زن جوان با مرگ دست و پنجه نرم میکرد و افسر پلیس فرشته نجات او شد.
نویسنده: غلامرضا تدینی راد
صبح مشهد- عقربههای ساعت ۲۳:۲۳ دقیقه شب را نشان میدادند و تردد خودروها در یکی از خیابانهای اصلی شهر تایباد، سنگین و متراکم شده بود.
خودروی کلانتری ۱۱ تایباد سررسید. رئیس کلانتری برای بررسی علت ترافیک و راهبندان از خودرو پیاده شد.
کمی جلوتر یک خودروی سواری وسط خیابان توقف کرده و همین عامل کندی عبور و مرور خودروها شده بود.
سروان «عباس نظری» جلوتر رفت و با صحنهای عجیب روبرو شد. خانمی جوان پشت فرمان خودرو نشسته و سرش را به فرمان تکیه داده بود.
کودکی نیز کنار او نشسته و مضطرب و وحشت زده با دستان کوچکش صورت مادر را نوازش میکرد.
در این لحظه زن جوان نفس عمیقی کشید و در حالی که دستش را روی قفسه سینهاش گذاشته بود به سختی گفت حالش خیلی وخیم است و نتوانسته در خودرو را باز کند.
سروان نظری با کمک خانمی که سرنشین یک خودروی عبوری بود در خودرو سواری را باز کرد، زن جوان را از خودرو خارج و روی سطح زمین خواباندند.
او بلافاصله با فوریتهای پزشکی ۱۱۵ تماس گرفت و راهنمایی تلفنی کاربر اورژانس در چگونگی امدادرسانی به بیمار در آن لحظه تا رسیدن آمبولانس بسیار موثر بود.
رئیس کلانتری ۱۱ تایباد با بررسی اطلاعات گوشی تلفن همراه زن جوان به فردی که آخرین ارتباط تلفنی را با او داشت تماس گرفت.
زن جوانی گوشی را جواب داد و خود را خواهر این زن معرفی میکرد.
دقایقی بعد خانواده این زن سراسیمه خودشان را رساندند.
امدادگران اورژانس ۱۱۵ نیز رسیدند و زن جوان به مرکز درمانی انتقال یافت.
نظر پزشک اورژانس این بود که خارج کردن به موقع زن جوان از خودرو و دراز کشیدن او در هوای آزاد سبب شده از مرگ حتمی نجات یابد.
اشک شوق فرزند خردسال این زن که در آغوش خانواده احساس آرامش یافته بود ، تشکر خانواده این زن و شاهدان عینی حادثه از تلاش رئیس کلانتری ۱۱ تایباد و دو همرزمش استوار دوم چراغی و گروهبان یکم زینلی قوت قلبی برای خادمان امنیت در آن شب تابستانی بود.
افسر پلیس پس از آن که به تکلیف خود عمل کرد با ادای احترام به خانواده این زن راهی مسیر مقدسی شد که حاصل آن آرامش و امنیت است.
پلیس خود را موظف به خدمت میداند و تا پای جان برای سلامتی، آرامش و نظم و امنیت ،کنار مردم،همراه مردم و خادم مردم است.