اجتماعی

۴ قلوهای مشهدی چشم انتظار حمایت/ همه هزینه ها ضرب در۴ !

کد خبر : 38787

« سخت است اما شیرین»؛ این جمله را مادر چهارقلوها می گوید و نگاهش را به بچه ها می دوزد. حواس اش دایم به بچه ها بود. همان طور که جواب من را می داد، جوراب های محمد علی را پوشاند ، پوشک طاها را تعویض کرد، شیر دانیال را داد و لوله اکسیژن مائده را بررسی کرد و من به این فکر می کردم که مراقبت از یک نوزاد چقدر می تواند سخت و حساس و استرس زا باشد و چقدر سخت تر می شود اگر نوزادها چهار تا باشند؛ بماند هزار و یک دغدغه دیگر که مهم ترین اش مشکلات مالی و معیشتی و تامین نیازهای جاری بچه هاست.

صبح مشهد– چند روز پیش خبر تولد چهارقلوهای مشهدی منتشر شد؛ «یک زن ۲۳ ساله ۱۸ دی ماه امسال در نخستین زایمان خود چهارقلو به دنیا آورد؛ سه پسر و یک دختر.» حالا با گذشت حدود یک ماه از این اتفاق مبارک و با ترخیص بچه ها از بیمارستان، مهمان این خانواده صمیمی در خانه مادربزرگ چهارقلوها بودم که با صدای گریه نوزادها صفای دیگری پیدا کرده است. مادربزرگ دایم خدا را شکر می کند و می گوید: بچه ها از همان اول بارداری مادرشان مهمان من هستند تا حالا. چون نمی شد دخترم تنها بماند. الان هم نیاز به کمک دارد و با دخترهای دیگرم، نوبتی به او کمک می کنیم. گرفتن پرستار هم پول می خواهد و در توان ما نیست.

همه هزینه ها ضرب در۴
خانم میرزایی از حال و هوای دوران بارداری می گوید: «مدتی بود که حالم عوض شده بود. احتمال می دادم باردار باشم اما با آزمایش خون یقین پیدا کردم که حامله ام. همه چیز هم طبیعی بود. داروی خاصی مصرف نکرده ام. خدا خواست که چهار تا بچه به ما بدهد. من به خاطر هزینه ها نمی توانستم مثل بیشتر خانم ها پزشک مخصوصی انتخاب کنم و تحت نظر باشم، بنابراین برای مراقبت های دوران بارداری به مرکز بهداشت رفتم. یک سری قرص ویتامین به من دادند و توصیه هایی کردند. بعد از آن طبق برنامه مراجعه می کردم تا این که گفتند باید بروی سونوگرافی. اولین بار که در سونوگرافی گفتند احتمالا سه قلو باردار هستی، استرس همه وجودم را گرفت. حسابی نگران شدم. یک ماه بعد دوباره رفتم سونوگرافی. این بار گفتند چهار قلو داری! در مرکز بهداشت گفتند با این وضعیت حتما باید تحت نظر پزشک باشی، اما به خاطر هزینه ها نمی توانستم بروم. سخت بود اما توکل کردم به خدا و نمی دانم خدا چه روحیه ای به من داد که دیگر به هیچ موضوع نگران کننده ای فکر نمی کردم. با همین وضعیت در هر مراجعه، هزینه چهار بار سونوگرافی را از من می گرفتند. تازه گفتند غربالگری هم لازم است که آن را هم به دلیل هزینه زیاد نتوانستم انجام دهم.» وی می افزاید: «برای این که از سلامت بچه ها مطمئن شوم، یکی دو نوبت برای مشورت نزد چند دکتر رفتم. هرکدام توصیه هایی کردند و چیزی گفتند. یکی گفت که این ها زنده نمی مانند ، بیا دو تا را برداریم تا یک دوقلو داشته باشی. یکی هم گفت که هر چهارقل زنده می مانند به شرط استراحت مطلق. من تصمیم گرفتم هر چهارتا را داشته باشم و امیدم به خدا بود که سالم بمانند.» محمدعلی بیدار شده و گریه می کند. مادر شیشه شیر را آماده می کند تا به او بدهد و من به این فکر می کنم که چرا نباید سیستم بهداشت طوری باشد که وقتی زن باردار با چنین شرایطی برای مراقبت از فرزندانش مراجعه می کند، طبق فرایندی از پیش تعیین شده تحت نظر یک پزشک متخصص قرار بگیرد؟

می گفتند امکانات مان محدود است
خانم میرزایی ادامه می دهد: «دوران بارداری خیلی سخت بود ،تا این که زمان زایمان رسید. همه می گفتند برو بیمارستانی که بهتر باشد. ولی ما در توان مان نبود که به بیمارستان خصوصی برویم. سریع خودمان را به بیمارستان ام البنین (س) رساندیم اما پذیرش نمی کردند. می گفتند امکانات مان محدود است، دستگاه کم داریم و… ناگهان دردم خیلی شدید شد، طوری که مجبور شدند پذیرش کنند.حالا هم که خداراشکر به دنیا آمده اند تا وقتی به دو کیلو برسند، باید هر دو هفته یک بار نزد دکتر ببریم شان. کپسول هم باید دایم همراهمان باشد چون دخترم ضعیف تر است و برای نفس کشیدن به اکسیژن نیاز دارد. در هر نوبت چهار تا هزینه ویزیت می دهم و این خیلی برای ما گران است، مثل هزینه سونوگرافی!»

انتظار داریم حمایت مان کنند
وی می گوید: «حالا که هزینه های دوران بارداری و زایمان را پشت سر گذاشته ایم، برای تهیه شیر خشک و پوشک و بقیه نیازها، نیازمند حمایت هستیم. تا به حال، خودمان شیرخشک و پوشک را تهیه کرده ایم اما می دانید که خیلی گران است. در همین مدت کوتاه از هزینه های دکتر و سونوگرافی بگیر تا زایمان و پوشک و شیر خشک و … حدود ۷ میلیون تومان هزینه کرده ایم. البته قسمتی از هزینه زایمان را همان خیریه ام البنین پرداخت کرد. در هر حال توکل مان به خداست و خدا را شکر که بچه هایم سالم هستند. اما انتظار داریم حمایت مان کنند.»

سختی های پدر شدن
آقای ناصری پدر چهارقلوها دیرتر به ما می پیوندد. از او می خواهم از این که به یک باره پدر چهار فرزند شده ،احساس اش را بگوید اما انگار مطالب مهم تری ذهن او را مشغول کرده است. می گوید: «نوجوان که بودم پدرم ورشکسته شد. با آن شرایط نمی توانستم درس بخوانم و باید به پدرم کمک می کردم. دبیرستان را رها کردم و رفتم سر کار. جوشکاری اسکلت ساختمان را یاد گرفتم. کار بسیار سختی بود اما با تمام توان کار می کردم. اوضاعم روبه راه شده بود. ازدواج کردم و کمک خرج خانواده هم بودم تا این که کمر دردم شروع شد. امانم را بریده بود. دکتر گفت دیسک کمر داری و نباید کار سخت انجام بدهی. از همان زمان مجبور شدم دوباره شاگردی کنم. دیگر نمی توانم روی ارتفاع کار کنم. مجبورم جوشکاری های سبک انجام بدهم که درآمد زیادی ندارد.شش سال از زندگی مشترک مان می گذرد. زندگی خوبی داریم. خواست خدا بود که پدر چهار فرزند شوم. خیلی خوشحالم که خداوند این هدیه ها را به ما داده است. اما مشکلات بر هیچ کس پوشیده نیست. در خانه پدرخانمم زندگی می کنیم چون پول رهن خانه را هم برای بچه ها خرج کرده ایم.» به آقای ناصری می گویم: سازمان بهزیستی برای حمایت از خانواده های صاحب چند قلو ، مامور به پرداخت مستمری به ازای هر فرزند، تأمین هزینه های شیر خشک، پوشک و در نظر گرفتن تمهیداتی برای صاحب خانه شدن خانواده های دارای چندقلوی فاقد مسکن است. او ادامه می دهد: «اتفاقا به بهزیستی هم مراجعه کرده ام. گفتند فعلا شیرخشک نداریم اما اگر هم داشته باشیم نمی توانیم بدهیم تا این که از مرکز بهداشت نامه ای بیاورید که درآن تایید کرده باشند به حمایت نیاز دارید. برای کمک هزینه معیشتی چندقلوها گفتند که از تهران باید دستور بدهند. شما را در فهرست چهارقلوها قرار می دهیم تا نوبت تان بشود. از یک ماه تا یک سال زمان می برد. باید صبر کنید تا نوبت تان شود و کمک هزینه واریز شود.» درست است که بچه ها هرچه بزرگ تر بشوند، هزینه هایشان بیشتر می شود اما اکنون با این هزینه های سرسام آور، احتیاج به کمک داریم. علاوه بر شیرخشک و پوشک، چون کار ثابتی ندارم، حقوق ثابت ندارم و بیمه نیستم، از عهده هزینه های درمانی بچه ها هم برنمی آیم. همه این ها یک طرف، نداشتن مسکن یک طرف. حضور این بچه ها به زندگی ما شور و شیرینی بیشتری بخشیده و از مسئولان می خواهیم نگذارند طعم تلخ کاستی ها این شیرینی را از بین ببرد.»

حمایت آستان قدس از چهار قلوهای مشهدی
مدیر امور مجاورین بنیاد کرامت رضوی نیز در خصوص کمک آستان قدس رضوی به چهارقلوهای تازه متولد شده مشهدی گفت: بنیاد کرامت رضوی برای حمایت از خانواده چهارقلوهای مشهدی، هزینه پوشک و شیر خشک را به مدت یک سال به صورت رایگان تقبل کرده است. هادی غلامی در گفت وگو با خراسان رضوی با بیان این که این بنیاد از مشکلات خانواده این چهارقلو اطلاع دارد تصریح کرد: تا جایی که امکان داشته باشد، در خصوص سایر کمک ها از این چهارقلوها حمایت می کنیم و مضایقه نخواهیم کرد؛ ضمن این که برای دریافت مقرری ۴۰۰ هزار تومان از بهزیستی نیز رایزنی کردیم که هر چه زودتر این کمک ها به آن ها برسد.

منبع: خراسان

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

‫۲۱ نظرها

  1. دولت محترم زحمت کمک رو بکشن که هی میگن بچه بیارین پچه بیارین از همین جا اعلام میکنم ما ۷ خواهر و برادریم خدارو شکر دستمون به دهنمون میرسه اما هممون عهد بستین تا زمانی که از ایران نرفتیم و اقامت یه کشور خوب رو نگرفتیم بچه ای در کار نباشه ….البته مثل ما زیادن دولت سرشو مثل کپک کرده تو برف ?

    1. خانم نسیم یک جوری میگین عهد بستیم که انگار مثلا یک مملکت هستین هر جا میخوای برو هر کشوری خودش مشکلات خودشو داره .
      انشاالله این چهارقلوها هم همیشه سالم و سلامت باشن ♡♡

  2. کاش شماره حساب
    می گذاشآید تا بتوان از این گل های کوچک حمایت کرد

  3. رهبری بهشون سکه تمام میده ب اضافه مقداری پول کمک میکنه‌. بنیاد علوی تهران بهشون کمک میکنه. بهزیستی هم انگار میخاد از جیب …. خیییلی بد برخورد میکنن و ولی تاجایی ک من میدونم اوناهم موظفن وام ۴درصد بدن
    حتی میدونم واس خرید خونه بهشون ۷۰یا ۸۰ میلیون کمک میکنن.این رقم مال ۳قلوهاس.

    1. سلام نه بابا چه پولی چه کشکی .من خودم هم ۳ قلو دارم و شوهرم کارگر هست و مستاجر هستیم.هر جاهم که میریم خونه اجاره ای بگیریم همه میپرسن چند نفر هستید و وقتی میفهمن که ۳ تا بچه ی کوچیک دارم بهمون خونه نمیدن.
      نه بنیادعلوی کمکمون کرده و نه وامی بهمون دادن حتی دریغ از ۱ هزارتومان برای خرید مسکن.واقعا با این وضعیت و گرانی خیلی سختمون هست.خدا به هممون کمک کنه?

  4. چرا واقعا این حرف و بشنویم … واسه کمک به یک نفر باید نامه نگاری بشه خدا رو خوش میاد اگه حمایت نشه به خدا سخته من ۲ تا دارم به قران سخته پوشک ۱۲۰ تومنه از کجا بیاره یک سال اصلا دادین بعد از اون چی این بچه ها میرن سر کار پول در میارن

  5. ایکاش لااقل دولت به این عزیزان کمک کنه حالا که خدا اینقدر دوستشون داشته تا چهارتا فرشته هدیه بده بهشون کاش نذارن پدرومادرشون رنج نداشتن هزینه ها رو تحمل کنن

  6. اولین ۴قلوها سال ۱۳۷۰خواهر زاده های من در مشهد بود الکی سروصدا راه انداختن مسکن دادیم ماشین دادیم هیچ کمکی نکردن و بس

  7. با صحبت‌های همه دوستان موافقم چون حرف حق هست به اضافه اینکه همه نهادهای مدعی باید کاملا حمایت مالی بکنند و تمام هزینه های این فرشته های کوچولورو پوشش بدن وگرنه خانواده های چندقلودار دلشکسته وناامید میشن و زوج های جوان هم میلی به داشتن بچه نخواهند داشت ازهمین امروز بایدشروع کرد(زمان طلاست)

  8. خداوند خودش براهمه دری باز کنه منم دوتا پسر هم شیر دارم ک بزرگه یک سال ونیمشه و پیش مادرمه و کل هزینه ها رو در برگرفته و حتی برای کوچیکه هم کمک خرجه همسرمم کارمنده و حقوقش دو سه تومنه اما با این وضعیت بازم کم میاریم?
    همیشه شرمنده پدرومادرم هستم

  9. ای بابا حداقل یه شماره حسابی چیزی میذاشتین
    من معلمِ پایه ی ششم هستم بااون همه سختی و حقوق کم بازهم به هموطن هایم عشق دارم وبا شور و اشتیاق به بچه هادرس میدم
    وقتی چشمم به این چهارقلوها افتاد و نوشته بود نیاز به حمایت دارن واقعا از دلم خواستم که ای کاش مشهد زندگی میکردم و باهمون حقوق کم بهشون کمک میکردم به خدا من خودم ۳ تا بچه دارم فقط۴ سال ازهم تفاوت سنی دارن همسرم هم ۳ ساله که فوت کرده ومن مجبورم یه زندگی رو بچرخونم هرماه هم ۳ میلیون حقوقمه همین که شیرخشک بچم و جورکنم پوشک بچم و جورکنم لوازم تحریر بچم و جور کنم شکمشو سیر کنم لباس بخرم براش چون من یک سال یک سال واسه بچه هام لباس میخرم این سه میلیون هم میره پِی کارش اجاره نشین هم هستم ولی میتونم نصفی از حقوقم رو بااین خانواده تقسیم کنم به خدا مشکلات این خانواده هم از مشکلات من کم نیست ولی متاسفانه شماره حساب نذاشتین خواهشا هرچه زودتر بذارین ممنون . ریحانه لطفی ‌.

  10. ای جووووونم
    چقدر بانمکن مسئولان عزیز خواهشا و حتما به این خانواده عزیز وبه چهارقلوهای عزیز کمک کنید .
    انشاالله همیشه سالم و سرزنده باشن این چهارقلو های نازم 😘😘😘😘😘😘😘

  11. من واقعا همچین خبر هایی رو میبینم دلم به درد میاد .
    مسئولان عزیز خواهشا شیرینیِ آفرینش این بچه هارو واسع پدرو مادرشون تلخ نکنین وبشون حتما کمک کنین .
    و حداقل یه شماره حساب میذاشتین ازشون .

  12. سلام .
    من دختر دوقلو دارم و الان ۱۵ سالشونه وقتی به دنیا اومدن ما حسابی مشکل مالی داشتیم و اجاره نشین بودیم یک خیریه ای بود والا اسمش یادم نیست از وقتی این بچه های من به دنیا اومدن گفت کمک میکنیم ولی ۱۵ ساله هیچ خبری نیست فقط وقتی ۳ روزه بودن پوشک دادن دیگه هیچی . انشاالله این چهار قلو هاهم عاقبت به خیر باشن اسم دخترای من یکی مینا و یکی تینا هست و خیلی دوسشون دارم

  13. اینم نمونه ی بی مسئولیتی برخی اندک از مسئولان هست دیگه 😒
    لطفا به این خانواده کمک کنین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

هجده − پانزده =

دکمه بازگشت به بالا
بستن