به باور بسیاری، از آنجا که مدرنیته و سنت، نظام های فکری مشترکی نیستند، گذر از هویت سنتی به هویت مدرن با انواع موانع روبروست و ترکیب آنها بهم ریختگی و تضاد را به ارمغان می آورد. متعاقب این نحله فکری با نفوذ فرهنگ غرب در جریان تهاجم اجتناب ناپذیر الگوهای ساخت وساز اروپایی که از دوره ناصرالدین شاه قاجار آغاز شده و از آن پس به طور گسترده رواج و شدت یافت، شاهد از بین رفتن تدریجی ساختار معماری و به تبع آن کم رنگ شدن هویت اسلامی، ملهم از آرمان های ذهنی و اعتقادی و میراث فرهنگی غنی کشورهای اسلامی در ایران بوده ایم. این در حالی است که اسلام و آموزه های دینی، سخن از اصولی لایتغیر می نماید که می تواند در همه زمان ها و مکان ها و با روش های مجاز و مصالح در دسترس در همه عرصه ها از جمله معماری قابل تجلی و اجرا باشد. چیستی و چگونگی معماری اسلامی در آموزه های اسلامی نیازمند تعمق و تتبع وسیع در منابع ارائه کننده این آموز هاست. لیکن نمونه های نوین معماری در این کشورها نمایانگر نگره های جدید در این حوزه است.
نویسنده: دکتر الهه سادات ذوقی حسینی، عضو هیات علمی دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی مشهد
صبح مشهد– فرهنگ ایرانى با قدمتى چندهزار ساله و اسلام با غناى خود در تـمام زمـینهها هـمواره به عنوان اصل و مرجع نقش بزرگى در شکلگیرى باورها و هویت این مرز و بوم داشـته اسـت به گونهاى که هنر و معمارى ایران زمین همواره داراى الگوى خاصى بوده که آن را از سایر سرزمینها متمایز کرده است، از این روسـت که وجـود یا عـدم وجود هویت در معمارى و شهرسازى بهعنوان نشانهاى از توجه خالقان آن به اصالت خود حـائز اهـمیت اسـت. هنگامى که سخن از هویت شهر مىرود، بدواً تمایز شهر از غیر شهر و یا از دیگر شهرها مـطرح مـىگردد، تـمایزى ناشى از تفاوت فرهنگ، طبیعت، اقتصاد و کلیه ارکان شهرى، که بدان شکل ویژهاى مىبخشد.
این امر در حالی است که مشهد به عنوان دومین کلانشهر مذهبی جهان باید خاستگاه معماری اسلامی باشد. معماری اسلامی دارای تمدن و اصالتی کهن است و در شهرهای مذهبی همچون پایتخت معنوی ایران، با تغییر سبک زندگی و جولان ساخت و سازهای غربی، هویت در دل معماریهای جدید گم شده و تنها در گوشه آثار تاریخی می¬توان نقشی از نگارههای اسلامی را به چشم دید. گرایش به سمت مدرنیسم غیراصولی و ساختمان¬سازیهای لجام¬گسیخته، اصول معماری اسلامی را در این شهر، نشانه گرفته است. امروزه پایتخت معنوی کشور در محاصره ساختمانهای بلند و مدرن قرار گرفته و دیگر از روح معماری اسلامی در کوچه پس کوچههای این شهر خبری نیست و به اعتقاد کارشناسان معماری تغییر سبک زندگی و گرایش به معماری نوین راه را بر توسعه ساخت و سازهای ایرانی – اسلامی بسته است. یکی از دلایل این مهم، یعنی بیتوجهی به معماری اسلامی، ناشی از عدم ارائه مبانی و تعریف مشخص از این سبک معماری است و به همین دلیل نیازمند تعریف جامعی از معماری ایرانی – اسلامی هستیم.
ابلاغ سیاستهای کلی نظام در امور شهرسازی از سوی رهبر انقلاب اسلامی نیز مهری بر تأیید بازنگری هرچه سریع¬تر و کارآمدتر کاربست هویت در شهرسازی و معماری و حرکت به سمت شهر ایرانی- اسلامی می¬باشد. پیشنویس این سیاستها پیش از این در مجمع تشخیص مصلحت نظام تهیه و به محضر حضرت آیتالله خامنهای تقدیم شده بود. متن کامل این سیاستهای ابلاغی که به عنوان راهنمای دستگاههای اجرایی، تقنینی و نظارتی، خط مشی و جهت گیری نظام را در بخش مذکور تعیین میکند، در سه بخش به وضوح به مقوله هویت و سبک زندگی شهر اسلامی اشاره کرده است:
– تعیین ابعاد کالبدی شهرها در گسترش افقی و عمودی با تاکید بر هویت ایرانی- اسلامی و با رعایت ملاحظات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، امنیتی، حقوق همسایگی و امکانات زیربنایی و الزامات زیست محیطی و اقلیمی.
– حفظ هویت تاریخی در توسعه موزون شهر و روستا با احیاء بافتهای تاریخی و بهسازی یا نوسازی دیگر بافتهای قدیمی.
– رعایت هویت تاریخی و معنوی شهرها در توسعه و بهسازی محیط شهری بویژه شهرهایی از قبیل قم و مشهد.
به نظر می¬آید مطالعه و تدقیق در مبانی نظری و عملی معماری و شهرسازی سنتی، توجه به نظریه¬های معاصر، سبکها و تجربیات معماری و شهرسازی معاصر کشورهای اسلامی، و مطالعه بازخوردهای اقتصادی، اجتماعی، فنی و هویتی آنها می¬تواند ما را در جهت رسیدن به منویات مقام معظم رهبری یاری دهد. در نگاه اول می¬توان مواردی نظیر تأکید بر فرایند، بجای محصول معماری، استفاده از رویکردهای مشارکتی در طراحی، توجه به ویژگی¬های معماری پایدار، اصل سیر از کثرت به وحدت، اصل سیر از ظاهر به باطن، اصل عدالت محوری، و … اشاره نمود. این مهم، در حال حاضر با اتکا به طرحهای جامع و تفصیلی امکان¬پذیر نیست، چراکه شرح خدمات موجود در این طرحها شامل چنین مواردی نمی¬گردد.
همچنین با وجود ضرورت توجه به الگوهای طراحی ایرانی – اسلامی در دستورالعملهای شورای عالی معماری و شهرسازی در شهر مشهد، به جهت ضعف در وحدت رویه و خلاء سیاست¬های کلان و ضوابط خرد مناسب، درک عمومی مردم از معماری اسلامی و هویت آن دچار خدشه شده و ارزش¬های دیرپای معماری ایرانی – اسلامی کمرنگ گردیده¬است و گویا زنجیری که ما را به اصلمان پیوند می¬داده، در حال گسستن است. ساختمان¬های بلند و مرتفع پیرامون حرم مطهر هر روز ما را از هویت اصلی¬امان دورتر می¬کند. این تغییرات سبب شـکل¬گیرى این سـؤال در ذهـن مىشود که آیا مشهد امروزى با تصویرى ایرانى اسلامى در اذهان عموم شکل مىگیرد یا تـصور مشهد در ذهن از کانالى عبور مىکند که با کانال تصور دیگر شهرها یکى است؟ سیاستگذاران حوزه شهرسازی و معماری در مشهد بایستی به این سوال پاسخ دهند که مدل هویتی و فرهنگیشان برای آینده مشهد چیست و چگونه می¬خواهیم آن را به عنوان یک کلا¬شهر شیعی به جهانیان معرفی کنیم؟
بدین جـهت اسـت که هـویت ایرانى اسلامى بهعنوان عامل تشخص این مرز و بوم از اهمیت خاصى برخوردار مىشود، موضوعى که باید در تـمام عـرصههاى عمومى و خصوصى، فردى و جمعى معمارى و شهرسازى تجلى یابد. بحران هویت منتج از تـفکر مـدرن و … مـوضوع حفظ هویت را به چالشى عظیم در دوران معاصر بدل کرده¬است. سالیان دراز انسانها مىساختند و مىزیستند بىآنکه از مـعمارى، بـجز مـعمارى انتظارى داشته باشند، اما امروز روزى است که معمارى و شهرسازى براى شناسایى فرهنگ و اصـالت خـود به دیگران و نمایاندن ارزشها و باورهاى غنى ایرانى اسلامى به تمام جهانیان، باید زبان گویاى شهر بـاشد. شـناخت عناصر هویتساز ایرانى اسلامى و به کارگیرى آنها در طراحى و ساخت وظیفه معماران و شـهرسازان اسـت تا هویت ایرانى اسلامى شهر مقدس مشهد پابـرجا بـماند. همانطور که حضرت آیت¬الله خامنه¬ای با اشاره به تأثیرگذاری معماری و نمای ساخت و سازها بر فضای سبک زندگی می¬فرمایند: باید هرچه ممکن است محیط زندگی شهر، بگونه¬ای طراحی و ساخته شود که تحقق سبک زندگی اسلامی راحت¬تر، امکان¬پذیر باشد.