یادداشت روز

سبزواری؛ تبلور شعر انقلاب

کد خبر : 2940

علیرضا مقیم*

«حمید سبزواری» از برجسته ترین و اثرگذارترین شاعران معاصر بود که «پدر شعر انقلاب» لقب گرفت. هویت شاعرانه و آثار سبزواری را می توان به نوعی شناسنامه شعر انقلاب دانست چرا که کمتر رویداد تاریخی است که در شعر وی بازتاب نیافته باشد.

«حسین ممتحنی» که او را با نام حمید سبزواری می شناسیم به سال ۱۳۰۴ در سبزوار متولد شد. پدرش، پیشه وری ساده و دارای ذوق شاعرانه بود. از این رو، نخستین استادان سبزواری، پدر و مادرش بودند. وی پیش از ورود به مدرسه، قرآن را در خانه و نزد مادرش آموخت. او سپس به مدرسه «شیخ حسن داورزنی» رفت. ۱۴ ساله بود که سرودن شعر را آغاز کرد.

سبزواری ابتدا به شغل معلمی پرداخت اما پس از حوادث مرداد ۱۳۳۲ از ساختار آموزشی اخراج شد. سبزواری به دلیل کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ متواری و مخفی شد اما بعدها خود را به شهربانی سبزوار معرفی کرد و چهار سال در وضعیت بلاتکلیفی و تعلیق سپری کرد تا سرانجام تبرئه شد. وی سپس در تهران به استخدام بانک بازرگانی (بانک تجارت کنونی) درآمد.

وی از پیشتازان شعر انقلاب بود و بسیاری از شعرهایش پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی را با مضمون نهضت مردم مسلمان به رهبری امام خمینی (ره) سرود، به این خاطر، پدر شعر انقلاب نام گرفت.

این شاعر انقلابی در سال ۱۳۹۳ مفتخر به دریافت نشان افتخار «جهادگر عرصه فرهنگ و هنر» شد. انجمن شاعران ایران، نکوداشت سبزواری را ۲۸ اردیبهشت ۹۵ در موزه هنرهای دینی امام علی (ع) برگزار کرد.

سبزواری سحرگاه شنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ برابر با روز پنجم ماه مبارک رمضان و در سن ۹۱ سالگی در یکی از بیمارستان های تهران به علت بیماری و کهولت سن درگذشت.

از آثار وی می توان به «سرود درد»، «سرود سپیده»، «کاروان سپیده»، «یاد یاران» و «گزیده ادبیات معاصر» اشاره کرد.

سرود درد، نخستین دفتر شعر سبزواری است که سروده‏های سال‏های ۱۳۳۶ تا ۱۳۵۷ را دربر می‏گیرد؛ دوره بیست و یکساله‏ ای که‏ سرشار از رخدادهای سیاسی، رنج و دردمندی شاعر است. در کلمه های آهنگین این دفتر، روح حماسی‏ و ستم ستیزی موج می‏ زند و این نشان از وجدان بیدار و آگاهی اجتماعی وی در شرایط دشوار است.

دومین دفتر شعر سبزواری، سرود سپیده است که در آن شعرهایی به شیوه نو و کلاسیک‏ سروده است. این دفتر گزیده اثرهایی است‏ که از شروع انقلاب اسلامی ایران تا سال ۱۳۶۷ را دربر می گیرد. کاروان سپیده دفتر سوم سبزواری است که شامل ۲۶ قطعه است.

سروده های سبزواری بیشتر در قالب های شعر کلاسیک همچون قصیده، غزل، مثنوی، قطعه و چهارپاره است. وی گاه از قالب شعر نو یا نیمایی در برخی اشعار پیش از انقلاب خود بهره می برد.

همچنین، وی چند شعر در قالب های ترکیب بند، ترجیع بند و مسمط دارد. شیوه شعری او بیشتر متاثر از سبک خراسانی و گاه تلفیقی از سبک خراسانی و سبک عراقی است. سبزواری البته در واپسین سال های عمر خود به سبک هندی تمایل نشان داد و غزل هایی به این سبک سرود.

شعر سبزواری، خالی از تقید، تکلف و در عین حال بسیار استوار و فاخر است. لحن حماسی شعرهای سبزواری از جمله ویژگی های کلامش است. شعر وی در ساحت تغزل از حماسه های عشق و عرفان لبریز است.

سبزواری بیش از نیم سده سابقه شاعری دارد. وی پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، در واکنش به واگذاری امتیاز نفت شمال، شعری اعتراضی سرود. سبزواری در شعرهای خود برای مبارزه علیه رژیم سلطنت از نمادپردازی (سمبولیسم) استفاده می کرد. این شعرها ریشه در جهان بینی اسلامی وی داشت که همراه با زبانی حماسی بیان می شد.

وی با حساسیتی ویژه هر رویداد مهم تاریخ معاصر ایران را با واژه های شعر خود در حافظه زمانه ثبت کرده است.

سبزواری در نخستین سال های انقلاب، حماسه پرداز انقلاب مردم ایران و روایتگر مهمترین رویدادهای این دوره در قالب های قصیده و مثنوی بود. این شاعر حماسه سرا، بسیاری از تصنیف ها و ترانه های انقلاب را سرود و توانست نمونه های درخشانی از ترانه های متعهد را ارایه کند.

«علیرضا قزوه» نویسنده و شاعر انقلابی، حماسی‌ ترین سروده‌های انقلاب را محصول اشعار سبزواری می داند و بر این باور است که مناسبتی نبوده که سبزواری در مورد آن شعر نسروده باشد.

«حمیدرضا شکارسری»، شاعر و منتقد ادبی در زمینه سبک و زبان شعری سبزواری بر این نگاه است که موفق ‌ترین شعر‌های او، سروده ‌های انقلابی در مقطع پیروزی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به شمار می رود. هر چه از این مقطع فاصله گرفته، زبان خراسانی سروده‌

هایش نرم ‌تر شده و از زبان نمادین شعر عراقی به زبان عینی ‌گرای شعر هندی نزدیک ‌تر شده است.

«محمدکاظم کاظمی» شاعر و نویسنده کتاب «ده شاعر انقلابی» درباره سبزواری می نویسد: شعرهای سبزواری بیش از این که برگرفته از خیال باشد، زبان ‌آور است‌. سبزواری از وارثان سنت قصیده ‌سرایی قدیم است و از این نظر می ‌توان وی را نقطه مقابل شاعری تصویرپرداز مانند «نصرالله مردانی» دانست‌. سبزواری در غزل‌ که بیشتر میدان تصویرگری است‌، نتوانسته چندان درخششی داشته باشد. هر چند شعرهای سبزواری خالی از تصویر نیست‌ اما این تصویرپردازی ها بیشتر از نوع تلفیقی هستند تا آن که حاصل بازسازی تصویرهای موجود در کار شاعران دیگر باشد.

*کارشناس فرهنگی

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

هشت + هفده =

دکمه بازگشت به بالا
بستن