زنی دو سال قبل به مأموران پلیس شکایت کرد و مدعی شد که از سوی مرد همسایه مورد آزار قرار گرفته است. این زن گفت: صبح خیلی زود شوهرم سر کار رفت و من در خانه خواب بودم که دیدم مرد همسایه وارد خانه شد و من را مورد آزار قرار داد. وقتی تهدیدش کردم، از خانهام رفت و حالا من آمدهام که از او شکایت کنم.
با توجه به شکایت این زن بلافاصله او به پزشکیقانونی معرفی شد. متخصصان بعد از اینکه او را مورد معاینه قرار دادند تأیید کردند آثاری روی بدن این زن وجود دارد که نشان میدهد او رابطهای داشته است که ناشی از ارتباط با همسرش نیست. با توجه به مشخصشدن این موضوع مرد همسایه بازداشت و پرونده برای بررسی بیشتر به شعبه ۸ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
متهم به قضات گفت: این زن دروغ میگوید. او خودش خواستار رابطه با من بود و من به عنف او را مورد تعرض قرار ندادم.
قضات برای مشخصشدن موضوع به پزشکیقانونی دستور دادند تا از روی نمونهبرداریهای انجامگرفته مشخص کنند آیا آثار برجایمانده ناشی از تعرض مرد متهم بوده است یا نه. متخصصان آزمایشها را انجام دادند، اما اعلام کردند در یک اتفاق نادر که در این نمونهها وجود دارد نمیتوانند تشخیص دهند دیانای موجود ناشی از رابطه زن با متهم بوده است. به عبارتی دیگر آنها نتوانستند تأیید کنند که دیانای آثار برجایمانده روی بدن زن ناشی از تعرض مرد بوده است و نتوانستند آن را رد هم بکنند.
با توجه به این موضوع، تحقیقات به صورت حضوری از متهم و شاکی انجام گرفت. زن شاکی گفت: متهم مدتی بود که نسبت به من نظر بدی داشت. من نمیخواستم با او رابطه داشته باشم، اما این موضوع را هم به شوهرم نگفتم، چون میترسیدم درگیری بین آنها رخ دهد. به همین خاطر سکوت کردم تا اینکه روز حادثه بعد از اینکه شوهرم سر کار رفت، من در خانه خواب بودم. متهم با کارت در خانه را باز کرده و وارد شده بود. او به سمت من حمله کرد و من را مورد تعرض قرار داد.
متهم گفتههای این زن را رد کرد و گفت: من اصلا به این زن به زور تعرض نکردم. او دروغ میگوید. ما مدتی بود که با هم رابطه داشتیم. این زن میگفت که از من خوشش میآید و حتی چندباری هم از من پول گرفت. به من بدهکار بود. من میوهفروش بودم و از من میوه میخرید و پولش را نمیداد. میگفت شوهرش به او پول نمیدهد و بیپول میماند. من هم از این زن خوشم میآمد، ضمن اینکه همسر خودم بیمار بود و ما مشکلاتی داشتیم، به همین خاطر هم با این زن رابطه برقرار کردم. روز حادثه طبق قرار قبلی، زن در را باز گذاشت. به من گفته بود وقتی که شوهرش از خانه بیرون رفت در را باز میگذارد تا من وارد خانه او شوم و من هم قبول کردم. وارد خانه شدم، اما رابطه جنسی با او نداشتم و این زن درباره من دروغ میگوید.
با انکار این مرد و اصرار زن جوان برای شکایت پرونده تکمیل و جلسه محاکمه مرد ۴۰ ساله برگزار شد.
متهم یکبار دیگر تجاوز به زن جوان را انکار کرد و گفت: این زن واقعیت را نگفته است و من به زور او را مورد تجاوز قرار ندادم.
متهم در پاسخ به این سؤال که اگر رابطه با رضایت بوده، چرا این زن علیه تو شکایت کرده، گفت: این زن به من بدهکار بود. او هربار از من پول میگرفت و قرار بود آن پولها را پس بدهد، اما نمیداد. برای اینکه پولهای من را پس ندهد چنین کاری کرده است، درحالیکه من از او نخواسته بودم پول بدهد. فقط قول گرفته بودم پولها را پس بدهد.
با توجه به انکار متهم و دلایلی که در پرونده وجود داشت، قضات شعبه ۷ وارد شور شدند و متهم را از اتهام زنای به عنف و احصان تبرئه کردند، اما به دلیل رابطه نامشروع با زن شوهردار او را به ۹۹ ضربه شلاق، یک سال تبعید و ۱۲۰ ساعت نظافت اماکن عمومی محکوم کردند.
این حکم مورد اعتراض متهم و شاکی قرار گرفت. شاکی مدعی بود مرد همسایه او را مورد تجاوز قرار داده است و باید اعدام شود، اما متهم نیز به رأی اعتراض کرد، چون مدعی بود که تجاوزی در کار نبوده است و این زن نیز با او همراه بوده، پس باید او نیز مجازات شود. اعتراض هر دو طرف پرونده مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت قضات شعبه ۳۹ دیوانعالی کشور رأی صادره را مورد تأیید قرار دادند و پرونده برای اجرای حکم به دادسرای جنایی تهران ارسال شد.