حجتالاسلام محمدحسین جمالزاده
معارف اسلام انسانساز است. تعالیبخش روح انسان در همه ابعاد است. اسلام با منظومه معارفش میتواند همه ابعاد زندگی انسانی را شکوفا کند.
به همان میزان که نماز و روزه و تهجد در تعالیبخشی زندگی فردی موثر است، جهاد و زکات و امربهمعروف و نهیازمنکر در زندگی اجتماعی ضروری است و هیچیک از اینها از یکدیگر جدا نیست.
بدون شک یکی از علل عقبماندگی مسلمین وجود قرائتهای تقلبی از اسلام حقیقی است. هیچچیز به اندازه وارونه و کج جلوهدادن حقیقت نمیتواند به ازبینبردن آن سرعت ببخشد.
حقیقیت اسلام و اسلام حقیقی در طول تاریخ همواره در معرض قرائتهای وارونه، ناقص، تکبعدی و مغرضانه بوده است. در این میان آنچه بیش از همه با اسلام ناب در ستیز بوده است، اسلام قاعدین، اسلام متحجرین و اسلام مرفهین بیدرد بوده است. قرآن هم خبر از فضیلت مجاهدین بر قاعدین و مرفهین میدهد؛ «فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدینَ عَلَى الْقاعِدینَ أَجراً عَظیماً: خداوند مجاهدان را بر قاعدان، با پاداش عظیمى برترى بخشیده است. سوره نساء آیه ٩۵».اما انقلاباسلامی همه قواعد اسلام متحجرین را برهمزد.
انقلاب اسلامی نشان داد میتوان عرفان و حماسه را با هم جمع کرد. انقلاب اسلامی در کنار واجبات فردی، ظرفیت عظیم واجبات اجتماعی، از جهاد و زکات گرفته تا امربهمعروف و نهیازمنکر و خدمترسانی اجتماعی، را هم به مفهوم عبادت و بندگی
افزود.
همه چیز در قرائت انقلابی از اسلام رنگوبوی دیگری به خود میگیرد و سمتوسوی دیگری پیدا میکند. روزه از یک عمل فردی به مفهومی وسیع برای…
ساختن جامعهای بر اساس عدالت تبدیل میشود. انتظار از واژهای مخدر و ناامید کننده به عملی شورآفرین و جهتبخش تبدیل میشود.
این اتساع مفاهیم و مصادیق بندگی و عبادت بر اساس تعالیم اسلام حقیقی با روحیه انزوا و اعتزال در تضاد است و برای بسیاری ناخوشایند.
در قاموس اسلام متحجرین همه آنچه موجبات زحمت و تلاش و اجتهاد را به همراه دارد، با هزارویک توجیه به ظاهر شرعی کنار گذاشته میشود. اسلام متحجرین یک اسلام بیدردسر است. همهچیز در این اسلام بر مبنای عافیتطلبی بناشدهاست. عبادت و بندگی هم تا زمانی خوب است که زحمت و دردسر نداشته
باشد.
وقت جهاد که میشود عدهای به فکر حفظ مظاهر و مناسک دینداری خود میافتند. از امامی سخن به میان میآورند که در معرکه جنگ به شهادت رسیده است، ولی حاضر نیستند از کیان اسلام در زمانه حاضر دفاع
کنند.
این دسته امامحسین علیهالسلام را فقط برای گریهکردن و سینهزدن میخواهند و امام حسینی را که به دفاع از مظلوم یا جهاد و امربهمعروف و نهیازمنکر دعوت میکند، نمیشناسند.
انتظار ظهور امامی را میکشند که خودش باید بیاید و حاضر نیستند برای نزدیکشدن به جامعه مهدوی خود را به زحمت بیندازند. آنها انتظار ظهور امامی را میکشند که کاری به کار آنها نداشته باشد و عافیتطلبی و منفعتگرایی آنها را هدف قرار ندادهباشد. انتظار برای ایندسته بیش از آنکه شورآفرین و حرکتآفرین باشد، موجب تخدیر و انزوا است.
اما وظیفه انقلابی کسانی که خود را مسلمان به اسلام ناب محمدی میدانند این است که هرلحظه و همهجا خط خود را از این اسلامها و مسلمانهای کجوکوله جدا کنند. به فرموده امام خمینی (ره) باید نشان داد که چگونه مردم علیه ظلم و بیداد، تحجر و واپسگرایی قیام کردند و فکر اسلام ناب محمدی را جایگزین تفکر اسلام سلطنتی، اسلام سرمایهداری، اسلام التقاط و در یک کلمه اسلام آمریکایی کردند.
تا انقلاب مهدی (عج) صحنه دنیا و معادلاتش، صحنه جنگوجدال میان دو اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی است و مهدی موعود(عج) پایاندهنده اسلام آمریکایی و اسلام متحجرین، و تبیینکننده اسلام حقیقی و حقیقت اسلام است؛ چنانکه در عهدی که هرروز با او میبندیم از خدا چنین میخواهیم: وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ … مُجَدِّداً لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْکَامِ کِتَابِکَ وَ مُشَیِّداً لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِینِکَ وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ؛ خدایا او را تجدیدکننده آنچه از احکام کتابت تعطیلشده، و محکمکننده آنچه از نشانههاى دینت و روشهاى پیامبرت (درود خدا بر او و خاندانش) رسیده است، قرار ده.