
محمد علی تدینی راد
آدم از کوره در می رودو آن موقع نمی داند چه می گوید. شاید هر چه دهانش می رسد، بگوید .
آدم عاقل بعد می نشیند و کلاه خودش را قاضی می کند ببیند حرفی که زده درست است یا نه .
من همیشه به بچههایم میگویم اگر دوربین فیلمبرداری مخفی از ما فیلم بگیرد و بعداً بنشینیم و همان فیلمها را ببینیم متوجه میشویم چه رفتار و حرکاتی از ما درست است و چقدر اشتباه داریم.
بعضی وقتا ( وقت ها) آتش ناراحتی و عصبانی بودن ما خیلی داغ می شود.
با گذشت زمان هم نمی فهمیم اشتباه کرده ایم. یا نمیدانیم اگر به دل نگیریم و بخشش کنیم هم خودمان را عذاب نداده ایم هم مشکلی درست نمیشود.
قدیمها میگفتند از یک حرف بگذری از یک خون گذشته ای.
بعضی ها میگویند بچرخ تا بچرخیم و اگر در جای خودش نباشد درست نیست.
بله بعضی وقتها جلوی یک دشمن یه آدم خطرناک آن موقع باید بایستیم و بگوییم بچرخ و بچرخیم و کم نیاوریم.
اما یک سری وسایل الکی نباید عصبانی شویم و اینطوری ارتباط دوستی ما هم کم میشود.
سر همین جمله چه آدمهایی که صله رحم و رفت و آمدهای خانوادگی و دوستانه را کنار گذاشتند و تنها ماندند.
دو روز زندگی ارزش ندارد زیاد سخت بگیریم. اگر حدود خودمان را بدانیم و توقع زیادی از کسی نداشته باشیم به رضایت میرسیم.
هر موقع خواستیم بگوییم بچرخ تا بچرخیم خوب فکر کنیم. نکند دوستی ها ورابطه بین اقوام و همسایه ها و آشنایان تیره و تار شود .
این یادداشت شهریور ۱۴۰۰ پس از درگذشت مرحوم محمدعلی تدینی راد از مجموعهی دلگفتههای او برداشت شده است.
روحش شاد