نویسنده: غلامرضا بنی اسدی
میترسم بنویسم جامعه مرده است، به همه مان بربخورد. لااقل اجازه دهید بگویم به کما رفته ایم. اگر نه این بود، خبر فسادِ بیش از ۳ میلیارد دلاری چای، زلزله هزارریشتری ایجاد میکرد و همه چیز را به هم میریخت.
اگر به کما هم باور نداشته باشیم، بلیهای بدتر از کما، یقه ما را گرفته است. پدیده خطرناکتر از کما، عادی شدن مسائلی از این دست است. “عادی شدنِ فساد” آن هم در این اندازه. اگر کما بود این امید وجود داشت که در خروج از وضعیت،” مردی از خویش برون آید و کاری بکند” اما وقتی مسئله عادی میشود، همه عادت میکنند و ترک عادت را هم موجبِ مرض میشمارند. چنین میشود که میبینیم پرونده از پی پرونده شکل میگیرد، خبر از پی خبر هم میآید و گاه به اعدامِ فرد هم منتهی میشود اما نتیجه میشود این که انگار اتفاقی نیفتاده، هر که میآید، باید رکورد مفسد قبلی را بزند! عادی شده است و از این بدتر این که انگار برای ما جماعت اهل رسانه هم دیگر این ماجراها از ارزش خبری افتاده است.
مگر کسی از احوال روزمره و عادی هم خبر مینویسد که بنویسیم؟ تازه بنویسیم مگر مخاطب چندانی پیدا میکند؟ شیطانِ عادت، دارد ما را با خود میبرد. هر روز هم ارزشهای انسانی، اخلاقی، انقلابی و ملی ما را حذف میکند و ما متوجه نمیشویم. دعا کنیم انقلابی در احوال ما اتفاق بیفتد و از این حالِ خراب بیرون آوردمان. کاش همین “ابرفسادِ جدیدِ چای” جدیت ما را افزون کند تا بر عادت بشوریم و حالت فوقالعاده اعلام کنیم برای خود. برای این هم باید مسئولان به خود تکانی بدهند و به میدان آیند و با ارائه گزارش دقیق، برگزاری کنفرانس مطبوعاتی برای پاسخ دادن به سؤالات خبرنگاران، اولین گام را در مسیر شفافیت و اصلاح بردارند.
صراحتا توضیح دهند که چه فرایندهایی به وقوع چنین ماجراهایی میانجامد. چرا این همه تکرار میشود در کشور؟ آیا کشور دیگری را هم میشود نام برد که این هجم بالا از فساد در آن تکرار شود؟ ببینید دیگر کشورها چطور گلوگاهها را میگیرند که کسی جرات غلطهایی از این دست را نمیکند؟ یاد بگیریم.” اطلبوا العلم ولو بالصین” را سرمشق قرار دهیم و از چینیها علمِ مقابله با فساد را بیاموزیم. ما که همه جوره با آنان جوریم وسفره مان با آنان گره خورده است. برای سلامت و توسعه سفره مردم این یکی کار را از آنان بیاموزیم. همانطور که آنان با مفسدان برخورد میکنند، رفتار کنیم تا دیگر گرفتار این مرداب هولناک نشویم.
یادِ شعار معروفی میافتم که در راهپیماییهای کارگران و بازنشستگان و معلمان و… تکرار میشود؛” یک اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه” واقعا هم همین یک رقم برای رفع مشکل بسیاری از اقشار کافی است. حرف از سه میلیارد و ۳۷۰ میلیون دلار است در فسادِ واردات چای. به واقع این چای خیلی گران تمام شد برای ما. امید واریم مسئولانِ محترمِ دولت، صریح و شفاف توضیح دهند برای افکار عمومی و مسئولانِ محترمِ قضایی، صریح و سریع و عادلانه پرونده را چنان به سرانجام برسانند که دیگر کسی جرات آغاز ماجراهایی از این دست به خود ندهد.
انشاالله چنین شود هرچند از گفتههایی که میشنویم، چنین نمیتوان برداشت کرد. باز هم قصه “که بود، که بود من نبودم” است. باز آدرس اشتباهی میدهند. فساد سال ۱۴۰۲ را به دولتی میبندند که ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ همه چیز را تحویل داده است. آن هم توسط کسانی که واردات واکسنهای کرونا در اوایل دولت را- که دولت قبل خریده بود- به نام خود سند میزنند. بگذریم، برای ما مردم مهم نیست سهم هر دولت در این فساد چقدر است. مهم این است که این دستهای فاسد قطع شوند، همین!
منبع: روزنامه جمهوری اسلامی