یادداشت روز

بازخوانی یک پیشنهاد برای جلوگیری از تورم و تردید در عملیات ربوی بانک‌ها و حفظ ارزش پول‌های کوچک مردم نزد بانک‌ها

کد خبر : 51881

بنظر شما آیا اگر پیشنهاد ارائه شده در یادداشت مورخ اردیبهشت ۱۳۹۹ اجرا میشد، این پیشنهاد برای جلوگیری از تورم و تردید در عملیات ربوی بانک‌ها و حفظ ارزش پول‌های کوچک مردم نزد بانک‌ها کافی نبوده و نیست؟ واقعا چرا اجرا نشده و نمیشود؟

متن یادداشت👇🏻
لطفا این یادداشت را مسئولین و اقتصاد دانان کشور مطالعه کنند و ابهام قلم را برطرف کنند.

🖋️محمد حسین روشنک
رئیس کانون کارآفرینان خراسان رضوی
۱۳۹۹/۲/۳۱

🔸آیا سران قوا و مسئولین اجرایی کشور نظر قلم را قبول دارند که تثبیت بازار پول ملی، ارزی، سرمایه گذاری و تورم نیاز به قبول ریسک و جراحی بزرگ دارد؟

🔸آیا قلم اشتباه میکند که ۱۵ سالی است مینویسد مادامی که رانت تفاوت بهره تسهیلات بانکی با تورم سالانه وجود داشته باشد بازارها تثبیت و فساد کنترل نمی شود؟

🔸وقتی تسهیلات بانکی برای دریافت کنندگان وام، یک سوم تورم سالانه بازار سرمایه، ارز، املاک، طلا و کالا بصورت دستوری تعیین شود، چرا نباید فساد، رانت، افزایش حجم نقدینگی، رشد نرخ ارز، طلا، سهام، ملک و تورم وجود نداشته باشد؟

🔸راستی اگر ریگی در کفش مسئولین پولی و بانکی کشور نبوده و نیست چرا تصمیم بسیار ساده و شفاف پرداخت سود ۲ یا ۳ درصد سالانه به اضافه بیمه ارزش افت پول ملی به پس انداز گذاران، در مقابل دریافت ۴ یا ۵ درصدی سود سالانه به اضافه بیمه تفاوت کاهش ارزش پول از تسهیلات بگیران «حمایت شفاف دولتی ازبنگاه های واقعی تولید که شایسته حمایت باشند براساس سیاست‌های توسعه توسط دولت جداگانه پرداخت گردد» را در پیش نمی‌گیرند؟

🔸ازنظر قلم بیشترین رانت و فسادی که وجود داشته و دارد از تفاوت کاهش ارزش پول ملی در برابر تورم در حوزه های مختلف بوده، بطوری که هر فردی یا بنگاهی که بتواند تسهیلات دریافت و سکه، ارز، سهام، فولاد، خودرو، مواد پتروشیمی و هر چیز دیگری را بخرد، پایان سال میتواند با فروش آن ضمن پرداخت اصل و سود وام حجم قابل توجهی پول به جیب بزند «البته اگر هوس نکند که اصلا اصل و سود تسهیلات را پرداخت نکند و به جمع بدهکاران معوقه وارد نشود» در مقابل پس انداز گذاران در پایان سال نمی توانند با اصل و سود پول دریافتی خود از بانک حتی ۷۰ درصد آنچه را از دست داده جبران کنند، موضوعی که باعث شده پول های سرگردان فراوانی هر از گاهی به بازاری هجوم و در آن بازار آتش به پا کند، که آخرین آن این روزها بازار
طلا و ارز است.

🔸چه اشکالی در کار است که همچنان دوست دارند پول های خرد مردم را جمع و تحت عنوان تسهیلات به بنگاه های دولتی و خصولتی و بعضی خصوصی های حرفه ای پرداخت کنند تا ارزش آن را چون آب پرتقال مکیده و حتی حاضر نباشند پوست آن را پس بدهند ؟

باز نشر یادداشت فوق در تاریخ ۱۴۰۲/۱/۱۱
یادداشت شماره «۷»

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

شانزده + سیزده =

دکمه بازگشت به بالا
بستن