اجتماعی

نوجوانانی با سبک ‌زندگی کره‌ای!

کد خبر : 44955

زنگ‌خطرهای علاقه این روزهای برخی جوانان به فرهنگ کره‌جنوبی

نویسنده : علیرضا کاردار | روزنامه‌نگار

صبح مشهد– چند سالی است که در جامعه و بیشتر در فضای مجازی، با گروهی از جوانان و نوجوانان روبه‌رو می‌شویم که در حد افراطی هوادار فرهنگ کره‌جنوبی هستند. هواداری که بیشتر درباره موسیقی و فیلم و سریال‌های کره‌ای می‌چرخد. نوجوانانی که موزیک کره ای گوش می دهند، سریال های کره ای را دنبال می کنند و آن قدر مجذوب کره هستند که زبان این کشور را یاد می گیرند، غافل از این که محتوای مورد علاقه شان برای مخاطبی با فرهنگ متفاوت و در راستای باورها و زیست اجتماعی دیگری طراحی شده است. این موضوع والدین را نگران کرده و به فکر واداشته. به همین دلیل تصمیم گرفتیم تا ابعاد موضوع را بیشتر بررسی کنیم و ببینیم در برابر آن چه باید بکنیم؟ ابتدا با یک جوان عاشق فرهنگ کره‌جنوبی گپ زدیم که از این فرهنگ، دلایل علاقه‌اش به آن و اصطلاحاتش گفت. بعد نظر یک استاد دانشگاه را جویا شدیم که چه شد کار به این‌جا کشید و اکنون چه باید بکنیم؟ با ما باشید.

سلبریتی‌های کره‌ای، الگوی بدی نیستند
دختر ۱۹ ساله‌ای که یکی از عاشقان کره است از دلایل علاقه‌مندی‌اش به این فرهنگ طرفداران آن و … می‌گوید
غزل ۱۹ ساله، دیپلم انسانی دارد و پشت کنکوری است. در اولین نگاه با دیدن عکس، اسم و نمادهای پروفایلش می‌توان فهمید که یکی از عاشقان کره است. برخلاف دیگر دوستانش که حاضر به صحبت نشدند، با روی باز قبول کرد به پرسش‌های ما در این باره پاسخ دهد. در بین حرف‌هایش از اصطلاحات خاصی استفاده کرد که داخل پرانتز معنی آن را آورده و در پایان هم به‌طور خلاصه آن‌ها را توضیح داده‌ایم.

چه شد که به فرهنگ کره علاقه مند شدی؟
از وقتی بچه بودم کره‌ای‌ها را دوست داشتم. آن زمان به نظرم ظاهرشان خیلی «کیوت» و جالب می‌آمد. فکر کنم اولین سریال کره‌ای که دیدم اسمش «امپراتور دریا» بود که از تلویزیون خودمان پخش شد. از آن‌جا بود که با کره‌ای‌ها آشنایی پیدا کردم. بعد از آن هروقت سریال کره‌ای پخش می‌شد برای سرگرمی مرتب دنبالش می‌کردم. در «کیپاپ» (موسیقی کره‌ای) هم طرفدار گروه «اکسو» هستم. وقتی «دبیو»(آغاز به کار) کردند ۱۰ سالم بود. در مدرسه از دوستانم درباره آن‌ها شنیدم. بعد در اینترنت جست‌وجو کردم. اولین چیزی که جذبم کرد صدای فوق‌العاده و استعدادی بود که داشتند. یک سبک کاملا متفاوت و جدیدی را به وجود آورده بودند. موضوع دیگری که باعث شد جذب موسیقی این کشور بشوم متن آهنگ‌ها و حرکاتی بود که طراحی می‌کردند. همزمان با این که حقایق را بیان می‌کنند، باعث می‌شوند روحیه مبارزه‌طلبی را درون شنونده فعال کنند. متن آهنگ‌هایشان باعث می‌شود برای آن چیزهایی که دوست داری تلاش کنی و بجنگی. تا دربرابر سختی‌ها برای رسیدن به هدف‌هایت مقاوم بشوی.

از فرهنگ کره چه می‌دانی؟
کره‌ای‌ها به شدت تلاشگر، سخت‌کوش و مستقل هستند. این ویژگی‌های اخلاقی‌شان من را جذب کرده و باعث شده آن‌ها را الگو قرار دهم. کره‌ای‌ها به موضوع‌هایی مانند سلامتی خیلی اهمیت می‌دهند و روتین زندگی سالم و مشخصی دارند. به همین خاطر خیلی پیشرفته هستند که در فیلم‌هایشان هم می‌بینیم. اگر از ایرانی‌هایی که در کره زندگی می‌کنند بپرسید، به شما خواهند گفت که فرهنگ ایران و کره خیلی به هم شبیه است. کره‌ای‌ها هم آدم هستند و سبک زندگی، فرهنگ، آرایش و پوشش خاص خودشان را دارند. ولی خیلی‌ها این مسائل را مثل ما در نظر نمی‌گیرند و قضاوت می‌کنند، مسخره می‌کنند، حرف‌های نژادپرستانه می‌زنند و… کاش قبول کنند یک سری چیزها سلیقه‌ای است و قرار نیست همه مثل هم باشند. همین تفاوت‌هاست که زندگی را قشنگ‌تر می‌کند.

طرفداران کره‌ای‌ها بیشتر چه کسانی هستند؟
خیلی جاها دیده‌ام که می‌گویند طرفداران فرهنگ کره بچه‌سال هستند، تعصب دارند یا بعد از یک دوره افسردگی به کره‌ای‌ها روی آورده‌اند. اصلا این‌جوری نیست. خیلی از طرفدارها ازدواج کرده‌اند و ۲۰ سال به بالا هستند. حتی مادر یا پدر هستند. بیشتر کسانی که طرفدار «کیپاپ» و «کیدراما» هستند آدم‌های مستقل و محکمی هستند و زندگی شخصی موفقی دارند. یکی از دوستان خودم که «اکسو ال» (طرفدار گروه اکسو) است پارسال رتبه سه رقمی کنکور شد. الزاما این جو و فرهنگ کره‌ای که ایرانی‌ها را جذب می‌کند چیز بدی نیست. این نیست که دنبال کردن آن‌ها باعث بشود ما از زندگی شخصی‌مان عقب بمانیم.

چه چیز موسیقی کره‌ای شما را جذب می‌کند؟
آدم وقتی به یک موسیقی گوش می‌دهد انتظار دارد حالش را خوب کند، نه این که او را به سمت انواع و اقسام افسردگی و مشکلات روانی بکشاند. متاسفانه وقتی به موسیقی بعضی کشورها یا حتی ایران و رپ‌های فارسی نگاه می‌کنی می‌بینی بیشترشان پر از ناامیدی و افسردگی و بی‌محتوا هستند. همین باعث می‌شود که خیلی‌ها به سمت کره‌ای‌ها گرایش پیدا کنند چون موسیقی آن‌ها دقیقا برعکس است. آن‌ها برای چیزی که می‌سازند وقت می‌گذارند. همه چیز را معمولا خود گروه یا خواننده می‌سازد و مراحل خیلی سختی را پشت سر می‌گذارند تا معروف شوند. به طرفدارانشان اهمیت می‌دهند، دقیقا مثل یک خانواده. نزدیک به ۱۰ سال است که «اکسو ال» هستم. چیزی که باعث شد این مدت طولانی را کنار اکسو بمانم همین استعداد، تجربه‌ها و عشقی است که بین ما و اکسو ال‌هاست. مطمئنا تا آخر عمرم هم کنار اکسو خواهم ماند.

چه شناختی از سلبریتی‌های کره داری؟
سلبریتی‌های کره بیشتر به عنوان یک چهره مشهور، خیلی بااخلاق، حرفه‌ای و الگوی خوبی هستند. آن‌ها می‌دانند به عنوان فردی که تمام دنیا نگاه‌شان می‌کند، مواظب رفتارشان باشند. برعکس بیشتر سلبریتی‌های آمریکایی یا اروپایی که مثلا چندین بار به خاطر مصرف مواد مخدر یا رانندگی هنگام مستی و مشکلات دیگر جنجال به پا کرده‌اند و الگوی خوبی نیستند. خود کره‌ای‌ها اصلا اجازه نمی‌دهند یک الگوی بد، مشهور شود.

اصطلاحات هواداران کره‌ای
کیدراما| به فیلم‌ها و سریال‌های کره‌ای گفته می‌شود و به طرفدارانش هم کیدرامر می‌گویند.
کیپاپ| به موسیقی کره گفته می‌شود و به طرفدارانش هم کیپاپر می‌گویند.
دبیو| وقتی یک گروه موسیقی در کره برای اولین بار شروع به کار می‌کند به اصطلاح می‌گویند آن گروه دبیو کرده است.
اکسو ال| به طرفداران گروه «اکسو» می‌گویند.
آرمی| به طرفداران گروه «بی تی اس» می‌گویند.
استی| به طرفداران گروه «استری کیدز» می‌گویند.
فندوم| به مجموعه کسانی گفته می‌شود که طرفدار یک گروه هستند و از آن گروه حمایت می‌کنند. مثلا فندوم اکسوال، فندوم آرمی و… در فندوم وظایف مختلفی برای حمایت از گروه‌ها به اعضا داده می‌شود. مثلا یک عده استریم می‌زنند، چند نفر هشتگ می‌زنند، گروهی مقاله می‌نویسند و…
استریم زدن| همان بازدید کردن است. مثلا در نرم‌افزار اسپاتیفای یا یوتیوب، پلی‌لیست‌هایی از آلبوم و آهنگ‌ها می‌سازند و می‌گذارند ساعت‌هایی پخش بشوند. به این صورت از هنرمند مورد علاقه‌شان حمایت می‌کنند. مثلا چند روز پیش به مناسبت برگشتن «سوهو»، لیدر گروه اکسو از سربازی و آمدنش به لایو، هشتگ داشتند و ترندش کردند.
نمادها| گل رز، هلو و… نماد آلبوم‌های گروه‌هاست. ایموجی‌هایی مثل خرگوش ، خرس و… هم نماد اعضای گروه‌هاست.

برخلاف نظر هواداران محصولات کره‌ای آسیب‌زاست
امیررضا طهرانی، کارشناس رسانه- اگر این روزها در شبکه‌های اجتماعی و صفحه‌هایی که پاتوق نوجوانان است بچرخیم، امکان ندارد چشم‌مان به قیافه بازیگران و خواننده‌های آسیایی نیفتد که در نگاه اول متوجه نشویم دختر هستند یا پسر! افرادی با صورت آرایش‌کرده، مویی با رنگ‌های عجیب و لباس‌هایی گشاد که با انگشتانی به حالت‌های مختلف رو به دوربین ژست گرفته‌اند. این‌ها «آیدول»های «کیپاپ» هستند. یا به زبان خودمانی، هنرمندان سینما و موسیقی کره‌جنوبی. نکته تامل‌برانگیز این‌که طرفداران این محصولات و محتواها، به‌شدت از علایق خود دفاع می‌کنند و دربرابر منتقدان جبهه می‌گیرند.

خلاصه حرف آن‌ها هم این است که «کیپاپ بسیار استریلیزه است و نه تنها ضرری برای ما ندارد که از آن نکات مهم زندگی یاد می‌گیریم». در حالی که با بررسی اشعار و دیدن فیلم‌ها و سریال‌های کره‌ای، متوجه می‌شویم آن‌چنان هم بی‌خطر نیستند. گذشته از سبک پوشش، نوع رفتار و طرز زندگی این ستاره‌ها که حتی در نمونه های غربی شان هم چنین افراطی وجود ندارد. اگر ترجمه ترانه‌هایشان را بخوانیم متوجه می‌شویم که در خیلی از آن‌ها صحبت از غم و افسردگی و شکایت از وضع موجود است.

به عنوان نمونه بخشی از ترجمه متن آهنگ Blue & Grey از گروه BTS را بخوانیم که دقیقا به این موضوع اشاره می‌کند: «فرشته نجات من کجاست؟ حالا که امروزم به سر رسید. لطفا یکی بیاد منو نجات بده. یک روز خسته‌کننده پر از آه و افسوس گذروندم. میشه یه نگاه بهم بندازی؟ آخه من آبی خاکستری‌ام (غمگین و افسرده‌ام)». ضمن آن که در فرهنگ کره ای رنگ زدن مو توسط آقایان اتفاق عجیبی نیست. گذشته از موارد بالا، در فیلم‌ها و سریال‌های بین‌المللی مشخص است که این فیلم برای چه رده سنی مناسب است یا این سریال حاوی چه صحنه‌هایی است که تماشاگر یا والدینش برای دیدن یا ندیدن آن می‌توانند تصمیم بگیرند.

در حالی که کیدراما یا فیلم و سریال‌های کره‌ای، دست کم از نظر خشونت هیچ هشداری به بیننده نداده و به عنوان مثال در همین سریال «بازی مرکب» بیننده ناگهان با صحنه‌هایی روبه‌رو می‌شود که تا مدت‌ها از نظر روانی تاثیر منفی دارند. در نهایت این که وقتی صحبت از محصولات فرهنگی خارجی می‌شود، نه تنها باید آن‌ها را با فرهنگ خودمان تطبیق داد و از فیلتر فرهنگ‌مان عبور دهیم، بلکه باید مطمئن باشیم که می‌توانیم برای آن‌ها جایگزین‌هایی درخور داشته باشیم تا بتوانیم مخاطب را در هر سن و با هر سلیقه‌ای راضی نگه داریم و نیازهایش را پاسخ دهیم.

عاقبت خالی‌بودن سبد فرهنگی نوجوان ما
مرضیه ادهم، دکترای علوم ارتباطات‌اجتماعی و کارشناس‌ارشد مطالعات‌فرهنگی و رسانه درباره دلایل و عواقب طرفداری از گروه‌های هنری کشورهای آسیایی می‌گوید

«علاقه به کیپاپ و کیدراما، یعنی محصولات فرهنگی کره و حتی جیپاپ و سیپاپ، یعنی محصولات فرهنگی و رسانه‌ای ژاپن و چین، حدود ۱۰ سالی است که به صورت موج جهانی درآمده و فقط مختص ایران نیست.» خانم ادهم که تحقیقات مبسوطی در این باره داشته در ادامه ریشه علاقه برخی جوانان ایرانی به فرهنگ کره را این طور بیان می‌کند: «در چند سال گذشته این سه کشور یعنی کره جنوبی، ژاپن و چین درحال تولید محتوا و برندسازی بوده‌اند و این روزها به زبان جهانی محصولات‌شان را ارائه می‌کنند.

مثلا سریال‌هایشان اوایل کیفیت جهانی نداشتند و ضعیف بودند. ولی کم‌کم در سطح بین‌المللی سریال ساختند و جوری فرهنگ و اسطوره‌هایشان را مطرح کردند که برای همه جهان جذاب باشد. این روزها در حد هالیوود کار می‌کنند و توسط پخش‌کننده‌های جهانی مانند نتفلیکس هم پشتیبانی می‌شوند. معروف‌ترین گروه موسیقی کره یعنی بی‌تی‌اس، سفیر صلح در سازمان ملل شده است، سخنرانی می‌کند، به برنامه‌های گفت‌وگومحور بین‌المللی دعوت می‌شود و کنسرت‌های میلیونی در کشورهای جهان برگزار می‌کند.

یا در قالب کیدراما، سریال «بازی مرکب» در سال ۲۰۲۱ رکورد جهانی بیننده را زد. این یک جریان صنعتی فکر شده است. در ایران هم شروع جیدراما و هم کیدراما، یعنی فیلم و سریال‌های ژاپنی و کره‌ای، از تلویزیون خودمان بود. موجی از فیلم‌ها، سریال‌ها و انیمه‌های ژاپنی در دهه ۶۰ و ۷۰ پخش شد و خواندن «مانگا» (کتاب‌های تصویری و کمیک استریپ) مد شد. از اواسط دهه ۸۰ تا اواخر دهه ۹۰ هم موجی از فیلم و سریال‌های کره‌ای داشتیم. وقتی کسی از کودکی سریال کره‌ای دیده باشد، دیگر وابسته به تلویزیون نیست و خودش از رسانه‌های دیگر و اینترنت به محصول مد نظرش خواهد رسید. در این صورت مسیر مصرفش از رسانه رسمی جدا می‌شود.»

فرهنگ‌سازی با فرمول‌های حرفه‌ای
از دید این کارشناس فرهنگی، راز محبوبیت فرهنگ‌سازی کره‌ای‌ها، در معرض این موج بودن است و اضافه می‌کند: «بیشتر کسانی که این روزها از طرفداران پروپاقرص کیپاپ و کیدراما هستند، از ۶-۷ سالگی در معرض سریال‌های کره‌ای بوده‌اند و ذائقه‌شان شکل گرفته است. این صنعت برای هوادارانش به قدری حرفه‌ای رفتار می‌کند که مثلا در صفحه‌هایشان به زبان فارسی به هواداران پیام می‌دهند یا ماه رمضان را به مسلمانان تبریک می‌گویند، چون می‌دانند که برای چه حوزه‌ای از طرفداران‌شان صحبت می‌کنند و در همان زمینه مسائلی را مطرح می‌کنند.

این موضوع برای هوادار خاص و جالب است که می‌گوید آن گروه دارد من را می‌بیند و علاقه مندی من را پاسخ می‌دهد. این گروه‌ها محصولات جانبی جالبی هم برای هر سنی تولید می‌کنند. از قاب گوشی و تیشرت گرفته تا جواهرات با هر قیمتی. برنامه‌های گفت‌وگومحور با زیرنویس انگلیسی هم تولید می‌کنند برای طرفداران که مثلا یک روز با او بیرون بروند و زندگی‌اش را از نزدیک ببینند که به عنوان مثال چطور آشپزی می‌کند. این موضوع برای هوادار نوجوان بسیار جذاب است که وقتی طرفدار گروه یا شخصی می‌شود دوست دارد آن را برای خودش شخصی‌سازی کند. چیزهایی بداند که بقیه نمی‌دانند یا بفهمد که علاقه مشترکش با سلبریتی‌اش یکسان است. کره‌ای‌ها این اطلاعات را خیلی دقیق و فرمولی شده می‌دهند. یا حتی مثلا دعواهای نمایشی بین اعضای گروه‌ها راه می‌اندازند تا جذابیت بیشتری ایجاد کنند. با همین فرمول‌ها، طرفداران فراتر از یک هوادار می‌شوند و با گروه‌های مورد علاقه‌شان زندگی می‌کنند».

طرفداری افراطی یک ویژگی دوران نوجوانی
دکتر ادهم این موج را ترسناک نمی‌داند و می‌گوید: «نوجوان ویژگی‌هایی دارد که به شدت دوست دارد به صورت افراطی یک چیزی را دنبال کند. از موسیقی متالیک گرفته تا سریال‌ها و بازی‌های رایانه‌ای یا حتی فوتبال. برای همین جزو ویژگی نوجوانان است تا در بین گروه سنی خودش ابراز وجود و هویت کسب کند. به همین دلیل فرهنگ هواداری کمکش می‌کند سرمایه اجتماعی داشته باشد تا بگوید در این زمینه اطلاعات خفن‌تری دارم یا تعداد سریال بیشتری دیده‌ام، یا زبان کره‌ای بلدم. با این امتیازها بین همسالانش اعتبار کسب می‌کند. اصلا تا حدی لازمه نوجوانی همین است. در همه دنیا هم این اتفاق می‌افتد. من این را آسیب و نفوذ نمی‌دانم، چون همین در دسترسش بوده و استفاده کرده است.

اتفاقا سریال‌ها و آهنگ‌های کره‌ای بیشتر مسائل اخلاقی را رعایت می‌کنند و تقریبا مثبت هستند. این محصولی است که به علت فراوانی در دسترس نوجوان ما بوده است. از سمت دیگر باید به خودمان این نقد را داشته باشیم که چرا سبد فرهنگی نوجوان ما این‌قدر خالی است و چیزی برای ارائه به او نداریم. وقتی هم می‌خواهیم آگاهش کنیم فقط می‌گوییم نکن، نبین، به این سمت نرو، این‌ها خوب نیست. ولی در برابرش جایگزینی نداریم تا به او ارائه بدهیم. با این روش نمی‌توانیم کار خاصی بکنیم. هرچقدر هم بگوییم «خیلی بد است» و چیزی به جایش در پیش نوجوان نگذاریم، اتفاق خاصی نمی‌افتد. نهایتا فقط نمی‌آید دیگر راجع به چیزی که می‌بیند با ما حرف بزند. می‌شود زیرزمینی و حتی ممکن است لج هم بکند و اگر قرار بوده دو سال دنبال این مد باشد، پنج سال دنبالش می‌کند.»

با گذر زمان درست می‌شود
در نهایت این کارشناس علوم ارتباطات توصیه می‌کند به نوجوانان اصول نقد را آموزش بدهیم. او می‌گوید: «زمانی روی فرهنگ و رسانه‌های ژاپن کار می‌کردم. به عنوان مدرس سواد رسانه با دانشجوها و دانش‌آموزان حرف می‌زنم که مثلا بیایید درباره این‌ها صحبت کنیم. اصول نقد را بهشان یاد می‌دهیم. مثلا می‌گوییم سریال سطح پایین نبین. سعی کن فرق بین موسیقی و ترانه خوب و بی‌خود را تشخیص بدهی. منع‌شان نمی‌کنم و سعی می‌کنم این‌طوری سواد رسانه و تفکر انتقادی بهشان آموزش بدهم. بعد هم این موضوع یک دوره سنی دارد که کم‌کم فروکش می‌کند.

بیشتر طرفداران در موسیقی، دختران هستند و در سریال‌ها، پسران. بعد از مدتی می‌بینیم که علاقه‌شان کمتر می‌شود، یا مدل‌های کشورهای دیگری را دنبال می‌کنند. این پروسه گذر از این هواداری را دیده‌ام. بیشتر آن دوستی‌هایی که براساس این علاقه مشترک برایشان شکل می‌گیرد و حلقه رفاقت و اعتبار در جمع برایشان مهم است. شاید از هر ۱۰ نفر طرفدار این گروه‌ها، یک نفرشان خیلی شدید علاقه داشته باشد که برود زبان کره‌ای یاد بگیرد یا مدرسه کره‌ای برود یا حتی مهاجرت کند.

بقیه در حد همان تایید گروه همسن‌های خود می‌مانند. با این حال آسیبی که می‌توان دید این است که من به عنوان مسئول، یک سری ادعاهایی در بحث رسانه و فرهنگ دارم و چشم‌اندازهایی تعریف کرده‌ام که فلان مفهوم و فرهنگ را در بین نوجوانان جا بیندازم، ولی متاسفانه نفوذی روی بخشی از آن‌ها نداریم. اگر هم به علایق‌شان احترام نگذاریم، بدتر می‌شود.»

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

شانزده − یک =

دکمه بازگشت به بالا
بستن