فرصت تاریخی ورود جبهه دانش و فناوری ایران به عرصه ساخت و بهرهمندی از پیامرسانهای داخلی، فرصتی است که اگر نگوییم شاید دیگر هرگز تکرار نشود، اما بیتردید موفقیت آن میتواند فصل جدیدی از مواجهه مردم کشورمان با تکنولوژی داخلی را رقم بزند.
با کاهش تب استفاده از پیامرسان «تلگرام» در میان مردم و تبلیغات گسترده و حمایت از پیامرسانهای داخلی به نظر میرسد فرصتی طلایی فراهم شده تا دانشمندان عرصه دانش و فناوری با به کارگیری توان ایرانی به سلطه چند دههای پیامرسانهای خارجی در داخل کشورمان پایان دهند. اتفاقی که اگر رقم بخورد میتواند مهندسی فرهنگی بزرگی در برابر تهاجم فرهنگی غرب باشد. اما رسیدن به سر منزل مقصود در معادله خروج از سلطه پیامرسانهای خارجی و تکیه بر پیامرسانهای بومی، نیازمند استراتژی برد- برد و بهرهمندی از این فرصت طلایی است. استراتژی که بر پایه حمایت تمام از پیامرسانهای داخلی، تقویت بنیه علمی و توسعه فرهنگی استفاده از پیامرسان بومی در برابر پیامرسان خارجی در جامعه، استوار است. با گذشت دو هفته از دستور مسدودسازی تلگرام توسط دادستان کل کشور و فیلتر شدن این پیامرسان خارجی و نیز تبلیغات گسترده و حمایت از پیامرسانهای داخلی چون سروش، گپ، آی گپ، ایتا، بله و… گویی پیامرسانهای داخلی نتوانستند از فرصت به دست آمده بهره بگیرند. اگرچه اطلاعات و آمارها نشان میدهد توفیق پیامرسانهای داخلی در جذب مخاطبان ایرانی قابل توجه بوده اما واقعیت آن است که اعتمادسازی، افزایش کیفیت و سرعت در میان آنها چندان مناسب نبوده است. نکته کلیدی در بهرهمندی درست پیامرسانهای بومی از فرصت به دست آمده توجه به سه مسئله است.
نخست آنکه پیامرسانهای بومی برای جلوگیری از یک فرصتسوزی تاریخی باید توان علمی لازم را داشته باشند. توانی که اگرچه همواره در دانشمندان ایرانی وجود داشته اما به نظر میرسد در این عرصه هنوز به طور صحیح از آن استفاده نشده است و البته نباید فراموش کرد که به هر تقدیر دانش مجازی، دانشی است که از کمپانیهای بزرگ غربی است و باید طی فرایندی بومی شود. تکنولوژیهای پیچیده سرورینگ و پردازش دادههایی با عملیات دشوار امروزه از آن برخی شرکتهای بزرگ کشورهای اروپایی و غربی است و رسیدن به این دانش و بهرهمندی همسان در تراز قدرت آنها امری دشوار است. با این وجود فیلترینگ نسبتا موفق تلگرام در ایران در قیاس با ناکامی آن در روسیه نشان میدهد دانشمندان ایرانی میتوانند همچون عرصههای پزشکی، هستهای و… در عرصه دانش و فناوری هم قلههای موفقیت را فتح کنند. دوم آنکه حمایتهای دولتی و فراتر از آن مردمی الزامی برای این موفقیت است. حمایتی که میتواند هم در وجه مالی خود، هم در رسته لجستیکی و هم در انگاره معنوی از سوی دولت و مردم صورت بگیرد. اتفاقی که اگر اهمیتی برای رقم خوردن آن نباشد، بیتردید این مبارزه نابرابر را محکوم به شکست میکند.اما سومین عاملی که موجب فرصتسوزی پیامرسانهای داخلی در شرایط کنونی شده است، تکثر آنهاست. تعدد پیامرسانهای بومی با برندهای مختلف سبب شده تا نه تنها مردم در کوچ از تلگرام به یک پیامرسان بومی دچار سردرگمی شوند، بلکه در قیاس قابلیتها و امکانات آنها به مشکل بخورند. تا جایی که بر اساس ادعای برخی کاربران مدام شاهد ریزش و افزایشهای بیثبات در جذب کاربران پیامرسانهای بومی باشیم. نبود ثباتی که سرمایهگذاری درست و با برنامه بنگاههای اقتصادی بر بستر فضای مجازی با پیامرسانهای بومی را دشوار کرده است. با این وجود در این بین انگارهای وجود دارد که بر اساس آن تعدد و تکثر پیامرسانهای بومی را یک سیاست داخلی میداند. سیاستی که بر پایه آن انحصار نباید در اختیار یک پیامرسان مشخص باشد و باید پیامرسانها در شرایط رقابتی کیفیت برتر خود را به مخاطبان عرضه کنند.با توجه به موارد مذکور به نظر میرسد فرصت تاریخی ورود جبهه دانش و فناوری به عرصه خودکفایی بومی با تهدید جدی مواجه شده است. تهدیدی نگرانکننده که اگر به شکست منجر شود، مسئولان نباید خود را ببخشند. پس بهتر است تا قبل از آنکه رشته کار از دست خارج شود، مسئولان تدابیر لازم را برای تبدیل این تهدید به فرصتی دیگر بیندیشند.
منبع: خراسان