یادداشت روز

وقت آشتی بیشتر با نخبگان

کد خبر : 49210

نویسنده : سیدصادق غفوریان

در این زمانه و روزگار، از یأس و ناامیدی چه آسیب دیگری می تواند خسارت زننده و نابودکننده تر باشد؟ به طور قطع این دو آسیب برای تمامی افراد از هر طبقه و نظام اجتماعی به مثابه سم مهلکی است که زمینه های پسرفت و چه بسا نابودی تدریجی یک جامعه را رقم می‌زند.

در این میان تاثیرگذاران، گروه های مرجع، نخبگان و دانشمندان در جایگاه پیشرانان توسعه و پویایی هر جامعه اگر به هر دلیلی دچار خمودگی، یأس و ناامیدی شوند، چه بلای عظیم و جبران ناپذیری بر سر آن ملت و مملکت می آید؟
در همین باره از جمله نکات مهم سخنان روز گذشته رهبر انقلاب در جمع نخبگان این بخش بود:
«نباید بگذاریم نخبگان به واسطه برخی سنگ‌اندازی‌ها یا برخوردهای نامناسب، از دانشگاه و ادامه فعالیت در کشور، مأیوس شوند و هرچه در این زمینه خرج کنیم، هزینه نیست بلکه سرمایه گذاری است.»

ابزار و روش این سرمایه گذاری چیست؟
به طور قطع امروز سهم نیروی انسانی به عنوان اصلی ترین عامل توسعه و رشد جوامع نه تنها قابل انکار نیست بلکه دولت ها و نظام های علمی به ویژه در ممالک پیشرفته را بر آن داشته که علاوه بر بهره وری از استعدادهای داخلی، با ایجاد جذابیت های مالی و مادی، جذب سرمایه های انسانی دیگر کشورها را نیز در دستور کار خود قرار دهند. اگر امروز ابزار، فناوری ها و صنایع هایتک، بار توسعه و ثروت آفرینی کشورهای پیشرو را به دوش می کشند، این ثمره جز با مغز و توان نخبگان و متخصصان آن جوامع پدید نیامده است. در واقع دولت ها و مراکز علمی، با سرمایه گذاری های هوشمندانه و بهنگام بر نیروی انسانی، جوامع خود را در قله های پیشرفت و ثروت قرار داده اند.
این واقعیت همواره در نگاه ناظران و پژوهشگران مورد توجه بوده، ضمن این که نهادهای بین المللی تخصصی نیز در آمارهای منظم و دوره ای سهم نیروی انسانی را در میزان توسعه جوامع بررسی و اعلام می کنند. واکاوی این آمار نشان می دهد، سهم نیروی انسانی در کشورهای توسعه یافته همچون ژاپن، گاهی به حدود ۸۰ درصد می رسد و چقدر غم انگیز است که یک زمانی یک مسئول در اتاق بازرگانی این طور گفته است: «سهم نیروی انسانی در تولید ثروت جهان ۷۸ درصد است که این آمار در ایران تنها معادل ۲۷ درصد برآورد می‌شود.»
مرور آماری کلان تر از نقش نیروی انسانی در مقایسه با سهم دیگر منابع این واقعیت را بیشتر بر ما عیان می کند: «بر اساس آمار جهانی، سرمایه انسانی، نقش اول ثروت‌ آفرینی در کشورهای توسعه یافته را با ۶۷ درصد به خود اختصاص داده‌، در حالی که سهم منابع طبیعی و فیزیکی صرفاً ۳۳ درصد است. این‌ سرمایه‌ نیروی انسانی است‌ که‌ می‌تواند به‌ عنوان‌ پشتوانه‌ حرکت های‌ بزرگ‌ اجتماعی‌ قرن‌ بیست‌ و یکم‌ قرار گیرد.» (مقاله: جهانی شدن و توسعه منابع انسانی / اسماعیل کاوسی)

پس چرا سند راهبردی نخبگان در غربت به سر می برد؟
این مقدمه نسبتا طولانی را با هم مرور کردیم که این جمله را فریاد کنیم که هر مسئولی در هر جایگاهی، باید بداند پیشرفت این کشور بزرگ، بدون حضور، نقش آفرینی و مداخله «نخبگان» نشدنی است و قطعا این را همه مسئولان هم به زبان می آورند، پس چرا «سند راهبردی کشور در امور نخبگان» با گذشت ۱۰ سال از تصویب آن فقط نیمی از آن اجرایی شده و در غربت به سر می برد؟

ژن خوب یا مغز خوب؟
تا امروز هر چه در امور کشور، از نخبگان و متخصصان بهره نگرفتیم یا آن طور که باید آن ها را در بازی خودمان بازی نداده ایم، بی تعارف ضرر کردیم و نتیجه‌اش گاه همین است که برخی پست ها و جایگاه های تصمیم سازی طی سال های متمادی در چرخه افراد معدود و مشخصی در گردش است؛ این گونه که این افراد از این سازمان به آن وزارتخانه و ازآن جا به آن پالایشگاه و گاهی هم از مجلس یا شورای شهر یا فلان هیئت مدیره سردر می آورند. جالب این جاست که اغلب هم عاشق خدمت رسانی هستند اما هیچ گاه متر و اندازه ای بر عملکرد این افراد نینداخته ایم که اینان غیر از «ژن خوب» آیا واقعا «مغز خوب» هم دارند یا نه؟ آیا وقت آن فرا نرسیده است که دستگاه های مسئول، آشتی بیشتری با نخبگان پیشه کنند ودرهای خود را کاملا به روی آنان بگشایند؟

نیازمند طرحواره ای نوین درحکمرانی نخبگانی هستیم
باور کنیم که دانشمندان جوان این سرزمین می توانند این ملت و مملکت را به سر منزل مقصود برسانند، البته اگر آنان را پشت در معطل نگذاریم و اجازه دهیم که باور کنند و امیدوار باشند که می توان این میهن بزرگ را به قله های آبادانی رساند. از این باب، نیازمند طرحواره ای نوین در حکمرانی نخبگانی هستیم با این موارد:

۱- فراهم آوری فرصت گفت وگو با نخبگان
۲-تحول در چرخه به کارگیری مدیران و تصمیم سازان با بهره گیری از نخبگان
۳-ایجاد زمینه جدی و گسترده مداخله نخبگان در امور راهبردی کشور
۴-زمینه سازی برای ورود بیشتر نخبگان به رسانه ملی و رسانه های معتبر و تلاش برای مرجعیت سازی از آنان.

و پایان این که باور کنیم هر جامعه ای که نخبگان و فرزانگان خویش را در آغوش کشیده است، قطعا مسیر پرواز را هم بهتر یافته است؛ جامی بزرگ هم به ما گوشزد می کند که:

هر عمل دارد به علمی احتیاج
کوشش از دانش همی گیرد رواج

منبع: روزنامه خراسان

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

پنج + 4 =

دکمه بازگشت به بالا
بستن