یک پژوهشگر حوزه کودک گفت: ابزاری که به کودک قدرت سنجش میدهد و موجب خودشناسی او میگردد، کتاب داستان است.
مهری پریرخ در نشست تخصصی «پدر، مادر؛ با هم بخوانیم، با هم بیندیشیم» که در محل کانون پرورش فکری منطقه شهرک رازی برگزار شد، با بیان اینکه «باهمبودن ارزشمند است»، اظهار کرد: میزان یادگیری کودکان بر ما پوشیده است. زمانی میتوانیم به بخشهای پنهان شخصیت آنان پی ببریم که با آنها از نزدیک تعامل داشته باشیم و در یک ارتباط تنگاتنگ، کشفشان کنیم.
وی با اشاره به اینکه «نشاندادن روشهای مختلف برخورد با مشکلات را باید به کودکان آموزش دهیم»، بیان کرد: برخی از نظریهپردازان معتقدند که ذهن بچه مانند لوحی سفید است. باید والدین این لوح سفید را خلاق بار بیاورند تا کودک بتواند در مواجهه با مسائل ابتکارعمل داشته باشد.
پریرخ وجود صمیمت بین والدین و کودکان را امری ضروری در شکلگیری یک ارتباط سالم برشمرد و افزود: در فضایی صمیمی است که کودک میتواند خودش را بروز دهد و آموزهها را نیز فرابگیرد. فضای دوستانه در خانوادهها با همین گفتوگوها و باهمفکرکردنها شکل میگیرد و رشد میکند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه «ابزاری که به کودک سنگ محک و قدرت سنجش میدهد و موجب خودشناسی او میگردد، کتاب داستان است»، افزود: نباید فکر کنیم کتاب داستان فقط برای بچههاست. من بهعنوان یک مادر همیشه چیزهای زیادی از کتابهای کودک آموختهام. دنیای داستانهای کودک اندوختههای فراوانی برای بزرگسالان دارد.
وی باهمخواندن را امری مهم در خانواده برشمرد و تصریح کرد: وقتی باهم میخوانیم، والدین و کودکان در فضایی تعاملی و پویا شناخت بهتری از خود و جایگاهشان در خانواده پیدا میکنند.
این استاد علم اطلاعات و دانششناسی در تشریح ابعاد تربیت کودک گفت: بُعد فیزیولوژیکی مرتبطبا رشد جسمی، خواب و خوراک، نوع پوشش و … است. بُعد معنوی و روحی به دنبال رشد جنبههای اخلاقی شخصیت کودک مانند صداقت، ایثار، بخشش و… است. بُعد دانشاندوزی نیز به کودک قدرت سنجش و انتخاب میدهد و او را آماده میکند تا در جایی که نیاز به تصمیمگیری است، انتخاب درست صورت پذیرد.
پریرخ با بیان اینکه «نمیتوان پدرومادر را به کودک الصاق کرد»، افزود: کودک باید در بُعد دانشاندوزی بهگونهای تربیت شود که در بدترین زمان و مکان ممکن هم، چه در مدرسه یا جامعه، خودش بتواند تصمیم درست را بگیرد.
وی اضافه کرد: گاهی برخی از مشکلاتی که کودکان دچار آن هستند، بسیار درونی است و دسترسی والدین به آن آسان نیست. وقتی کودکان و والدین در یک فضای صمیمی و تعاملی شروع به خواندن یک داستان باهم میکنند، کودکان خود را در قالب شخصیتهای داستان بازمییابند و شخصیت خود را بهتر بروز میدهند و مشکلات احتمالیشان نیز به شکل واکنشهای بیرونی خودشان را نشان میدهند.
این مؤلف و استاد دانشگاه با بیان اینکه «داستان بیان تجربه است»، گفت: خاطرات کودکان از مدرسه نیز نوعی بیان تجربه است. یکی از کارهای عمده، نشستن والدین با کودکان و گوشدادن حرفهای آنان است. حلقۀ گفتوگو باید بین کودک و والدین شکل بگیرد تا احساسات و تجربیات بهخوبی منتقل شود.
پریرخ شکلگرفتن حلقۀ گفتوگو بین والدین و کودکان را در ابعاد مختلف زندگی روزمره یک خانواده ضروری دانست و افزود:بعد از رفتن به سینما، تئاتر، شهربازی و هر اتفاق دیگری میتوان با کودکان نشست و با آنها درمورد تجربه و احساسشان نسبتبه این موضوع صحبت کرد.
وی با بیان اینکه «گوشدادن فعال یک هنر است که باید والدین بیاموزند و آن را به کودکانشان آموزش دهند»، تأکید کرد: درک بچهها مشکلی ندارد و کارکردی صحیح دارد؛ این الگوی رفتاری والدین است که باید به نحوۀ برخورد کودک شکل دهد و در تربیت او نقشی تعیینکننده ایفا کند.
در بخش دیگری از این نشست نیز، مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خراسان رضوی با بیان اینکه «باید به پرورش انسان چندساحتی باور داشته باشیم»، افزود: کانون پرورش فکری از این جهت اهمیت وافری دارد که در پی تعلیم و پرورش کودکانی با ساحتهای مختلف است. خروجی کودکان و نوجوانانی که از این مرکز خارج میشوند بهخوبی نشان میدهد که در پرورش انسانی متعادل و خودشناخته موفق بودهایم.
جواد محقق نیشابوری با اشاره به اینکه «بسیاری از مربیانی که در کانون فعالیت میکنند، بیش از ۵۰ سال سابقۀ کار دارند»، افزود: در بخش آموزش روندی پایدار و مداوم را داشتهایم و همواره جدیدترین روشهای تربیتی در دستور کار مربیان و کارکنان کانون بوده است.
وی ادامه داد: در کانون با کودکان کاملاً علمی برخورد میشود. بهشخصه معتقدم یک مرکز کوچک کانون پرورش فکری با صدمترمربع مساحت، بهمراتب نسبتبه فرهنگسراهای عریض و طویلی که هزینههای میلیاردی را در پی داشتهاند، تأثیر بیشتری دارد. اگر میتوانستم، از هرکدام از این فرهنگسراها، ۵ کانون پرورش فکری درست میکردم.
در ادامۀ این نشست، کارگاه عملی باهم بخوانیم و باهم بیندیشم برگزار شد و کودکان بههمراه والدین خود به کتابخوانی پرداختند و وظایف محولشده را در بازههای زمانی مشخص انجام دادند.