انتخابات مجلس که برگزار شد، رسانه های تندرو و کندرو اصلاحات ، چنان با آب و تاب از پیروزی قاطع لیست امید سخن می گفتند که هرکس که قدری با فضای بازیهای رایج ایشان در عرصه سیاست بیگانه بود باور می کرد که لابد پیروزی چشمگیری نصیبشان شده است. به صورت خاص نتایج انتخابات تهران هم دست مایه ی ویژه ای برای هیاهوی تمام نشدنی پیروزی بزرگ لیست امید شده بود ؛ در حالیکه نتایج تهران را نه در عرصه تحلیل سیاسی بلکه در ساختار اجتماعی فرهنگی باید به تحلیل نشست و ناگفته پیداست که تهران ایران نیست.
ایدئولوگ های امید با موج سواری ابطال آرای مینو خالقی توانستند در دور دوم موفقیت نسبی کسب کنند و نشئه از این پیروزی چنان متبخترانه می تاختند که گویا همه قله های قدرت را فتح کرده اند و انگار همه مردم ناگهان دست به سینه منتظر اوامر اصلاحات نشسته اند.
امروز اما پرده برافتاد و اقلیت و اکثریت واقعی مجلس نمایان شد. آنان که اصحاب خود را تا ۱۷۰ نفر پیش بینی می کردند ، کمی بیش از صد رای آوردند تا معلوم شود که در بر کدام پاشنه می چرخد!
علاوه بر رئیس مجلس ، ترکیب هیات رئیسه نیز برای اصحاب امید تامل برانگیز است . حضور ۲ نفر اصلاح طلب در ترکیب ۹ نفره هیات رئیسه یعنی یک اقلیت بسیار محدود و یک شکست بسیار بزرگ.
توجه به اختیارات و تاثیری که هیات رئیسه در ریل گذاری حرکت مجلس دارد ، می توان به جرات اعلام کرد که نتیجه هیاهوی آقایان در مجلس ” تقریباً هیچ” بوده است.
نتایج امروز هیات رئیسه مجلس در کنار نتایج هفته گذشته هیات رئیسه خبرگان ، به خوبی نشان می دهد که گرایش مردم همچنان حرکت در مسیر آرمانهای انقلاب و ارزشهای والای دینی و ولایی است و سر و صدا و جار و جنجال و هیاهو نتوانسته در حرکت کل مردم تاثیر چندانی داشته باشد.