نویسنده: علیرضا حیدری
سحرگاه نوزدهم تیرماه ۷۵، توس و آرامگاه فردوسی میهمانی ویژه داشت. میهمانی که آمده بود از حال و روز توس – این شهر تاریخی و پرقصه – خبری بگیرد. از آبادانی هایش و هم از خبرهای اسف انگیزی که شنیده می شد. از آن روز تقریبا دو دهه می گذرد و «قصه توس» هم چنان ادامه دارد. اتفاقاتی افتاد اما «بسی کمتر از اندازه بایسته». آن روز مقام معظم رهبری حرف آخر را زدند. از وظیفه دولت گفتند که باید «همت» کند و از «امید به دنبال گیری» که صد البته باید در این ۲۰سال به چشم می آمد… و حال در آستانه ۲۰۱۷ یکی از ظرفیت های بزرگ این شهر همین توس است و گنجینه بزرگی که بیخ گوش ماست و می تواند فرصتی مهم باشد و غنیمتی ارزشمند برای معرفی تاریخ ادبی و فرهنگی و علمی خراسان بزرگ به جهان اسلام. امکانی که در توس وجود دارد کمتر می توان مشابهی برای آن در جهان پیداکرد.
از این شهر بسیار می توان نوشت. ازاین که این شهر با همه داشته های دینی، فرهنگی، علمی و ادبی اش باید قطبی باشد برای جذب زایران و مسافران به مشهد. جایی که نمونه اش را در کمتر جایی می توان سراغ گرفت. شهری که هم صبغه و سابقه دینی دارد وهم تاریخی دارد چند هزار ساله و هم فرزانگانی دارد به شمار بسیار. شهری که فقط یک «فردوسی»اش کافی بود برای توسعه آن دیار و شهری که مشابه های خیلی کوچکتر و کم بنیه تر از او در جهان زبانزد جهانیان است. شهری که هویت ایرانی، اسلامی، تاریخی، فرهنگی وادبی را یکجا دارد. روزگاری گام های استوار و مبارک مردی از سلاله پیامبر اکرم (ص) برسینه آن آهنگ ولایت نواخت وروزگاری دیگر بی شمار اندیشمندان و مفاخری را در خود پرورد که هر یک از سرآمدان دانش و فرهنگ این بوم و بر شده اند و برتارک آن نام حکیم فردوسی می درخشد . در کنار این همه شهرک اقتصادی و صنعتی، می توان نخستین فرهنگ شهر ایرانی را در این منطقه بسازید، مگرتوس کمتراز «وایمار» آلمان است که به اعتبار گوته « فرهنگ شهر» اروپا شده است . قصه توس همچنان قصه تمام نشدنی است. گذری و نظری به اخبار این سال ها نشان می دهد آن چه از دل جلسه ها، مصوبه ها و سخنرانی ها و مصاحبه ها بیرون آمده است، بیشتر معطوف به یک خبر بوده است و کمتر نشانی از اجرای طرح ها و مصوبه ها را شاهد بوده ایم. همین چند روز پیش در اولین جلسه هم اندیشی روز زبان و ادب فارسی ، دکتر یاحقی زبان به گلایه گشود و گفت ؛ من وقتی مهمانی برایم می آید خجالت می کشم اورا به توس ببرم. چرا که اطراف و منظروچشم انداز این منطقه در شان فردوسی نیت. این در حالی است که در این سال ها اتفاقات خوبی افتاده است ولی به نظر می رسد هنوز جای کار و زیبا سازی و فراهم ساختن امکانات فرهنگی برای این شهرفراوان است.
فرصت ۲۰۱۷ فرصتی استثنایی است تا به احیای توس به طور جدی بپردازیم . توسی که روزگاری اقلیمی گسترده بود که ازدل آن فردوسی ها، خواجه نصیرالدین ها، خواجه نظام الملک ها، دقیقی ها، شیخ توسی ها و به طور مشخص حدود ۵۰۰ فخر علمی برخاسته اند که هرکدام آنها برای معرفی این منطقه کافی بود. توسی که سابقه ای تاریخی دارد و ارگ بم گواه روشن آن است وسندی بر قدمت و دیرینگی این شهر. برای ثبت جهانی توس نتوانستیم موانع را برداریم دست کم برای ۲۰۱۷ دستی بر سر و روی این شهر بزنیم بلکه زمینه های رشد و توسعه آن فراهم آید. زایران و گردشگرانی که به این دیار می آیند باید به دیدن توس هم تشویق شوند وبا تهیه نشانه هایی که عظمت و تاریخ آن را نشان دهد به خوبی به معرفی آن بپردازیم.
۲۰۱۷ می تواند با استفاده از فضای محیطی فردوسی و توس برای برخی برنامه های خود ، زمینه و بستر توسعه و رشد آنجا را مهیاتر کند و در این سال می توان برنامه های متنوع هنری و ادبی در نظر گرفت تا راه برای آنچه مقام معظم در رهبری در نظر داشتند یعنی احیای توس آسان تر شود.