بر اساس مطالعات گسترده در ۱۳۲ کشور جهان، ۴۸ سالگی سن اوج احساس بدبختی است؛ چرا و چطور از آن عبور کنیم؟
نویسنده: سیدهزهرا جلیلیهاشمی| روانشناس
صبح مشهد- داشتن تصور فردی همیشه جوان، پرانرژی و شاداب از خود بسیار عالی است اما زمانی که بعد از پایان روز جوانی، شمع تولدتان را فوت میکنید، این ترس به سراغتان میآید که اگر فردای روزگار، بیماری و کهولت و خستگی به سراغم آمد، چه کنم و این شروع بحرانی فکری و ذهنی است به نام بحران میان سالی. براساس مطالعات گستردهای که «دیوید بلانچفلاور»، اقتصاد دان آمریکایی-بریتانیایی روی دادههای ۱۳۲ کشور انجام داده، نمودار خوشبختی در بیشتر مناطق دنیا شکل منحنی دارد و این یعنی با پا گذاشتن به میان سالی به تدریج احساس خوشبختی در ما کاهش مییابد. به این ترتیب بحران میان سالی یک باور غلط به حساب نمیآید. «بلانچفلاور»، استاد کالج دارتموث دریافته که در کشورهای توسعهیافته انسانها بهطور میانگین در سن۲/۴۷ سالگی بیش از هر زمانی احساس بدبختی میکنند. این متوسط سن در کشورهای در حال توسعه ۲/۴۸سالگی است. این سن بهطور میانگین بدترین دوره از عمر انسان به حساب میآید هر چند بعد از آن اوضاع شروع به بهتر شدن میکند. اما دلیلش چیست و باید چطور آن را مدیریت کرد؟
بحران میان سالی یعنیچه؟
تیم پژوهشگران این مطالعه در دانشگاه ادینبرو میگویند بر اساس تحقیقات آنها بحران میانسالی بیشتر به دلایل زیستشناختی شکل میگیرد و فقط عوامل اجتماعی در آن موثر نیستند. بلانچفلاور در این باره گفت: انسانها در ۴۷ سالگی واقعگراتر میشوند. بحران میان سالی مربوط به دوره ای از زندگی است که فرد به تدریج از مرحله جوانی عبور می کند و آرامآرام پا به مرحله میان سالی میگذارد و هجومی از افکار، شکها و اضطرابها درباره این که تا بهحال چه شد و چطور گذشت و از حالا به بعد چه میشود، سراغش میآید.
۵ توصیه برای عبور از چالشهای ۴۸ سالگی
در ادامه به بررسی چالشهای بحران میان سالی به خصوص در ۴۸ سالگی و راهحل های عبور از آن میپردازیم.
از پیری نترسید
یکی از دلایل درگیر شدن افراد با این بحران ترس آنها از دوران پیری است که ریشه آن در اصطلاحات و ضربالمثلهایی درباره این دوره آمده است، مانند پیری و کوری یا پیر پیر است اگرچه شیر بود. اما باید این ترس را کنار گذاشت و برای عبور از این ترس، داستان افراد زیادی را خواند که با وجود سن بالا ورزش و تفریح میکنند و زندگی سالمی دارند.
سندروم آشیانه خالی
بالا رفتن سن برای بیشتر افراد مساوی است با ازدواج و سروسامان گرفتن بچهها و تنها شدن که به اصطلاح به آن سندروم آشیانه خالی میگویند. این تنهایی برای بیشتر افراد آزاردهنده و تلخ است و دوست دارند شرایط را به شکل قبلی برگردانند. راهحل این مسئله پذیرش شرایط جدید و شکل جدید خانه بدون حضور دایم بچههاست. سعی کنید خودتان را با روابط جدید با دوستان و آشنایان سرگرم کنید.
بیکاری و بازنشستگی
برای خیلی از افراد بحران میان سالی از زمانی که بازنشسته میشوند و شغل خود را کنار میگذارند، شروع میشود زیرا به برنامه روتین کاری خود عادت کرده و بدون داشتن کار و شغل احساس بیمصرف و بدون فایدهبودن میکنند و قبول شرایط جدید برایشان سخت است. از طرفی هم حضور دایم آنها در خانه باعث ناراحتی همسر و خانم خانه میشود. برای عبور از این بحران توصیه ما این است که به شناخت استعدادهای درونیتان بپردازید و سعی کنید به دنبال یادگیری هنری بروید که احتمالا سال ها حسرتش را داشتهاید.
حسرت خوردن برای نداشتهها
در این سن و سال، افراد تازه یادشان میافتد که در جوانی چه آمال و آرزوهایی داشتهاند که به آن نرسیدهاند و سعی میکنند تا این حس حسرت را بهگونهای افراطی جبران کنند؛ کارهایی مانند قبولی در کنکور و دانشگاه رفتن، پوشیدن لباسهایی با رنگهای شاد، خرید لوازم و … از جمله رفتارها برای پاسخ به چنین حسرتهایی است. البته بعضی از چنین رفتارهایی اگر معقول و متناسب با هنجارهای جامعه باشد، خوب است اما درباره رفتارهای ضدهنجار باید از این افراد خواست تا کمی معقول و منطقی در مقابل خواستههایشان رفتار کنند.
احساس دلزدگی و خستگی از امور روزمره
در این سن و سال، بهتدریج انجام امور روزمره برای افراد خستهکننده میشود و احساس دلزدگی و ناامیدی از زندگی میکنند که توصیه میشود به سراغ ساخت روابط جدید اجتماعی برای خود باشند. اگر تا به حال کار و مسئولیتهای زندگی مانع از انجام بسیاری از تفریحات و حضور در اجتماعات برای شما می شد الان فرصت خوبی است به سراغ اجتماعات بروید و روابط جدیدی برای خود بسازید که شرکت در جلسات کتاب خوانی یا ورزش در پارکها، امور فرهنگی و مذهبی مسجد، تورهای گردشی و … فهرست پیشنهادی ما برای ساخت روابط جدید است.
منبع: سلام زندگی