ترس از یک رسوایی بزرگ زندگی ام را درآستانه نابودی قرار داده است به گونه ای که شب ها و روزها را با کابوسی وحشتناک می گذرانم و به فردی پرخاشگر و عصبانی تبدیل شده ام چرا که …
خراسان نوشت: زن ۴۲ساله که برای جلوگیری از آبروریزی و افشای راز خیانت هایش قدم به کلانتری امام رضا (ع) گذاشته بود، با بیان این که عذاب وجدان از یک سو و تهدید به افشای راز خیانت آمیز از سوی دیگر روزگارم را سیاه کرده است به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت : در یکی از شهرهای استان قم زندگی می کنم و سه فرزند دارم که بزرگ ترین آن ها پسری ۱۸ساله است .همسرم نیز در یکی از شرکت های دولتی کار می کند و اوضاع مالی خوبی داریم .
دراین سال ها زندگی خوب و آرامی را تجربه کردم تا این که شش ماه قبل سوار یکی از تاکسی های اینترنتی شدم و با راننده خودرو که مردی جاافتاده و حدود ۵۰ساله بود به گفت وگو پرداختم. صحبت ها که از گرانی اجناس و مشکلات روزمره آغاز شده بود، در طول مسیر به درد دل های خصوصی کشید . راننده که مردی موقر و خوش بیان بود کارتی را به من داد که روی آن شماره تلفن و مشخصاتش درج شده بود. وقتی به مقصد رسیدیم به من ابراز علاقه کرد وگفت که هرزمان کاری داشتم با اوتماس بگیرم.
حدود یک هفته از این ماجرا گذشته بود که روزی بدون هدف با او تماس گرفتم. همایون از شنیدن صدایم خیلی خوشحال شد و با خوش رویی از من استقبال کرد. من هم که به خاطر تعریف و تمجیدهای ظاهری خود را دختری مجرد معرفی کرده بودم دقایقی را با او به گفت و گو پرداختم و این گونه قرار شد دوباره یکدیگر را ملاقات کنیم اما این دیدارها و تماسها ادامه یافت به طوری که بارها به مکان های خلوت رفتیم و از مسائل خصوصی زندگی سخن گفتیم.
همایون مدعی بود همسرش بسیار بداخلاق است و چیزی از ظرافت های زنانه نمی داند به همین دلیل از زندگی خصوصی اش لذت نمی برد و دوست دارد بیشتر در کنار من باشد. درحالی به این معاشرت های غیراخلاقی ادامه می دادم که دچار عذاب وجدان شدیدی شده بودم ولی چرب زبانی و خوش اخلاقیهای همایون مرا مجاب می کرد تا همچنان به این رابطه پنهانی ادامه بدهم.
چندبار در غیاب همسر همایون به منزل او رفتم اما نمی دانستم که او از صحنه های حضورم در منزلش به طور مخفیانه فیلم و عکس تهیه کرده است. با وجود این مدتی بعد پی به اشتباهم بردم و تصمیم به قطع ارتباط با همایون گرفتم ولی در همین روزها همسر همایون که به او مشکوک شده بود با بررسی گوشی تلفنش پی به ارتباط من و او برد . از آن روز به بعد “سپیده” با من تماس می گیرد و تهدید می کند که با ارسال عکس ها و فیلم ها برای خانواده ام ماجرای خیانت هایم را برای همسرم بازگو خواهد کرد . حالا این ماجرا به کابوسی وحشتناک برایم تبدیل شده است و…
شایان ذکر است بررسی های کارشناسی و روان شناختی این پرونده با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ سید عباس شریفی (رئیس کلانتری امام رضا(ع) ) توسط مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی آغاز شد .
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی