اسلاید شوزندگی

من و نیم من!

کد خبر : 46474

انگار از درو دیوار خانه غم می بارید؛ دختر کوچک خانواده که قربانی تمام اشتباهات گذشته بود کنج دل پدر و مادرش که دچارافسردگی شده بودند، نشست و لحظه لحظه آب شد.

در قاب عکس روی دیوار هم با یک لیوان عسل نمی شد سراغ آنها رفت چه برسد به این که کنارشان بنشینی و بخواهی دو کلمه حرف حساب بزنی. از روز اول زندگی بگو مگو داشتند؛ او و همسرش، هر دو “من” بودند؛ من در برابر من.

اگر چه در مهمانی‌های خانوادگی نقاب “ما” بر چهره می زدند و قربان صدقه هم می رفتند. تا روزی که بچه ها کوچک بودند مشکل این بگو مگو و لج بازی ها آن طور که باید و شاید خودش را نشان نمی داد. اما با ازدواج دختر خانواده تازه تب بیماری های روحی و روانی خودش را نشان داد.

دختر جوان ازدواج کرد با شوهرش سازگاری نداشت. پسر بزرگ خانواده هم پا در کفش پدر کرده بود و سر هر مسئله و موضوعی، سر و صدا راه می انداخت. داماد خانواده خیلی زود دل زده شد؛ با اختلاف هایی که به وجود آمد شاخ و شانه ای که برایش کشیدند راهش را جدا کرد و دنبال سرنوشت خودش رفت.

طلاق دختر خانواده، ضربه روحی جدی به پدر و مادر وارد کرد. با این وضعیت اوضاع بدتر از بد شد. پدر ایراد کار را گردن ذات بد دخترش می انداخت و می گفت این بچه به دایی هایش رفته است.

مادر خانواده هم کوتاه نمی‌آمد و می خواست از حقوق برادرانش دفاع کند و دوباره با حرف های یک من دوغاز آتش اختلافات کهنه خانواده لحظه به لحظه شعله ور تر می شد. دو سال سخت و دلگیر برای اعضای این خانواده سپری شد. خودمانی تر بگوییم همه چیز داشت خراب می شد که خان دایی آستین بالا زد و دختر خواهرش را برای پسر خود خواستگاری کرد.

دوباره سورو سات عروسی به پا شد؛ خان دایی برای خواهر زاده اش که یک بار تجربه شکست عاطفی سنگینی در زندگی خورده بود سنگ تمام گذاشت. دختر بزرگ خانواده به خانه بخت رفت و سرگرم زندگی مشترک خود شد.

اما حکایت خانه پدرش همچنان باقی بود. انگار از در و دیوار خانه غم می بارید؛ دختر کوچک خانواده که قربانی تمام اشتباهات گذشته بود کنج دل پدر و مادرش که دچار افسردگی شده بودند، نشست و لحظه لحظه آب شد.

تفاوت سنی او با پدر و مادر آن قدر زیاد بود که صدای همدیگر را نمی شنیدند. بیچاره دختر همدم و مونسی نداشت. گاهی خانه خواهرش می رفت و کمی درد دل می کرد. او برای فرار از این وضعیت در فضای مجازی دل به پسر جوانی داد ون اسیر احساسات خود شد.

قرار بود این پسر به خواستگاری بیاید؛ اما او هم مثل خیلی از افراد دیگری که خود را عاشق دلباخته معرفی می کنند نه تنها حرفش را زیر پا گذاشت و نیامد بلکه تازه دختر جوان متوجه شد او زن و بچه دارد و دروغگویی بیش نیست.

دختر سرخورده و ناراحت از این که احساساتش به بازی گرفته شده موضوع را به مادر اطلاع داد . اما دوباره سر و صدایی به پا شد. پدر و مادر که از کوره در رفته بودند برایش خط و نشان می‌کشیدند.

او به خانه خواهرش پناه برد و در آن جا مخفی شد. مادر و پدر خانواده در به در دنبالش می گشتند تا این که دوباره دایی وارد عمل شد و پس از گفت و گوهای اولیه آنها را به مرکز مشاوره آرامش پلیس خراسان رضوی آورد.

پدر و مادر خانواده و دختر جوان، هیچ یک تا اینجای کار هنوز هم نمی دانستند ایراد و اشتباه شان چه بوده است.

گفتگو با کارشناس:

درباره این ماجرا نظر یکی از مدرسان مهارت های زندگی را جویا شدیم. “فرزانه پیرو احمدی” گفت: اختلاف فرهنگی در ازدواج همان طور که می تواند یک عامل جذاب و سرشار از هیجان برای زندگی مشترک باشد، احتمال بروز چالش های زیادی را فراهم می سازد.

در چنین شرایطی با وجود تفاوت های فرهنگی، مخالفت خانواده های طرفین برای ازدواج دور از انتظار نیست؛ چون پدر و مادر دوست ندارند رفتار فرزندشان به دلیل مواجه شدن با یک فرهنگ دیگر تحت تاثیر قرار بگیرد.

از دیگر مشکلاتی که تفاوت فرهنگی می تواند در پی داشته باشد: “مشکلات بیان و گفتار، تربیت و آینده فرزندان، ارزش ها و آداب و رسوم متفاوت است. یکی از مشکلات دیگر بسیار مهم که با اختلاف فرهنگی در ازدواج پیش می آید این است که زن و مرد تفاوت های اعتقادی دارند و یا این که از کودکی با آداب و رسوم خاصی بزرگ شده اند در چنین شرایطی ممکن است انتظارات متفاوت باعث ایجاد اختلاف شود.

فرزانه پیرو احمدی افزود: حقیقتی که وجود دارد این است اگر کسی از دوران کودکی با یک دید و نگرش و طرز تفکر خاص و آداب و رسوم خاص بزرگ شده باشد، نمی تواند به آسانی اخلاق و رفتارش را تغییر دهد(یعنی اگر زن و شوهر هر دو “من” بوده وهیچ کدام حاضر به نیم من بودن نباشند).

به همین علت این اختلاف در فرهنگ زن و مرد زندگی مشترک شان را تحت تاثیر قرار می دهد و باعث ایجاد فاصله و مشکلاتی می شود.

راهکار مواجه شدن با اختلاف فرهنگی در ازدواج چیست؟

خانواده ها و پسرها و دخترخانم های عزیز باید توجه کنند هنگام ازدواج در موردفرهنگ طرف مقابل تحقیق کرده، صبر داشته باشند و عجولانه تصمیم نگیرند. صبر و بردباری مهارتی است است که هم در انتخاب همسر و هم پس از آن، در زندگی مشترک می تواند بسیار راهگشا باشد و به خصوص نقش اساسی در حل مشکل ناشی از اختلاف های فرهنگی درازدواج داشته باشد.

نکته دیگر این که خانواده ها و عروس و دامادهای عزیز باید در مورد فرهنگ و آداب و رسومی که به آن پایبندی وجود دارد با هم صحبت کنند، این کار کمک می کند بسیاری از مشکلاتی که ممکن است در زندگی مشترک پیش بیاید راحت تر و سریع تر حل شود و قبل از شروع زندگی به توافق برسند.

اختلاف سنی در ازدواج

وی گفت: یکی از مسائل اساسی در ازدواج اختلاف سنی زوج های جوان است. وقتی با شخصی برای ازدواج آشنا می شویم موارد زیادی را مثل جذابیت، شخصیت، علائق، ارزش ها و … بررسی می کنیم تا ببینیم چقدر به همدیگر نزدیک هستیم و با هم سازگاری داریم. اما چیزی که شاید کمتر به آن توجه می کنیم اختلاف سنی در ازدواج است.

تفاوت سنی ایده ال در ازدواج یا رابطه می تواند شانس شما را برای داشتن یک عشق پایدار و عالی افزایش بدهد.اختلاف سنی مناسب در ازدواج با میزان رضایت زناشویی زوج ها ارتباط دارد وبهترین این تفاوت سنی تا سه سال است.

هر چه این تفاوت سنی کمتر باشد در مقایسه با زوجینی که تفاوت سنی ۷ سال به بالا دارند. رضایت بیشتری خواهد بود.

وی خاطر نشان کرد: به طور کلی رضایت زناشویی با افزایش اختلاف سنی در ازدواج کاهش می یابد. تفاوت سنی درازدواج می تواند منجر به تفاوت های زیادی در علایق، شیوه زندگی، اهداف بلند مدت، سرگرمی ها و… بین شرکا بشود.

اما اختلاف سنی ۱۰سال یعنی دو نسل متفاوت که به موسیقی های مختلفی گوش می دادند، در جامعه زمان خودشان بزرگ شده اند، سرگرمی ها و شوخی های خودشان را دارند. شاید در ابتدا جالب بنظر می رسد اما در بلند مدت باعث می شود هر دو نفر حس کنند که تفاهم و نقطه مشترکی با یکدیگر ندارند. به هر حال هر چه تفاوت سنی ازدواج بیشتر باشد اختلاف سلیقه و عقاید متفاوت خود را دارند.

تفاوت سنی زیاد بین زن و شوهر از یک طرف اختلاف بین آنها را زیاد می کند و نبود تفاهم در زندگی و نبود آرامش در خانواده است که این آشفتگی در خانواده نتیجه نبود پذیرش یکدیگر می شود و حتی برای فرزندان نتیجه خطرناکی در برقراری ارتباط دوستانه و صمیمیانه با خانواده و اطرافیان و جامعه در پی خواهد داشت.

فرزندان نه تنها ارتباط با ما را احساس می کنند، بلکه به شدت به آن نیاز دارند. زیرا برقراری ارتباط موثر با فرزندان آنها را از نظر عاطفی تامین می کند. در صورتی که فرزندان خود را از،نظر عاطفی تامین نکنید، زمانی که به اندازه کافی بزرگ شدند، در جاهای دیگری به دنبال رفع این نیاز خود می گردند.

برای ایجاد یک ارتباط درست چند راهکار را عنوان می کنیم:

(۱)جلوی آینه بروید ودر حالی که به صورت خوتان نگاه می کنید سعی کنید چهره گرم و دوستانه ای به خود بگیرید .

(۲)همین طور که احساسات مختلف را تمرین می کنید سعی کنید شدت این احساسات و انرژی ها را بیشتر کنید.

(۳)حالاتی که تمرین کرده اید با یک دوست یا شریک زندگی خود تمرین کنید.

برقراری ارتباط موثر با فرزندان :

این مشاور خانواده گفت: نداشتن توجه کافی والدین به فرزندان شان می تواند یکی ازدلایل روی آوردن جوانان و نوجوانان به شبکه های مجازی باشد و این مسئله پیامدها و اثرات منفی به همراه خواهد داشت.

بی تردید وابستگی شدید روانی و فکری به اینترنت و شبکه های اجتماعی، گسست فکری و عاطفی در پی دارد که منجر به تهدید بنیان خانواده و نارضایتی های خانوادگی مانند فرار از خانه و عواقب خطرناک آن و بازی با احساسات است.

همراهی خانواده با فرزندان، ایجاد فضای صمیمی در خانواده، آموزش مهارت های لازم به جوانان، ایجاد رابطه اعتماد بین والدین و فرزندان، نکشاندن روابط فضای مجازی به فضای واقعی، مطرح نکردن اسرار خانوادگی و مشکلات زندگی خود در فضای مجازی، خودداری از انتشار اطلاعات شخصی و خانوادگی و…. از مهم ترین راه هایی هستند که می توانند جوانان را ازآسیب های فضای مجازی دور کنند.

نویسنده: غلامرضا تدینی راد – خراسان رضوی

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

4 − یک =

دکمه بازگشت به بالا
بستن