آلودگی هوا و ترافیک از مهمترین عوامل ناراحتی، مزاحمت، پرخاشگری و عصبانیت و در یک کلام نامطلوب بودن زندگی در کلان شهرها هستند. میزان زمانی که در ترافیک و سفرهای درون شهری از شهروندان تلف میشود در ایران بسیار بالا است و از میانگین جهانی بالاتر است.
به گزارش صبح مشهد، طبق آمار جهانی ایران رتبه اول وقت کشی در ترافیک را در بین کشورهای جهان دارد و همینطور شهر تهران نیز از منظر شاخصهای ترافیکی از آخر هشتم است. در دیگر کلان شهرهای کشور نیز اوضاع به همین روال است و در شهرهایی مانند مشهد و اصفهان نیز هر روزه شاهد آلودگی بالای هوا و هشدار آلودگی هوا به علت ترافیک بالا هستیم.
آنچه معمولا به عنوان یکی از علل این وضعیت بیان شده است تعداد بالای خودرو در ایران است و طبق معمول هم متهم اصلی مردم هستند که یا خودرو زیادی دارند و یا سفرهای تک سرنشین بالا با خودرو انجام میدهند. اما در واقع طبق آمار در ایران تعداد سرانه خودرو از میانگین جهانی پایین تر است.
بر اساس آمار سرانه تعداد خودرو به ازای هر ۱۰۰۰ نفر در شهر تهران، ۴۷۱ دستگاه بوده و در شهر مشهد نیز این سرانه به میزان ۳۰۰ دستگاه خودرو به ازای هر ۱۰۰۰ نفر میباشد. این در حالی است که سرانه تعداد خودرو به ازای هر ۱۰۰۰ نفر در جهان بالاتر از این است. سرانه خودرو به ازای هر ۱۰۰۰ نفر در آمریکا ۷۹۰ دستگاه، در آلمان ۵۶۸، در انگلیس ۵۷۸، در کانادا ۶۳۵، و حتی در کشورهای منطقه خاورمیانه ۵۰۰ دستگاه میباشد. بنابراین سرانه خودرو در تهران و مشهد نسبت به اغلب کشورها عدد بالایی محسوب نمیشود.
مشکل اصلی تعداد بالای خودرو نیست بلکه تعداد سفرهای درون شهری روزانه است. تعداد سفرهای درون شهری روزانه در تهران به طور میانگین “هجده میلیون” سفر روزانه است و در شهر مشهد نیز این رقم به “شش میلیون” سفر درون شهری در روز می رسد. این در حالی است که این سرانه تعداد سفر روزانه درون شهری “دو و نیم برابر” استاندارد جهانی آن است. بنابراین مقصر اصلی این ترافیک بالا تعداد زیاد سفرهای درون شهری روزانه است.
برای حل مشکل تعداد بالای سفرهای درون شهری تاکنون افراد و نهادهای مختلف پیشنهادهای متعددی داده اند اما آنچه در بسیاری از موارد از قلم افتاده است توجه به الکترونیکی کردن ارائه خدمات و محصولات برای کاهش سفرهای درون شهری است.
متاسفانه هنوز بسیاری از مشاوران و افراد دخیل در بحث حمل و نقل درگیر راهکارهای چندین دهه گذشته هستند و راه حلهایی قدیمی و ناکارامد را برای حل این مشکل تجویز میکنند. در صورتی که انقلاب الکترونیکی و اینترنتی در یکی دو دهه گذشته به کلی معادلات را در بسیاری از محاسبات سنتی به هم ریخته است.
در کشور ما و در کلان شهرهای ما متاسفانه هنوز نه ادارات دولتی ما در راه الکترونیکی شدن و هوشمند شدن گام اساسی و مهمی برداشته اند و نه بخش خصوصی و بازار کالا و خدمات ما. ادارات دولتی ما در بسیاری از موارد حتی به صورت تلفنی نیز پاسخگو نیستند و در پاسخ مخاطبان تاکید بر مراجعه حضوری دارند.
شهر هوشمند فی الواقع یکی از بهترین و به روز ترین و کارامد ترین راه حلها برای رفع این مشکل است. البته شهر هوشمند نیاز به یک مدیریت قوی و منسجم داشته و نیازمند زیرساختهای خاص خود نیز می باشد.
یکپارچه بودن سیستم های اطلاعاتی شهری و ادارات دولتی، استاندارد شدن فرایندها، تامین زیرساختهای سخت افزاری، مدیران و منابع انسانی به روز و کارامد و کاربلد از جمله این ملزومات هستند. بدون یک مدیریت قوی و متمرکز و حرفه ای و تنها با انجام کارهای پراکنده و مطالعات پراکنده در حوزه شهر هوشمند این طرح بزرگ و اساسی راه به جایی نخواهد بود.
هماهنگی بین حوزه های مختلف دخیل در مدیریت شهری چه در داخل شهرداری ها و چه خارج از آنها و یکپارچه کردن و متصل کردن سیستم های اطلاعاتی و عملیاتی به یکدیگر از وظایف اصلی این مدیریت است.
همچنین از بخش خصوصی نیز نباید غافل شد. بسیاری از تقاضاها و سفرهای درون شهری برای خرید کالا و خدمات از بخش خصوصی است که برای آن تاکنون هیچ فکر درست و اساسی انجام نشده است. ایجاد بازار بزرگ مجازی در شهرها با مدیریت یکپارچه و البته با مدیریت مشارکتی مدیریت شهری و بخش خصوصی از جمله راهکارهایی است که به راحتی میتواند از این حجم مراجعات حضوری بکاهد و لازم است شهرداری ها به عنوان متولی اصلی مدیریت شهری ورود ویژه در این زمینه داشته باشند.
از توان بخش خصوصی و به خصوص کارآفرینان و استارتاپ ها نیز برای مدیریت شهر هوشمند باید استفاده نمود. شهرداری یا هر ارگان دولتی دیگر به تنهایی نمیتواند این موضوع مهم را به سرانجام برساند. باید ساز و کارهایی منظم، شفاف و سهل برای انجام یک کار مشارکتی به صورت حکمروایی شهری بین مدیریت شهری، بخش خصوصی و استارتاپ ها و مردم و نهادهای مردمی انجام شود تا بتوان بر این غول ناکارمدی ترافیکی در کلان شهرهای کشور غالب شد.