
یک کارشناس فضای مجازی گفت: اگر کشوری نتواند روایت دقیق و شفافی از واقعیتهای جنگ ارائه دهد، روایتهای نادرست و روانی جایگزین آن میشود و این ضعف در اطلاعرسانی میتواند حتی تأثیر قدرت نظامی را کاهش دهد.
به گزارش صبح مشهد، حمید ضیاییپرور در گفتوگو با خبرنگاران اظهار کرد: در تمام دنیا خبرنگاری حوزه جنگ و بحرانها یک نوع فعالیت اطلاعرسانی تخصصی محسوب میشود. اگر هر کدام از طرفین جنگ نتوانند اطلاعرسانی درست و مناسب با شرایط جنگ را مدیریت کنند افراد، نهادها و یا گروههایی به عنوان شخص سوم در جنگ اطلاعرسانی جنگ را به عهده خواهند گرفت و کشورهای درگیر جنگ در بسیاری از کشورها از طریق تکنولوژی و تکنیکهای عملیات روانی و رسانهای سعی دارند روایت مطلوب خود را از جنگ به منظور تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی کشور رقیب از جمله مسئولان برای ایجاد رعب و وحشت، سردرگمی، فریب و اعمال نفوذ در تفکر حاکم بر جامعه ارائه دهند.
وی در تعریف مفهوم جنگ روایت خاطرنشان کرد: در کنار روایت رسمی کشورها از فرایند جنگ و بحران یک روایت دوم که جنبه روانی دارد توسط رقبا و یا افراد نفوذی از نهادهای معاند شکل میگیرد که بعضی یک تعریف جدید از جنگ روایت تعیین میکنند، یعنی روایتی که رسانهها، فضای عمومی، شبکههای اجتماعی از جنگ و رقابت تولید و منتشر میکنند.
ضیاییپرور در خصوص انتشار اخبار طی جنگ اضافه کرد: درواقع امر روایتسازی یک نوع اقدام تبعیتی از خود اخبار و اطلاعات جنگ محسوب میشود. روایت سازی جایی قدرتمندتر میشود که یکی از کشورها که برای موضوع مورد هدف قرار گرفته است خود آن کشور نتواند اطلاعرسانی صحیح از فرایندهایی که اتفاق افتاده و توان نظامی که در اختیار دارد، انجام دهد. اگر یکی از طرفین جنگ در این زمینه ضعیف عمل کند، کشور مقابل میتواند با روایتسازی اهداف خودش را در اذهان عمومی طرف دیگر جنگ محقق سازد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: به صورت مطلق نمیتوان گفت که روایتسازی در حوزه جنگهای خاورمیانه نسبت به جنگها خطرناکتر است. تا اطلاعات درست از وقوع بحران و جنگ وجود نداشته باشد روایت ناقص نیز امکان شکلگیری ندارد. روایات معمولا دارای اغراق و تشدید در اصل مطلب هستند و اینکه خبری از پایه و اساس دروغ و جعلی باشد در مدت زمان کوتاهی عدم صحت آن مشخص خواهد شد.
وی گفت: برخی از روایتهای نادرست توسط افرادی تولید میشوند که هیچگونه ارتباطی با کشور متخاصم ندارند. بعضی از هواداران یک کشور اقدام به ایجاد و انتشار شایعات میکنند و این ارتباطی با کشور مذکور ندارد که در نهایت باعث ایجاد سوء تفاهم میشود. در حین وقوع بحران این روند دچار تشدید میشود و گاهی اوقات در جنگ ۱۲ روزه بین ایران و اسرائیل در طول روز شاهد بیش از ۱۰ روایت یا خبر بودهایم که از سوی طرفین منتشر میشد و فقط بعضی از این اخبار صحت داشت.
ضیاییپرور افزود: به عنوان مثال اگر خبری مبنی بر انفجار در یک ناحیه از کشور منتشر میشد، در ادامه از جزئیات آن خبر مثل آمار ویرانیها، تعداد آسیبدیدگان و یا حتی کشتهشدگان، محل دقیق اصابت و موارد این چنینی به صورت درست و معتبر آگاه نمیشدیم و در زمان جنگها شرایط روانی کشور آمادگی پذیرش اخبار نادرست را بیشتر از هر زمان دیگری دارد.
کشوری که در صلح رسانه قدرتمندی ندارد در جنگ شرایط سختی را تجربه میکند
وی در خصوص پیامدهای انتشار اخبار نامعتبر تصریح کرد: قدرت رسانهای هر کدام از کشورهای درگیر جنگ کاملا بستگی به برخی از ابزارها و شرایط داخلی و بینالمللی دارد. کشوری که در شرایط صلح دارای رسانه قدرتمند و معتبر نیست در هنگام جنگ شرایط خیلی بدتری را تجربه میکند و گروههای معاند و حتی گروههای داخلی به انتشار خبر کذب مشغول میشوند.
این پژوهشگر علوم ارتباطات با اشاره به اینکه رسانهها در کل دنیا به دنبال اخبار منفی مثل جنگ، قتل، تجاوز، سوانح طبیعی و … هستند، بیان کرد: پس این موضوع طبیعی است که در جریان جنگ بین کشورها رسانهها برای انتشار اخبار و اطلاعاتی اینچنینی تلاش کنند. کشوری که سعی دارد با جنگ روایت و ابزار رسانهای خودش را قویتر جلوه دهد، احتمالا در زمینه نظامی با مشکل مواجه شده است و این میتواند در هر کشوری رخ دهد.
ضیاییپرور اضافه کرد: امروزه همه ارتشهای بزرگ جهان در کنار واحدهای عملیاتی خود واحدهای جنگ روانی و جنگ رسانهای را هم تشکیل دادهاند، به همین دلیل درحال حاضر در کنار شلیک موشک دوربینهایی وجود دارند که از لحظه پرتاب و اصابت به نقطه هدف فیلمبرداری انجام میدهند؛ چیزی که حتی در گروههای تروریستی در حین انجام عملیاتها شاهد آن هستیم.
وی ادامه داد: یکی از اشکالاتی که به ایران در دوران جنگ وارد بوده این است که از عملیات جنگی به صورت مصور ارائهای وجود نداشت و ما تنها در روزهای آخر جنگ با وایرال شدن تصاویر از اصابت موشکهای سجیل به اسرائیل از این قدرت آگاه شدیم؛ این تصاویر در روزهای آخر در شبکههایی مانند الجزیره بازتاب زیادی پیدا کرده بودند.
این کارشناس فضای مجازی خاطرنشان کرد: همچنین باید تمام تصاویر و ویدئوهای موجود از حمله اسرائیل به خاک ایران منتشر تا ابعاد این اتفاق به صورت کامل روشن شود. یکی دیگر از ضعفها در تولید و انتشار ویدئو از وقوع حوادث است و افرادی که در واحد عملیات روانی ارتش فعالیت دارند باید پس از دسترسی به این شواهد به صورت گسترده این موارد را در شبکههای مجازی منتشر کنند.
ضیاییپرور افزود: همچنین دعوت از رسانههای خارجی برای تهیه گزارش از جمله اقداماتی است که در حین وقوع جنگ از همان ابتدا باید انجام شود. در روزهای پایانی جنگ ایران و اسرائیل نیز با تاخیر زیاد مجوزهایی مبنی بر حضور خبرنگار و تهیه گزارش مستقیم از آنچه که در حال رخ دادن بود برای برخی از شبکههای خارجی از جمله CNN صادر شد.
این کارشناس و فعال رسانهای با اشاره به اینکه در روایتگری درست جنگ دارای ضعف بودیم، تصریح کرد: ما در شرایط عادی هم بسیار محتاط عمل میکنیم و این تفکر غلط مبنی بر عدم انتشار خبر حاکم است. متاسفانه در بخش نحوه ساخت و افرادی که صلاحیت تایید و انتشار اخبار را دارند دچار کنترلگری اخبار و افکار هستیم، این در صورتی است که امروزه در دنیا شفافیت اخبار و آنچه که واقعا اتفاق افتاده دارای اهمیت است.
وی ادامه داد: البته اگر ارائه مستند در کشور ما رشد کند، میتوانیم در صحنههای بینالمللی به شکل جدیتر و قویتر ظاهر شویم تا بتوانیم قدرت نظامی خود را هم به مردم داخل کشور که تا حد زیادی از آن ناآگاه هستند معرفی کنیم و هم جنایتهای اسرائیل را به تمامی مردم دنیا به صورت گسترده نشان دهیم. نادیده گرفتن، سانسور و عدم انتشار اخبار به عنوان شیوهای برای کنترل افکار عمومی پاسخگو نیست و در حمله به ساختمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران تازه به اهمیت پخش زنده شرایط موجود در هنگام جنگ پی بردیم.
ضیاییپرور با اشاره به اینکه ضعف رسانهها و محدودیت آنها را با توجه به سیاستهای اعمال شده میتوانستیم در آن دوران ببینیم، اظهار کرد: باید با حمایت و تغییر دیدگاه نسبت به روزنامهنگاران و خبرنگاران طی وقوع حوادث به روایت درست و معتبر کمک کرد تا بتوان باور افکار عمومی را نیز به همراه داشت.
بلاگرها یا رهبران فضای مجازی؟
وی در پاسخ به این سوال که در حال حاضر بلاگرها چه جایگاه و نقشی در فضای مجازی ایفا میکنند، گفت: اینفلوئنسرها و بلاگرها متناسب با ترند روز به تولید محتوا میپردازند و در هنگام وقوع جنگ نیز طبیعی است که در این جهت محتوا به اشتراک بگذارند و با توجه به تعداد بالای دنبالکنندگان این افراد و صفحات اگر چیزی منتشر شود بر روی بخش زیادی از جامعه تاثیر میگذارد، اما واقعیت این است که بلاگرها تخصصی در حوزه جنگ چه در بحث نظامی و چه در بعد روانی ندارند.
ضیاییپرور ادامه داد: این افراد صرفا به دنبال جذب مخاطب و بازدید هستند که در ادامه بتوانند نفوذ بیشتری در شبکههای اجتماعی داشته باشند و منافع شخصی خود را دنبال میکنند. ایجاد همبستگی ملی راهی است که میتوان از ظرفیتهای بالای این افراد که دارای دنبالکنندگان زیادی هستند، استفاده کرد؛ همچنین ایجاد راهی برای افزایش سواد رسانهای برای شناخت این افراد ضروری است.
مخاطب امروز فضای مجازی یک کنشگر است
این استاد دانشگاه افزود: مخاطب امروز تغییر مفهوم پیدا کرده است و دیگر چیزی به اسم مخاطب منفعل نداریم. در حال حاضر افراد میتوانند در پلتفرمهای مختلف داخلی و خارجی به تولید محتوا بپردازند و نسبت به مسائل گوناگون واکنش نشان دهند که با استفاده از تفکر انتقادی میتوانند در برخورد با برخی از مطالب آنها را قبول نداشته باشند؛ بنابراین مخاطب امروز در جایگاه یک کنشگر قرار دارد و حتی لفظ مخاطب امروز به کاربر، مشترک، دنبالکننده، ریتوییتکننده و مفاهیمی از این قبیل تغییر یافته است.
وی ادامه داد: در حوزه سواد رسانهای و مجازی و حتی هوش مصنوعی که تا حدی فراگیر شده است ما نیاز به ارائه آموزشهای تخصصی و همگانی در داخل کشور داریم که مردم را با تکنیکهای محتوای فضای مجازی آشنا کند اگر این آموزشها از قبل در اختیار مردم قرار گیرد تفاوت بین محتوای تولید شده با هوش مصنوعی و واقعی قابل تشخیص خواهد بود.
ضیاییپرور اضافه کرد: در ایران با تاخیر متوجه مفهوم سواد رسانهای شدیم و واکنش ما در مواجهه با این ابزارها و تکنیکها کند بوده است؛ به صورتی که همیشه سعی کردهایم با آنها مقابله کنیم، اما در حال حاضر در کنار تشویق به استفاده درست از هوش مصنوعی به آموزش متناسب نیز در ایران احتیاج داریم.
منبع: ایسنا خراسان رضوی