محمدرضا حیدری رئیس شورای شهر مشهد و بتول گندمی رئیس کمیسیون برنامه و بودجه شورا با انتشار مطالب جداگانه ای در صفحه اینستاگرام خود به استعفای شهریار آل شیخ معاون برنامه ریزی شهرداری مشهد واکنش نشان دادند.
صبح مشهد– در پست اینستاگرامی حیدری آمده است: در حالی که مدیریت شهری مشهد شرایط طاقتفرسایی را که پیشآمدهای ناشی از کرونا آن را تشدید کرده، تحمل میکند و تلاش دارد تا در همین شرایط توسعه و عمران شهر را در ابعاد مختلف شتاب ببخشد؛ در روزهایی که با تمام توان تلاش داریم تا بر عهد خود برای خدمت حداکثری و ایجاد امید و اعتماد در ابعاد مختلف عمل کنیم و میل آن را نداریم که با بیان برخی شرایط و واقعیات کام مردم خسته از نارساییها را تلختر کنیم؛ در شرایطی که دم همگان سرد است و بر طبل نومیدی و بیاعتمادی میکوبند، شایسته نیست که با برخی برخوردها و روشها موجبات بیانگیزگی مدیران، انصراف آنان از مسئولیت و محافظهکاری آنان در انجام امور را فراهم آورید. هیچ اندیشیدهاید که در نهایت دود این رخوت و نومیدیهای به وجود آمده به چشم مردمی خواهد رفت که خسته و درماندهتر از هر زمان دیگری هستند؟ محروم کردن مدیران خلاق و توانمند درحوزه برنامهریزی شهرداری مشهد اتفاق ناگواری است، آمران و مجریان آن چه پاسخی به افکارعمومی و مردم دارند؟»
همچنین در بخشی از پست اینستاگرامی بتول گندمی نیز آمده است: «سنگ محک و داوری اگر بخواهد عملکرد را بسنجد به خوبی میبیند که چه تحویل گرفتیم و چه کردیم. همین معاون شهردار ما که امروز دیگر در مسئولیت خود نیست و با فرسایشیشدن فشارها استعفا کرد، عملکرد متفاوتی نسبت به گذشتگانش و اَسلافَش داشته است. اما با او چه کردند؟ به اذعان دوست و دشمن، او موفقترین معاون برنامهریزى شهردارىهاى کلانشهرها در همین دوره بوده است. شهرداری را در سال۸۲ با۵۰۰۰ نفر نیرو تحویل دادیم و در۹۶ با ۱۵هزار نیرو تحویلش گرفتیم. محکها کجایند که بگویند چطور۵۰۰۰ به۱۵۰۰۰ نیرو بدل شده و کسی صدایش در نیامده؟ در دوران گل و بلبل و درآمدهای افسانهای شهر را اداره کردن هنر نمیخواهد که دوستان پیشا۹۶ به آن افتخار کنند. اما کجا بود سنگ محک؟…
… گویا اصولگرایان و تعاملگرایان و جماعت هواشناس، زرهی نامرئی دارند که حتی نوک پیکان نظارت را در سال۹۴ منحرف میکند و بستهشدن قرارداد مستقیم و خلاف قانونِ بعضی افراد خاص را در شهرداری نادیده میگیرد. انگار فقط باید مدیرانی که جسورند، کار تازه میکنند، کارشان را بلدند، فقط و فقط، این ها باید به داوری گذاشته شوند. تعامل، مسیر خوبی است. اما گویا در این شهر، جواب نمیدهد. بخشی از دوستان همراه ما در این سه سال، به تعامل روی آوردند. اما دیدیم نتیجه آن را. ما اصلاحطلبیم و اصلاحطلبی تاوان دارد… شهریار آلشیخ و همه یاران جوانی که چند ماهی است در کنار خود نداریمشان و بهاجبار از مجموعه رفتهاند، همگی تاوان اصلاحاند. مهم این است که سرشان بالاست.»