در روز جهانی «اعتیاد به کار» از نشانههای افراد مبتلا به این اختلال و راهکارهای برقراری تعادل بین کار و زندگی گفتیم
نویسنده: فرزانه شهریاردوست | کارشناسارشد روانشناسیبالینی
صبح مشهد- اعتیاد به کار، یک نیاز غیر قابل کنترل به کار مداوم تعریف شده است. مثل هر اعتیاد دیگری، فرد معتاد به کار، در توقف کار کردن مداوم ناتوان است، اگرچه منجر به اختلال در زندگی شخصی یا آسیبهای فیزیکی و روانی شود. اعتیاد به کار معمولا از نیاز اجباری به کسب موقعیت و موفقیت یا فرار از استرسها سرچشمه میگیرد و معمولا ناشی از موفقیتهای شغلی است، برای همین معمولا بین افراد ایده آلگرا شایعتر است. امروز یعنی ۵ جولای، روز جهانی اعتیاد به کار نام گذاری شده و به همین دلیل در ادامه خواهیم گفت که چطور بین کار و زندگی، تعادل برقرار کنیم؟
آیا من معتاد به کار هستم؟
در فرهنگی که مشغولیت زیاد به کار تحسین میشود، تشخیص اعتیاد به کار، موضوع آسانی نیست. افراد مبتلا به اعتیاد به کار، معمولا رفتارشان را با توضیحدادن در باره این که چقدر مشغله زیادشان خوب است و به آنها در مسیر موفقیت شغلیشان کمک می کند، توجیه میکنند. آنها ممکن است به سادگی به شغل خود یا موفقیت پروژههای خود متعهد به نظر برسند. با این حال، به یاد داشته باشید جاهطلبی و اعتیاد کاملاً متفاوت است. فردی که معتاد به کار است ممکن است برای اجتناب از سایر جنبههای زندگی خود مانند مسائل عاطفی نگرانکننده یا بحرانهای شخصی، دست به کار اجباری بزند و مانند سایر اعتیادها، فرد ممکن است بدون آگاهی از تأثیرات منفی که اعتیاد ایجاد میکند، دست به این رفتار بزند.
علایم معتادان به کار
علایم اعتیاد به کار اغلب شامل این موارد است: ماندن زیاد در محل کار حتی زمانی که نیاز نیست، نخوابیدن به دلیل انجام کارها و اتمام وظایف شغلی، وسواس داشتن در باره موفقیتهای مرتبط با شغل، ترس شدید از شکست در کار، بدبین بودن در باره عملکرد شغلی، از هم پاشیدن روابط شخصی به دلیل کار، داشتن نگرش تدافعی نسبت به دیگران به دلیل کارشان، استفاده از کار به عنوان ابزاری برای اجتناب از تعاملات، کار کردن برای مقابله با احساس گناه یا افسردگی، کار کردن برای اجتناب از مقابله با بحران هایی مانند مرگ، طلاق و مشکلات اقتصادی.
آزمون ۷ سوالی برای تشخیص اعتیاد به کار
به عباراتی که در ادامه میخوانید، با یکی از گزینههای «هرگز، به ندرت، گاهی اوقات، اغلب، همیشه» پاسخ دهید:
۱- شما به این فکر میکنید که چگونه میتوانید زمان بیشتری را برای کار خالی کنید.
۲- شما برای کاهش احساس گناه، درماندگی، افسردگی و اضطراب کار میکنید.
۳- به شما گفته شده که زمان کار خود را کاهش دهید اما این درخواستها را نادیده میگیرید.
۴- شما زمان بسیار بیشتری را نسبت به آن چه در ابتدا قصد دارید، صرف کار میکنید.
۵- زمانی که قادر به کار نیستید دچار استرس میشوید.
۶- اهمیت سرگرمیها، فعالیتهای سرگرمکننده و تناسب اندام را در ازای وقت کاری بیشتر کاهش میدهید.
۷- شما آنقدر کار میکنید که بر سلامتی شما تاثیر منفی گذاشته است.
تحقیقات نشان میدهد که اگر حداقل به چهار مورد از این موارد «اغلب» یا «همیشه» پاسخ دهید، ممکن است به کار اعتیاد داشته باشید.
اصول برقراری تعادل بین کار و زندگی
بر خلاف درمان سایر اشکال اعتیاد، ترک کامل هدف درمان اعتیاد به کار نیست. از آن جایی که کار برای بیشتر مردم جنبه ضروری زندگی است، درمان اعتیاد به کار به جای ترک کامل، بر ایجاد یک رابطه سالمتر با کار متمرکز است. این ممکن است شامل ترسیم مرزها یا یادگیری نحوه مدیریت استرسهای خارج از کار باشد. بدین منظور، ابتدا باید به این سوال پاسخ دهید: آیا کار، زندگی شما یا زندگی یکی از عزیزان را فرا میگیرد؟ آیا جاهطلبیتان به اعتیاد تبدیل شده است؟ اگر پاسختان مثبت است، پس وقتی نوبت به کار و ایفای شغل میرسد، حد و مرزهایی را در جای خود قرار دهید که به شما فضای لازم را برای نفسکشیدن میدهد، استراحت کنید و راههای مختلفی را در زندگی کشف کنید که بیشتر از موفقیت مالی، رضایت شما را فراهم میکند.
تجربیات به یاد ماندنی، مکالمات عمیق و روابط رضایتبخش ممکن است صورت حسابهای مالی را نپردازند، اما مطمئناً سطحی از ثروت را برای زندگی شما فراهم می کنند که یک شغل نمیتواند. اگر مطمئن نیستید که آیا با اعتیاد به کار دستوپنجه نرم میکنید، یک ارزیابی با درمانگر در باره اعتیاد به کار انجام دهید تا علایم خود را بررسی کنید. توجه داشته باشید غلبه بر اعتیاد به کار با ایجاد حس تعادل بین کار و زندگی برای خود آغاز میشود. سعی کنید در باره کاری که انجام میدهید، چه در محل کار و چه در زندگی شخصی، با خودتان صادق باشید. اگر بیشتر از چیزی که دریافت میکنید میدهید، وقت آن فرا رسیده آن چه را که در زندگیتان مهمتر میدانید، دوباره ارزیابی کنید.