فریاد از همسایهها کمک میخواهد تا با دستگیری ۲ مهاجم ناشناسی که به خانه اش یورش برده اند، آب رفته را به جوی برگرداند. اما تنها کاری که از دست همسایهها برمی آمد، تماس با پلیس و گزارش پر شدن پیمانه عمر همسایه شان به دشنه یک غریبه بود.
تحقیقات جنایی از ساعت ۳ بامداد پانزدهم تیرماه آغاز میشود. اولین فردی که به عنوان شاهد در برابر مقام قضایی حاضر میشود همسر بیست وپنج ساله مقتول بود. زنی که در پاسخ به تمام پرسشها مدعی بود چیزی ندیده و هنگام جنایت خواب بوده است و تنها زمانی از خواب برمی خیزد که سایه کشیده دو مرد را روی دیوار حیاط کوچکشان میبیند، مهاجمانی که به سمت کوچه میدوند و بعد هم با یک خودرو که او فقط صدای تیکاف آن را شنیده از محل میگریزند.
بخشی از این اظهارات درباره نحوه فرار مهاجمان از سوی همسایهها تأیید میشود، اما هنگام وقوع جنایت به جز زن و کودک چهارساله اش فرد دیگری درون منزل نبوده است. در این شرایط ظن و گمانها به سمت زن جوان بازمی گردد، زنی که انگار در خواب مرگ بوده و سهمش از دیدن این همه هیاهو و جنجال، هیچ بوده است.
آغاز تحقیقات از همسر مقتول
زن بیست وپنج ساله که نتوانسته بود در اظهارات اولیه اش پردههای ابهام را برطرف و ظن مقام قضایی را به خودش مرتفع کند، به عنوان تنها مظنون پرونده تحت بازجویی قرار گرفت.
او دوباره چیزهایی که ندیده بود گفت و سهم کوچک دیده هایش را بازگو کرد، اما نتوانست نقش خودش را در این جنایت انکار کند. تیم جنایی که به این زن مظنون شده بود، پرونده را با فرضیه وجود رقیب عشقی برای مقتول جلو برد و تحقیقات وارد این کانال شد.
زن جوان که دید حنایش دیگر رنگی ندارد، بالاخره یک سرنخ کوچک که توانست گرههای بزرگی از پرونده بگشاید را به مأموران داد. او در اعترافات جدیدی اعلام کرد که چندی پیش در شبکه اجتماعی اینستاگرام با مردی غریبه آشنا شده که پس از چندی این فرد از او خواستگاری کرده است. زن جوان مدعی شد که، چون شوهر داشته، این رابطه را تمام کرده، اما حالا مرد عاشق پیشه دست از سر او برنداشته و کار تا آنجا پیش رفته که این زن را به کشتن همسرش تهدید کرده است. زن باز ادعا کرد که روحش هم از این ماجرا خبر نداشته و نمیدانسته این فرد چنین نقشه هولناکی را طراحی کرده است.
به دنبال یک مرد مجازی
همین سرنخ کوچک موجب شد تا مأموران دامنه تحقیقاتشان را گستردهتر کنند و در جست و جوی فردی برآیند که تنها یک پروفایل در فضای مجازی از او داشتند. تیم جنایی با شگردهای ویژه خود خیلی زود توانست هویت متهم که مردی بیست ونه ساله بود را به دست بیاورد، گام بعدی دستگیری متهم بود که شامگاه سه شنبه با دستور قاضی احمدی نژاد میسر شد و این فرد در مشهد دستگیر شد.
متهم بیست ونه ساله در معرفی خود به تیم جنایی اعلام کرد که متأهل است و ۳ فرزند دارد. او قصد انحراف تحقیقات جنایی را داشت، اما نتوانست نقشش را در این جنایت انکار کند. زن جوان مشخصات کاملی از او داده بود و همین سرنخ او را گرفتار کرده بود.
زن از من خواست تا او را بکشم
متهم که دیگر راهی به جز بیان حقیقت پیش رویش نداشت، با پرده برداشتن از یک ماجرای عاشقانه قدیمی، جزئیات ماجرا را از سالیان دور روایت کرد، جایی که پدران او و زن جوان همسایه بوده اند و آنها از همانجا همدیگر را میشناخته اند.
او از سالها دوری و سرخوردگی عشقی اش میگوید، تا اینکه در نهایت نیمه گمشده اش را پس از سالها دوری و با وجود داشتن همسر و ۳ فرزند، در فضای مجازی پیدا میکند، اما مشکلات بزرگ تری پیش رویش بوده و مهمترین آن متأهل بودن زن جوان و داشتن یک فرزند بوده است.
متهم به قتل نمیخواسته دوباره عمری را با حسرت بگذراند، بنابراین برای حل مشکلات زن جوان، موضوع را با او در میان میگذارد و هر دو به حذف فیزیکی شوهر بی نوای زن جوان متفق القول میشوند. هر چند مرد ادعا کرد که با درخواست زن جوان دست به این جنایت زده است.
همکاری برای قتل شوهر
نحوه ورود به این منزل ویلایی در خیابان شاهنامه ۱۸ بدون جلب توجه یا تخریب در ورودی یکی از موضوعاتی بود که نظر مقام قضایی را به خود جلب کرد. متهم به قتل در اعترافاتی صریح اعلام کرد که زن از او خواسته تا همسرش را بکشد و آنها از پیش نقشه قتل را هماهنگ کرده بودند و زن که نمیخواسته مشکلی پیش بیاید، شبانه در حیاط را باز میگذارد تا متهم و یکی از دوستانش بدون دردسر و جلب توجه وارد خانه شوند.
متهم به قتل با چاقویی که در دست داشته به همراه یکی از رفقایش وارد خانه میشوند. آنها با مختصاتی که زن اعلام کرده، مستقیم به سراغ این مرد بی دفاع که در خواب بوده میروند. مهاجم دیگر هم برای اینکه دست خالی نباشد، پاره آجری را از حیاط برمی دارد که هنگام جنایت با همان آجر چند ضربه به سر مقتول میزند.
درگیری آنها هم بی صدا بوده است و هیچ یک از همسایهها متوجه سروصدایی غیرعادی نمیشوند، متهم نیز با چاقوی تیزی که همراه داشته ۳ ضربه مهلک به قفسه سینه مقتول میزند، ضرباتی که مرگ او را رقم میزند. درگیری بدون صدای مهاجمان با مقتول این شائبه را ایجاد میکند که احتمالا زن داروی خواب آور به شوهرش خورانده و مقتول نتوانسته با سر و صدا و کمک خواهی از همسایهها کمک بگیرد یا به درستی از خود دفاع کند. موضوعی که به گفته قاضی احمدی نژاد، بازپرس ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه دو مشهد، در ادامه بازجوییها از زن لحاظ خواهد شد، هر چند که زن جوان مهر سکوت برلب زده و صحبت جدیدتری نکرده است
منبع: شهرآرا