دختر جوان مشهدی که در ۱۸ سالگی قربانی ازدواج اجباری شده بود برای بار دوم هم در تله ای افتاد که زندگی اش بر باد رفت.
به گزارش صبح مشهد به نقل از خراسان برای اولین بار است که قلب و عقلم هر کدام ساز جداگانه ای می نوازند، در حالی که هنوز هم با همه وجود همسرم را دوست دارم، اما با این شرایط نیز نمی توانم زندگی کنم چرا که همه فرصت های خوب زندگی را از دست خواهم داد، بنابراین …
زن ۳۸ساله در حالی که بیان می کرد همه حق و حقوقم را می بخشم و همسرم را به خدا می سپارم تا حق مرا بگیرد، درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان مشهد گفت: ۱۸ساله بودم که با «حشمت» ازدواج کردم.
با آن که تا روز عقدکنان همسرم را ندیده بودم ولی به اجبار تن به این ازدواج دادم، چون خانواده ام اعتقاد داشتند اگر زودتر ازدواج نکنم، دیگر خواهرانم در خانه می مانند و کسی با آن ها ازدواج نمی کند.
ازدواج اجباری زندگی این زن مشهدی را خاکستر کرد
خلاصه دو سال دوران نامزدی را به سختی گذراندم و در حالی که تحصیل می کردم مجبور بودم برای تهیه جهیزیه در بیرون از منزل کار کنم. اما سختی های من بعد از ازدواج نیز نه تنها کاهش نیافت بلکه شدیدتر شد، زیرا همسرم توان اداره زندگی را نداشت و من همچنان باید کار می کردم، به طوری که زن بودن را فراموش کردم ولی «حشمت» به من بدبین شد و کارمان به اختلاف کشید.