نویسنده: عباس محمدیان، رئیس بسیج رسانه خراسان رضوی
محیط زیست، نه به معنای یک سازمان و یا حتی طبیعت بلکه به معنای جامعه که محیط زیستن است همواره با چالشها و بحرانهای متعدد مواجه است. در این میان شاید برخی از بحرانها هم در بازه یا متاثر از محیط زیست به معنای طبیعت باشد مثل آنچه برای جنگل و منابع طبیعی و… اتفاق میافتد اما بسیاری از بحرانها هم هستند که ارتباط ارگانیک و مستقیم با این ماجرا ندارند شاید غیر مستقیم این ارتباط برقرار باشد. در این مختصر بدان نمیپردازیم و از “محیط زیست” مقصودمان جامعه است؛ محل و مکانی برای زندگی. محیطی که امروزه با ویروس کویید ۱۹ با بحرانی بزرگ مواجه شده است خیلی بزرگتر از این که فقط سلامت جسمی افراد را با خط مواجه کند بلکه سیاهه مخاطرات کرونا را باید بسیار گسترده دامن دید که از جسم تا جان، تا جهان و حتی تا باورها و ایمان را در بر میگیرد.
خطری چنین وسیع، اقتضا میکند تا جهان همه ظرفیتهای خود را برای گذر با هزینه کمتر از این کمین زمانی و زمینی فعال کند از جمله رسانه باید با “تمامِ ظرفیت” خود در این میدان نقش آفرین باشند چه همان گونه که در علوم ارتباطات هم خواندهایم ” بحران سازی و بحران زدایی یکی از کارکردهای رسانهها با کمک گرفتن از ابزارها و اهرمهای نوین میباشد.” این درست که امروزه زمان “بحران سازی” و حتی بحران نمایی نیست بلکه فصل “بحران زدایی است” باید همه توانمان را بگذاریم و حتی اولویت بندی هم بکنیم برای مقابله با بحرانهایی که در پی کرونا صف کشیدهاند در مقابل ما. رسانه میتواند این زمین تهدید را به بستری برای فرصت تبدیل و با استفاده از آن، هم جامعه را به آرامش برساند و هم برای خود مشروعیت مضاعف به دست آورد. به هر حال رسانهها با استفاده از راهبردها و فراراهبردها در ایجاد شرایط بحرانی میتوانند و باید و رویدادهای پیامد کرونا در عرصههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، خانوادگی، اخلاقی، در گستره وسیعی نقش آفرینی کنند و موجب شکلدهی افکار عمومی گردند. افکاری که هنوز شکل نظام یافته نگرفته است هرچند قدمهای بلندی هم در این زمینه برداشته شده است. مردم با هم دست نمیدهند اما فاصله گذاری اجتماعی در حدی که باید رعایت نمیشود. سخن از قرنطینه و ضرورت در خانه ماندن بر سر زبانهاست اما در خانه برای بیرون رفتن فراوان باز میشود. از ضرورت مدیریت سفرهای درون شهری سخن میرود اما باز هم شاهد خیابان گردیهای غیر ضروری هستیم. از آموزش مجازی میگوئیم اما چندان که باید کاربردی پیش نمیرود اوضاع و… این یعنی ریل گذاری درست انجام شده اما قطار آنگونه که باید و با شتابی که شاید حرکت نمیکند لذاست که زنجیره ویروس قطع نمیشود بلکه امید قطع شدن آن در کوتاه مدت هم نمیرود. این جاست که رسانهها با همه ظرفیت کاغذی و دیداری و شنیداری و سایبر و… بای برای بحران زدایی از جامعه به میدان آیند و متولیان امر هم راه را برای سربازان آگاهی و روشنگری باز کنند تا بتوانیم از این بحران با هزینه کمتر عبور کنیم و به فضای سلامت برسیم. برای این هم البته نیازمند بازمهندسی حوزه عمل رسانه و نوع کنشگری آن هستیم. این رویکرد باید شامل واکنش سریع در حوزه آگاهی بخشی و اطلاع رسانی مهندسی شده و به قاعده و با در نظر داشت شرایط جامعه باشد تا عملیات رسانهای به ضد خود تبدیل و موجب توسعه و تعمیق بحرانها نشود بلکه بتواند در مدیریت و کاهش بحران موثر باشد. به هر روی، کرونا به سرعت دارد تغییرات اجتماعی را بدون این که اعلام کند، اعمال میکند و این یک هوشیاری صد در صدی و مواجهه عالمانه تمام ساحتی را میطلبد تا هم جان به سلامت بریم و هم ایمانمان از گزند حوادث مصون بماند. چنین باد انشاالله.