اجتماعیاستانیزندگی

چالش نفی حجاب اجباری و درسهای آموختنی از آن

کد خبر : 14534

نویسنده : فرشید فلاح، پژوهشگر و استاد دانشگاه

 

در روزهای اخیر بازهم چالش دیگری از راه رسید… چالش آب بازی، چالش کشف حجاب در اماکن مقدس و نقاط حساس و اکنون چالش حجاب اجباری…

در گام اول البته باید به طراحان چنین حرکت هایی دست مریزاد و خسته نباشید گفت. زیرا این بار موفق تر از قبل و با موضوعی فراگیرتر به صحنه آمده و نیز هماهنگی بین اجزاء رسانه ای و وکیل و دوربین و … همه چیز، بهتر از قبل ردیف شده است.
نه اشتباه نکنید… من از این حرکت خشنود نیستم و اتفاقاً کاملاً این حرکت را علیه مردم ایران و فرهنگ و سنت‌های آنان ارزیابی می کنم ولی انسان عاقل باید دشمن دانای خود را احترام کند و از دوست نادان تبری جوید.
این اقدام یک کار تمیز فرهنگی در سطح بالا (شما و من می گوییم ضد فرهنگی) با یک هماهنگی حداکثری و توجه به سابقه و کاملاً یک حلقه از رفتارهای گام به گام تغییر فرهنگی در ایران است. شک نکنید که طراحان و برنامه ریزان حاذق و باتدبیری دارد که اتفاقاً فرهنگ امروز ایران را می شناسند و دست روی نقطه حساسی گذاشته اند.
اول آنچه انجام می شود را ارزیابی کنیم. هنوز فتنه اغتشاشات و مبارزه با نام گرانی که جنبش تخم مرغ نام مناسبی برای آن است تمام نشده، یعنی هنوز زخم اقتصادی سرباز کرده، التیام نیافته که یک چالش فرهنگی به صحنه می آید. در حالی که توجه همه به مسائل اقتصادی است یک ضربه فرهنگی و در حالی که همه توجه به مسائل فرهنگی است یک ضربه اقتصادی…
فرض وجود مراکزی برای طراحی چنین اقداماتی خیلی ترسناک است. آن ها نه خواب دارند و نه استراحت. کاملاً هوشیار و با برنامه عمل می کنند.
نکته دیگر اینکه این چالش هم، چنان تعریف شده که مجریان و اقدام کنندگان آن از خود مردم هستند… دختر من و شما و خواهر فلانی و … خودمان درگیر خودمان می شویم… بدون امکان برخورد با ریشه ها، بدون سرنخ، بدون جاسوس و تقریباً بدون هزینه … اصلاً جوان ایرانی وقتی فضای تخلیه انرژی ندارد یا کم دارد از جیبش هم هزینه می دهد، خطر می کند، فیگور می گیرد برای اینکه دیده شود و دنبال چنین کارهایی است. از طرف دیگر هم انتخاب سوژه خیلی دقیق است.
اصلاً مگر درکشور ما در این همه مشکل فرهنگی حجاب اجباری .مشکل اول یا اولویت مردم است؟
آیا الان از گشت ارشاد و گیردادن به بدحجابان و بی حجابان خبری می شنوید؟
اما طراحی به گونه ای انجام شده که نفس این چالش یعنی دو سئوال اکنون پاسخش مثبت است و در ایران بگیر و ببند وجود دارد…
حس درگیری با بدحجابی القاء شده. می خواهد در عالم حقیقت مصداقی برای آن باشد یا نباشد! خب همزمان دوربین و رسانه و پوشش ماهواره ای و … در تکرار و بزرگنمایی خبری.
دیگر سیستم حریف، استاد بودن خود را بارها نشان داده است. همین آشوب های چند روز قبل اتفاقات ناگواری بود ولی چنان بزرگنمایی شد که برخی خارج نشینان که فقط با خبررسمی موضوع را پیگیری می کردند احتمال سرنگونی نظام و سیستم را در تحلیل ها ذکر می کردندو من و شما که در کانون اتفاقات بودیم می دانیم که چقدر این برداشت با واقعیت جامعه فاصله دارد. این بار اما کار دیگری هم اضافه شده … این پروژه وکیل هم دارد… هرکس مورد برخورد قضایی پلیس واقع شود وکیلی در صحنه حاضر و او هم شهرت می خرد و تیتر می شود.
به این طراحی باید آفرین گفت و البته از آن درس گرفت.
تا اینجا مروری اجتماعی داشتیم از آنچه انجام می شود و چالش نفی حجاب اجباری نام گرفته است و اکنون می خواهم درس های این چالش را از نگاه خودم مرور کنم .
آیا سیستم فرهنگی ورسانه ای کشور ما برای برخورد با چنین تحرکاتی آمادگی و انسجام لازم را دارد؟ صدا و سیما و
جامعه شناس و روحانی با هم هماهنگ شده اند؟
اساساً چه کسی مسئول برخورد با ویروس های اجتماعی نوین رسانه ای ست؟
سیستم دفاعی و هوشیار سازی برعهده کیست؟
توجه کنید من نمی خواهم بگویم حجاب اجباری خوب است یا بد … می¬خواهم بگویم آنان که از این چالش بهره می برند اساساً هدفشان انحطاط فرهنگی است و یک حلقه از زنجیره اقدامات آنها اکنون برخورد با حجاب است …. خوب هم جلو می روند و امروز دیگر چادر روز به روز از جامعه حذف و ساپورت و امثال آن روز به روز رونق می گیرند … ولی اینها فقط مصداق و نشانه اند …. هدف کلی تر و ریشه ای تر است …
آیا سیستم فرهنگی کشور ما، اعم از رسانه و حوزه در فضای مجازی و … آماده پادزهر و عکس العمل به موقع هست؟ آیا برخورد قضایی می تواند این مجموعه از جنس فرهنگ را خنثی کند؟ تا کنون در موارد مشابه موفق بوده است؟

قطعا این سوالات در ذهن شما هم با پاسخ هایی اغلب منفی مواجهه خواهند شد .
و خب این یک درس مهم است … باید ما هم ستاد و کارگروه داشته باشیم و نخبه جامعه شناس و حوزوی و هر دلسوزی در عرصه فرهنگ را با رسانه های خودی هماهنگ سازیم .
تا اینجا این درد و مشکل عینیت یافته و قابل درک است اما راهکار قطعاً به سادگی حاصل نمی شود ،باید نخبگان برای حل این مشکلات به یاری گرفته شده و طرح های مناسب فرهنگی تدوین شوند .
من می گویم هوشیار کردن مردم بخصوص جوانان اولین گام است .باید جوان مابداند مشکل طراحان روسری داشتن یا نداشتن او نیست و از بین بردن سوء تفاهم تقابل مردم و نظام حتی در موضوع حجاب و نیز طراحی برنامه های متنوع فرهنگی به خصوص توجه به شادی و نشاط، آن هم گروهی و دسته جمعی یک راهکار خنثی کردن چنین اقداماتی است .
اما این پیشنهاد اولیه است و باید به آن توجه بیشتری نمود و آن را ساماندهی کرد … هر رویداد فرهنگی از تدوین استراتژی و اهداف آغاز می شود و به تقسیم کار و پیگیری و تامین امکانات مورد نیاز و نیز هماهنگی در اقدام و نظارت و ارزیابی نیاز دارد … تنوع دستگاه های فرهنگی و رسانه ای داخلی این هماهنگی ها را سخت و بروکراسی حاکم تصمیم گیری را با تأخیر مواجه کرده است …. اما نباید نشست و تماشا کرد که حریف فرهنگی بیدار و پُرکار و آگاهانه قدم بر می دارد…
باید دستی برخیزد و کاری بکند که فردا دیر است.

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

هجده − 12 =

دکمه بازگشت به بالا
بستن