نویسنده: رضا سلیمان نوری
در دوران امام رضا(ع) فرهنگ و معارف شیعی به شکل کامل و گستردهای در میان پیروان این مکتب روشن شده بود؛ زیرا از زمان امام باقر(ع) به بعد و نیز توسط امام صادق و امام کاظم(ع) شمار فراوانی از شیعیان چنان پرورش یافتند که هر کدام استوانهای در فقه و کلام شیعی به حساب میآمدند.اما از آنجا که فضای حاکم بر جامعه اسلامی در زمان حکومت مأمون، مملوّ از آرا و نظریات مختلف از سوی گروههای گوناگون بود، طبیعتاً نقش امام رضا(ع) در برابر این امواج فکری، بسیار خطیر و حساس بود. امام رضا(ع) که در دوران خلافت مأمون در پایتخت زندگی میکردند، با انحرافات فکری و عملی مواجه بودند. آنحضرت در مواجهه با افکار و عقاید منحرف به طور کلی چهار رویکرد مناظره، تربیت شاگرد، فرستادن نامه و دستورالعمل و پاسخ به پرسشها داشتند.
۱_ مناظره
یکی از جریاناتی که امام(ع) در دوران خویش با آن مواجه گردید، بحثهای کلامی بود که از ناحیه جریانات گوناگون فکری به سرعت فراگیر شد و موجب گردید در هر زمینه اختلاف نظر ایجاد شود. دو گروه «معتزله» و «اهل حدیث» در برپایی این جدالها و جنجالهای فکری، بیشترین سهم را دارا بودند. در برابر این دو گروه که یکی عقل را بر نقل و دیگری نقل را بر عقل ترجیح میداد ، امام(ع) میکوشید موضع خود را بیان فرماید، از این رو؛ بخش عمده روایاتی که از آن حضرت نقل شده در موضوعات کلامی آن هم در شکل پرسش و پاسخ و احیاناً مناظرات است.
امام رضا(ع) در مناظراتی که مأمون به صورت تحمیلی تشکیل میداد، با پیروان مذاهب و مکاتب مختلف جهان گفتوگو و مناظره میکردند که از نگاه برون دینی همچون همایشهای بینالمللی بین ادیان بود و از نگاه درون دینی چنین گفتوگوهایی بین فرقههای گوناگون با شیعه دوازده امامی در تاریخ اسلام نظیر ندارد.
هنگامی که مناظره کنندگان به مقام والای علمی حضرت رضا(ع) پی میبردند به آگاهی تمام و کمال ایشان اقرار میکردند و حتی خود مأمون چندین مرتبه بیان داشت: «هذا أعلم هاشمی».
در حقیقت مناظراتی که مأمون برای امام رضا(ع) ترتیب میداد، مبارزاتی بود که میان بزرگترین دانشمندان زمان از فرقهها و مذاهب مختلف و امام رضا(ع) انجام میشد و در این مجالس اگر مدافع اسلام شخصی غیر از امام رضا(ع) بود شکست میخورد. امام رضا(ع) در مناظراتی که با سران ادیان و مکاتب داشتند، پاسخ خود را بر مبنای اعتقاد شخص مخاطب بیان میفرمودند؛ و این مظهر دیگری از توانمندی امام(ع) بود؛ لذا هنگامی که مأمون از بزرگ مسیحیان (جاثلیق) خواست با امام(ع) مناظره کند، او گفت چگونه با کسی بحث کنم که به کتابی استدلال میکند که من آن را قبول ندارم و به گفتار پیامبری احتجاج میکند که من به او ایمان ندارم؟ و حضرت فرمود: «ای مرد مسیحی! اگر از انجیل برایت دلیل بیاورم میپذیری؟» جاثلیق گفت: «آری». در واقع امام رضا(ع) بر اساس مشترکات قابل قبول با وی مناظره نمود، به گونهای که جاثلیق پس از مناظره با ایشان گفت: «به حق مسیح، گمان نمیکردم در میان مسلمانان کسی مانند تو باشد.»
آنچه در مناظرات امام(ع) با اهمیت میباشد، این است که این مناظرات در شناسایی مکتب تشیع نقش مهمی داشت؛ زیرا با توجه به اینکه رهبران ادیان ادعای برتری آیین خود را داشتند و هرکدام برای شکست امام(ع) آمده بودند، شکست آنان توسط امام رضا(ع) پیروزی بزرگی برای اسلام و مسلمانان تبدیل گشت و به پیروان آنان ثابت کرد با وجود اسلام، هیچ آیینی قابل پیروی نیست و در میان مسلمانان مکتبی برتر از تشیّع نیست؛ زیرا سایر عالمان مسلمان از پاسخگویی به علمای ادیان دیگر عاجز میشدند.
۲_ ارسال نامهها و دستورالعملها
دیگر شیوه مبارزه امام رضا(ع با انحرافات فکری و عملی نامهها، دستورالعملها و پیغامهایی بود که امام(ع) برای آنها ارسال میکردند. امام(ع) در آن نامهها وظایف آنان را در مقابل پیشامدهای سیاسی و اجتماعی روشن میساختند. این نوشتههای امام رضا(ع) که در زمینههای گوناگون فقهی، سیاسی، اعتقادی، فقهی و … بود، توسط اصحاب و یاران آنحضرت نگارش شده است.
۳_ تربیت شاگردان
روش دیگری که امام رضا(ع) همچون سایر امامان(ع) در طی چند قرن برای تثبیت عقاید صحیح اسلام و انتشار آن به کار میبستند، از طریق پرورش اصحاب و شاگردان مکتب اهل بیت(ع) بود تا در برابر جریانات منحرف جامعه و یا در مناظراتی که بین اصحاب و علمای سایر فرقهها در مکتب خلفا روی میداد، با آمادگی کامل در مقابل این جریانات فکری مقابله نمایند. از مهمترین اصحاب و شاگردان امام رضا(ع) میتوان به احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی، محمد بن فضل ازدی کوفی، حسن بن علی خزاز معروف به «وشاء»، خلف بصری، محمد بن سنان، حماد بن عثمان الناب، حسن بن سعید اهوازی، محمد بن سلیمان دیلمی بصری و عبدالله بن مبارک نهاوندی اشاره کرد.
- پاسخ به پرسشها و شبهات دینی
سرانجام اینکه امام رضا(ع) نیز همانند دیگر ائمه اطهار(ع) از روش بیان آموزهها و حقایق اسلام در قالب پاسخ به پرسشها و شبهات دینی استفاده میکرد. یکی از جهات بارز سفر امام رضا(ع) توجه به تشنگان معارف الهی بود که مدتهای زیادی از اهل بیت پیامبرشان دور نگه داشته شده بودند. چنین مردمی در مسیری که حدود پنج هزار کیلومتر طول آن بود، خود را با امام معصوم(ع) و دریای علم نبوی رو به رو میدیدند.استقبال و درخواست و مراجعه مردم – با همه ترس و وحشت از دستگاه حکومتی – به اندازهای بود که راه هرگونه ممانعت را میبست. پاسخ به سؤالاتی که در زمینههای مختلف از امام(ع) در منابع روایی ثبت و ضبط شده است، نشانگر این است که مردم وقتی امام(ع) را میدیدند بدون پرسش و آموختن از پیشگاه آنحضرت، با ایشان خداحافظی نمیکردند و امام رضا(ع) نیز از این فرصت استفاده کرده و با پاسخ دادن به پرسشهای مردم و اصحاب و یاران، هم به تبلیغ معارف اسلامی پرداخته و هم با انحرافات فکری و عملی مبارزه کنند.
کارشناس ارشد ایرانشناسی و خراسان پژوه