
نویسنده: غلامرضا تدینی راد
هر آن کس دندان دهد نان دهد و این یعنی تلاش برای رزق و روزی و لقمهای نان، نزد خداوند حساب و کتاب دارد.
نان برکت زندگی است. از نان آدم به نوا میرسد. حالا بعضیها تفسیر نان و نوا را میدانند و بلد هستند چطور شکر خدا کنند و قدر نعمت بدانند.
بعضی هم با نوای نان، دک و پزی به هم میزنند و با نو نوا شدن زندگیشان فکر میکنند سر و گردنی از بقیه بالاتر هستند.
اینجا نان معنای بزرگی پیدا میکند.خانه و ماشین و شغل و مقام و پول و ثروت میشود معنای نان.
وای به روزی که بگویند فلانی به نوا رسیده و خودش را گم کرده است.
اوضاع وقتی بیریختتر میشود که بگویند وای به روزی که گدا معتبر شود.
این معنا در تمام مظاهر و مراحل زندگی صدق میکند.
مثلاً نان وقتی دست صاحبخانه قرار میگیرد نوای مهر و محبتش شامل مستاجری میشود که سقفی میخواهد برای زندگی.
به بعضی از صاحبخانهها حق میدهیم، بعضی مستاجرها هستند باید برای شان مو از ماست بیرون کشید و حساب به حساب با آنها تسویه حساب کرد.
اما نوع دوستی و مهر و محبت به مستاجری که آبرویی دارد و نیکو صفت است وسعت رزق و برکت میشود برای نانی که نوای، صاحبخانه شده است.
مراقب باشیم این قاعده در تمام ابعاد و اشکال زندگی ما در شرایط مختلف صدق میکند.
قدر نان بدانیم ، همان خدایی که از تان ما را به نوا رسانده میگوید ذرهای شر و ذرهای خیر به حساب رسیدگی میشود.
نکند این نان و نوا داشتن یا نداشتن، امتحان بر ما شود که شکر گوییم یا … .