ملیحه رفیع طلب
طی آخرین تحقیقاتی که در خصوص مزاحمت های خیابانی انجام شده، هر زن یا دختری در جوامع شهری در ایران به میزان مسافتی که طی میکند یا مدت زمان حضورش در سطح خیابان ها، در هر تردد شهری بین یک تا ۲۰ بار به لحاظ مزاحمت های کلامی، فیزیکی و چشمی از سوی برخی مردان مورد آزار و اذیت قرار میگیرد.
تعرض به زنان دارای عمری طولانی و نه فقط در ایران بلکه مشکلی جهانی است. معلولی تک علتی نیست و ریشه در عوامل گوناگون دارد. امروز اکثر زنان طعم تلخ اذیت و آزار های خیابانی را چشیده اند. بسیاری از آنها به دلیل ترس و خدشه دار شدن آبرویشان، سکوت کرده و عده ای متوسل به قانون شده و خواستار واکنش شدید دستگاه های مربوطه به این معظل اجتماعی هستند، اما در هر صورت خود مورد اتهام قرار میگیرند ، چرا که جامعه ما سکوت زن را بیشتر میپسندد، غافل از اینکه سکوت و منفعل بودن در برابر رفتارهایی از این دست، عاملان و معترضان را وقیح تر میکند و خشونت علیه زن فراگیر میشود.نگاه های خیره و کوتاه، متلک پرانی ، آزار و لمس بدنی نمونه های خشونت علیه زنان است که احساس ناامنی را در بین آنها ترویج میکند و این موضوع یکی از مهمترین دغدغه های زنان شده است.چه زنانی که مورد تعرض قرار گرفته و چه آنهایی که بخت یارشان بوده و این درد را تجربه نکرده اند، خواستار رفع و ریشه کن شدن این معظل اجتماعی هستند تا بتوانند آزاد و رها ،بدون ترس ،به دور از فرهنگ غالب جنسیتی و اعتقادات کهنه بدوی در خیابان های شهر قدم بزنند ، در جامعه حضور به هم برسانند و در عرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و… فعالیت کنند تا حس خوب مفید بودن را تجربه کنند .زنانی که کرامت آنها نادیده گرفته شده و مورد تعرض قرار گرفته اند هرروز با ترس خانه را ترک میکنند و احساس گناه ناشی از مقصر بودن را با خود یدک میکشند که این امر به نوبه خود میتواند آنها را از تحصیل و حضور در جامعه باز دارد.
خاطیان هتک حرمت زنان سن و سال مشخصی ندارند تنها برای لحظه ای خوش گذرانی ارزش و هیثیت زن را نادیده میگیرند و سبب آزار او میشوند،و نمیدانند رفتار غیر انسانی آنها، چه ضربه مهلک و دردناکی بر روح و روان و جسم آن زن وارد میکند، طوری که سالها طول میکشد تا اثر آن زخم در قربانی پاک شود ،حتی در مواردی آثارش بر زندگی فرد باقی میماند و آن زن باری را بر دوش میکشد که سهمی در شکل گیری آن نداشته است. برای عده ای اذیت و آزار زن ،جدای از تفریح و بطالت وقت به عادت و به نوعی بیماری روانی تبدیل شده و روز خود را بدین گونه به شب و شب را با فکر تکرار دوباره این کار به روز میرسانند .
تکراری شدن این قبیل خشونت ها زنگ خطری است برای آینده کشور مسلمان، چه بسا که اسلام نقش زن را بسیار با اهمیت جلوه داده ،زنی که تربیت کننده نسل فردا است عصبیت و سرخوردگی حاصل از تعرضات در نقش مادری و همسرداری او اختلال ایجاد میکند و این موضوع تهدیدی جدی برای سلامت روانی جامعه است.از آنجایی که این نوع از جرم با عفت عمومی جامعه مواجه است بسیاری از کسانی که مورد آزار قرار میگیرند به لحاظ شرایط خانوادگی و وجه اجتماعی از شکایت خودداری میکنند و این موضوع باعث انحلال در آمار دقیق آن شده است. آخرین آمار رسمی ثبت شده در خصوص اذیت نسبت به زنان در سال ۹۳ است که قنبرنژاد نماینده معاونت راهبردی قوه قضائیه در این باره گفت : بر اساس آمار ناجا مزاحمت زنان و دختران افزایش ۹۸ درصدی داشته است. این آمار در کنار آمار غیررسمی ثبت نشده حاکی از روند رو به رشد تعرضات نسبت به زنان است.
تکثیر انحرافات ،شیوع و گسترش تعرضات خیابانی به جو حاکم در جامعه و شرایط نامساعد آن، ضعف قانون و عدم کارایی دستگاههای اجرایی برمیگردد. طبق ماده ۶۱۹ قانون اساسی مجازات اسلامی هرکس در اماکن عمومی و معابر معترض یا مزاحم اطفال و زنان شده و با الفاظ و حرکات مخالف شئون یا حیثیت، به آنها توهین نماید به حبس از ۲ تا ۶ ماه و ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد.اما متاسفانه این قبیل قانون ها ضمانت اجرایی ندارند .همچنین فراگیر شدن تعرضات از قبح آن کاسته و اکثریت مردم به عنوان امری عادی و پذیرفته شده به آن نگاه میکنند.شخصی که دچار انحراف شده و چنین رفتاری از خود بروز میدهد، ممکن است در آینده به انواع بزهکاری ها دچار شود.
هم خانواده و هم جامعه موظف اند با فراهم کردن بستری مناسب افراد را با خطراتی که برای خود و برای شخصی که مورد آزار قرار گرفته آشنا کنند و با آگاهی به خیر و دوری از شر از استمرار این رفتار نابهنجار جلوگیری کنند.همچنین نیاز به یک فرهنگ سازی مدنی حس میشود تا خاطر نشان کند زنان نیز دارای حقوق شهروندی هستند ،زن و مرد هر دو به یک اندازه حق زیستن دارند ، دارای حقوق و مزایای اجتماعی یکسان هستند و هیچکدام حق پایمال کردن و نادیده گرفتن حقوق دیگری را ندارد.نهاد های آموزشی نیز با تدوین آموزش های مرتبط به افراد در این خصوص از بروز چنین رفتارهایی میتوانند بکاهند. علاوه بر این سیستم قضایی با توجه به نوع مزاحمت، مجازات هایی را در نظر بگیرد و فرد خاطی از حقوق اجتماعی و دیگر مزایا محروم شود. مطبوعات تلویزیون و سایر رسانه ها نیز با مطرح کردن مجازات ها و پر رنگ جلوه دادن خطرات ناشی از آن، میتوانند در این راستا نقش موثری را ایفا کنند تا شاید با عملی شدن ر اهکارهایی که تنها به نمونه هایی از آن اشاره شد بتوان از بروز و افزایش آزار و اذیت های خیابانی جلوگیری کرد.