لمس کردن چانه نشانه فریبکاری، ضربه زدن به دستها نشانه کلافگی و … بعضیها ادعا میکنند با مشاهده رفتار انسانها میتوانند ذهن آنها را بخوانند
نویسنده: مصطفی نجمی| کارشناسارشد روانشناسی
صبح مشهد- انسانهای اولیه بسیار بیشتر از انسانهای امروزی برای انتقال پیامهای خود از زبان بدن استفاده میکردند و به تدریج، زبان کلامی به بازتاب بخش بسیار مهمی از هویت انسان تبدیل شد و در عین حال حرکات بدن هم به عنوان مکمل پیامهای زبانی و در برخی مواقع به شکل مستقل برای انتقال پیام به کار گرفته شد. از دیرباز برای شناخت شخصیت انسان، حرکات و اعمال او و به ویژه عکس العملهای بدنی وی را مدنظر قرار میدادند. این ضرورت در روابط بین فردی بسیار مشهود است که البته گاهی با حدس، گمان و قیاسهای نابجا مسیر درستی را طی نمیکند. در این مطلب سعی می کنیم از منظر روان شناسی و علمی به زوایای پیدا و پنهان زبان بدن بیشتر بپردازیم.
افسانهها و سوء برداشتهای زیاد درباره زبان بدن
افسانهها(داستانهای غیر واقعی) و سوء برداشتهای زیادی درباره زبان بدن وجود دارد که درک واقعی و درست بودن آن را تهدید میکند. همه ما بارها با مقالهها و پستهای شوکهکننده زیادی برخورد کردهایم که در آنها گفته شده است لمس کردن یا خاراندن چانه به ما نشان میدهد که شخص قصد فریبکاری دارد. از لحاظ روانشناختی، رفتارهایی که شامل لمس بدن از جمله دست زدن به صورت است، پاسخی محکم به عوامل استرسزا هستند، زیرا به آرام کردن سیستم عصبی در مقابل استرس کمک میکند. البته گاهی ممکن است فقط به سادگی در چانهمان احساس خارش کنیم. این که بخواهیم خاراندن چانه را نشانه ای از فریبکاری در نظر بگیریم، تنزل علم به شبهعلم است!
زبان بدن به عنوان نشانههای غیرکلامی زبان
افراد در تعامل های اجتماعی بیش از آن که از کلمات بهره بگیرند از ارتباطات غیرکلامی بهره میگیرند. ارتباط غیر کلامی، نشانهها و علایمی را در برمیگیرد که معنا را از طریقی غیر از زبان منتقل میکند و ما هنگام رابطه با دیگران آگاهانه یا ناخواسته از آنها استفاده میکنیم. پژوهشهای مختلف نشان میدهد که زبان بدن بیش از ۶۵ درصد ارتباطات ما را تشکیل می دهد. بنابراین باید علاوه بر زبان کلامی که در غالب واژه ها نمایان است، به زبان غیرکلامی و بدن هم بسیار توجه کنیم.
غفلت از مزایای زبان بدن روی یادگیری
به کارگیری زبان بدن میتواند به جنبههای گوناگون یادگیری کمک کند. متاسفانه به دلیل حاکمیت روشهای آموزشی کلیشهای و غیرخلاق، بسیاری از افراد از کاربرد مهارتهای زبان بدن در یادگیری بیاطلاع هستند. چهره و نگاه انسان میتواند دنیایی از پیامهای گوناگون باشد. تحقیقات نشان میدهد که وقتی معلم متنی را که غمگین، شاد، نفرت انگیز و … است با نگاه و چهره هماهنگ با آن هیجان بیان میکند، بازیابی هر چه بهتر و دقیقتر آن مفهوم در ذهن دانشآموزان بهطور قابل توجهی تسهیل می شود.
روان شناسی زرد و زبان بدن
به اعتقاد بسیاری از افراد، زبان بدن در مقایسه با زبان کلامی معتبرتر است. به عبارتی زبان بدن افراد کمتر دروغ میگوید و به تازگی زبان بدن توجه بسیار زیادی را به خود جلب و به دلیل علاقه و رغبت فراوان، روان شناسی زرد هم به آن توجه کرده است. به طور مثال، گفته میشود که تماس چشمی زیاد نشانه عداوت است، ضربهزدن به دستها نشانه کلافگی است، قرار دادن نوک انگشتان روی هم نشان دهنده اعتماد به نفس فرد است و … . شاید این گزارهها را بارها و بارها شنیده و خوانده باشید. آیا واقعا با استناد به این گزارهها می توان قضاوت صحیح و عادلانهای درباره رفتار دیگران داشت؟ برای پاسخ به این سوال باید به ابعاد مختلف رفتاری، کلامی و موقعیتی توجه کرد.
ضرورت احتیاط در قضاوت کردن نشانههای زبان بدن
تشخیص برخی از نشانههای غیر کلامی و زبان بدن کار سختی نیست و هرکس به راحتی میتواند آن را تشخیص دهد. برای مثال، زبان بدن افراد بسیار مضطرب یا غمگین کاملا مشهود است،ولی در قضاوت کردن درباره برخی از نشانههای زبان بدن باید احتیاط کرد. برخی از این گزارهها که در این مطلب به آن اشاره شد باید همراه با نشانههای دیگری باشد تا بتوان درباره آن موضعگیری کرد. برای مثال در گزاره اول که ذکر شد «تماس چشمی زیاد نشانه عداوت و دشمنی است»، به منظور اعتبارسنجی آن،علاوه بر تماس چشمی دیگر موارد هم باید ارزیابی شود. به طور مثال، لحن و آهنگ کلام، پیشینه و سوابق رفتاری و استمرار در رفتارهای پرخاشگرانه از جمله این موارد است.
تفسیر نکردن زبان بدن با نگاه تک بعدی
زبان بدن یکی از مهمترین راههای ارتباطی ما با دیگران است. ما میتوانیم بسیاری از احساسات و مفاهیم خود را بدون به کار بردن واژهها و فقط از طریق زبان بدن منتقل کنیم. البته همراهی و همخوانی زبان کلام و زبان بدن در انتقال معانی و مفاهیم پیامها بسیار موثرتر است. ذکر این نکته ضروری به نظر میرسد که در تفسیر زبان بدن نگاه تک بعدی نداشته باشیم و سعی کنیم که علاوه بر در نظر گرفتن دیگر نشانههای رفتاری، کلامی و موقعیتی، تفسیر دقیقتری داشته باشیم تا قضاوت عجولانه نکنیم. به طور کلی به منظور فهم و تحلیل بهتر زبان بدن، نگاه ابعادی به موضوع داشته باشیم.