بعد از یک زندگی مشترک ناموفق، تقریبا دو سال پیش از شوهرم جدا شدم. چند وقتی است که خواستگارهایم، پاشنه در را از جا کندهاند! اما من دلم نمیخواهد دوباره ازدواج کنم و شکست بخورم. چه کنم؟
نویسنده : بنفشه دولتآبادی | مشاور خانواده
صبح مشهد– مخاطب گرامی اگر شما آگاهانه یا ناخودآگاه احساس خشم و غم ناشی از طلاق را سرکوب کنید، هرگز نخواهید توانست رابطهای سالم و صحیح با اطرافیان برقرار کنید یا حتی برای ازدواج مجدد آماده شوید زیرا کوله باری از احساسات فرو خورده نظیر خشم، عصبانیت، افسردگی و… را تا سالهای طولانی با خود حمل خواهید کرد. پس به جای سخت گرفتن زندگی و فرو خوردن احساساتتان، آنها را بیرون بریزید و بروز دهید.
گذشته نباید آیندهتان را به خطر بیندازد
بزرگترین صدمهای که شما میتوانید به خود و دیگران بزنید، این است که احساسات آسیب دیده خود را وارد زندگی جدید با آشنایان، اطرافیان یا همسر آینده خود کنید. ریشه این مشکل در این است که شما همچنان در رابطه قبلی با همسرتان گیر کرده و موفق نشدهاید به هر انسانی به عنوان موجودی منحصر به فرد نگاه کنید بلکه همچنان مشغول مقایسه کردن اطرافیان با همسرتان هستید و در واقع بعد از جدایی از همسرتان همه را به یک چوب میرانید. بنابراین اجازه ندهید.
خاطرات منفی گذشته، آینده تان را به خطر بیندازد.
خودتان را قربانی ازدواج قبلی ندانید
قبل از ازدواج دوم سعی کنید با صداقت کامل تمام اتفاقاتی را که در نهایت به جدایی شما و همسرتان منجر شده است، مرور کنید. سهم خود را در وقوع رخداد طلاق بررسی و خود را در سه بعد رفتاری، احساسی و فکری ارزیابی کنید. به خاطر داشته باشید که شما قربانی این ازدواج نبوده اید و حتما سهمی در اشتباهات یا مسیری داشته اید که به جدایی ختم شده است. بسیاری از افراد در ازدواج دومشان به دنبال فردی میگردند که دقیقا نقطه مقابل همسر سابقشان باشد اما تا زمانی که وقوع همه مشکلات را از چشم طرف مقابل میبینید، شکست مجدد شما در زندگی دوم هم قابل پیشبینی خواهد بود.