یک دزد بخاطر اعتیادش به شیشه از مرد شیشه فروش رکب می خورد.
به گزارش صبح مشهد به نقل از رکنا ماجرای این دزد جوان که به اتهام دستبرد به ۵۰ خودرو توسط افسران زبده دایره تجسس کلانتری شفای مشهد دستگیر شده است، از آن جا آغاز شد که گزارش های زیادی از سرقت قطعات و محتویات داخل خودرو به نیروهای انتظامی رسید. به همین دلیل گروه ویژه ای از نیروهای با تجربه تجسس با هدایت و نظارت مستقیم سرگرد علی امارلو (رئیس کلانتری شفا) وارد عمل شدند و به تجزیه و تحلیل پرونده های سرقت پرداختند. بررسی ها نشان می داد بیشتر سرقت ها از داخل خودروهای پراید و پژو ۲۰۶ آن هم در ساعات پررفت و آمد روز انجام شده است.
بنابراین پلیس با دزدانی حرفه ای و سابقه دار رو به رو بود که بدون جلب توجه شهروندان به ارتکاب جرم ادامه می دادند. این گونه بود که گروه تخصصی نیروهای انتظامی با بررسی محیط های جغرافیایی وقوع جرم به گشت زنی در مناطق احتمالی تردد سارق یا سارقان پرداختند تا این که ساعت ۱۴ روز چهاردهم بهمن به جوانی مشکوک شدند که در حال باز کردن ضبط و پخش و لوازم داخل یک خودرو در خیابان یاس بود. وقتی نیروهای انتظامی به این جوان نزدیک شدند، او ناگهان پا به فرار گذاشت ولی قبل از آن که از محل دور شود در محاصره نیروهای گشت قرار گرفت و حلقه های قانون بر دستانش گره خورد. این سارق جوان که در دایره تجسس کلانتری به سرپرستی ستوان دوم آریایی مورد بازجویی های تخصصی قرار گرفته بود، به سرقت از بیش از ۵۰ خودرو اعتراف کرد و مدعی شد لوازم سرقتی را به یک خرده فروش مواد مخدر فروخته است!
این سارق حرفه ای و سابقه دار که با راهنمایی و دستورات ویژه دادیار شعبه ۲۲۵ ناحیه ۲ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد در اختیار ماموران دایره تجسس کلانتری قرار گرفته بود تا مال باختگان و محل های وقوع سرقت شناسایی شوند، پس از اعتراف به سرقت های متعدد در حوزه استحفاظی کلانتری شفا، به سوالاتی درباره سرگذشت خود نیز پاسخ داد. آن چه می خوانید نتیجه این گفت وگوی کوتاه است.
چند ساله هستی؟ متولد ۱۳۷۰ هستم. تقریبا ۲۹ سال دارم.
کجا زندگی می کنی؟ جا و مکان مشخصی ندارم. کارتن خواب هستم!
اهل مشهدی؟ نه، مدتی قبل از طبس به مشهد مهاجرت کردم.
چند کلاس سواد داری؟ تا مقطع دیپلم تحصیل کردم.
فرزند طلاقی؟ نه، پدر و مادرم با هم زندگی می کنند.
چرا ادامه تحصیل ندادی؟ بعد از دیپلم معتاد شدم و دیگر درس نخواندم.
خلافکاری را از چه زمانی شروع کردی؟ از سال آخر دبیرستان، قبل از آن بزرگ ترین خلافم کشیدن سیگار بود.
آرزو داشتی چه کاره شوی؟ از دوران نوجوانی قصد داشتم روزی مهندس نقشه کشی شوم اما اکنون نقشه سرقت می کشم
و روز بعد هم اجرا می کنم!
اولین بار چه کسی مواد مخدر به تو تعارف کرد؟ یکی از دوستانم که امیر نام دارد.بعد از آن که دیپلم گرفتم در کارخانه کارتن سازی مشغول کار شدم تا مخارج تحصیلم را تامین کنم ولی به مصرف مواد آلوده شدم و سرنوشتم تغییر کرد.
چه نوع موادی مصرف می کنی؟ شیشه و کریستال!
نخواستی ترک کنی؟ دو یا سه بار ترک کردم ولی بیشتر از شش ماه دوام نیاوردم و دوباره ادامه دادم.
اعضای دیگر خانواده ات هم معتادند؟ پدر و برادرم مصرف کننده هستند.
سابقه کیفری هم داری؟ بله، تاکنون سه بار به جرم سرقت دستگیر و زندانی شده ام.
از چه زمانی سرقت می کنی؟ از ابتدای امسال سرقت از داخل خودروها را شروع کردم و دو بار هم دستگیر شدم! البته در یک کارگاه تولیدی مشغول کار بودم که آن کارگاه به دلیل کرونا تعطیل شد و من هم برای تامین مخارج اعتیادم به سرقت ادامه دادم.
چرا در روز سرقت می کردی؟ شب ها هم به خودروها دستبرد می زدم ولی در روز کمتر جلب توجه می شد و مردم فکر می کردند داخل خودروی خودم هستم.
چگونه به خودروها دستبرد می زدی؟ فقط با یک «سیم» در خودروهای مدل پایین را باز می کردم و بعد از سرقت اموال داخل آن، کاپوت را باز می کردم و باتری را هم می دزدیدم!
معاشرت با دوستان ناباب در اعتیاد شما نقشی داشت؟ صددرصد ولی با آن که معتاد بودم کار می کردم تا این که این کرونای لعنتی همه چیز را به هم ریخت و من هم بیکار شدم!
ازدواج کرده ای؟ شش سال قبل ازدواج کردم اما اکنون از همسرم جدا شده ام.
چه کسی را مقصر این اوضاع تاسف بار می دانی؟ در زمینه اعتیاد خودم مقصر اصلی هستم ولی در باره بیکاری دولت و جامعه را مقصر می دانم.
اگر به گذشته برگردی چه می کنی؟ نمی دانم، شاید ادامه تحصیل بدهم.
لوازم سرقتی را چه می کردی؟ آن ها را به فردی به نام«ج» می دادم که خرده فروش مواد مخدر بود و من از شش ماه قبل با او آشنا شده بودم.
پول می گرفتی یا مواد؟ گاهی پول می گرفتم اما بیشتر اوقات در قبال فروش لوازم سرقتی مواد مخدر صنعتی به من می داد. او هر گرم شیشه را ۶۰ هزار تومان می فروخت و هر باتری سرقتی را هم ۱۲۰ هزار تومان می خرید بنابراین هر باتری را به ۲ گرم شیشه می فروختم.
ماجرای حبس تعلیقی ات چیست؟ مربوط به آخرین باری است که به جرم سرقت در بولوار شهید فرامرز عباسی دستگیر شدم و دادگاه مرا به سه سال حبس تعلیقی محکوم کرد که حالا فکر کنم باید آن زندان تعلیقی را هم تحمل کنم.
بیشتر در چه مناطقی سرقت می کردی؟ در بولوار شفا، هدایت، موسوی قوچانی، ایثارگران، حر عاملی، عبدالمطلب، ابوطالب و …
آخرین بار کی از زندان آزاد شدی؟ سه ماه قبل ولی به خاطر اعتیادم دوباره سرقت کردم!
چه لوازمی را از داخل خودروها به سرقت می بردی؟ هرچیزی که قابل فروش بود و به پول تبدیل می شد مانند باتری، ضبط و پخش ، زاپاس، آچارآلات، باند، فلش و …
الان پشیمانی؟ هر فردی زمانی که دستگیر شود پشیمان می شود اما وقتی در دام اعتیاد گرفتار باشی به آینده فکر نمی کنی، فقط به جورکردن پول مواد می اندیشی! الان هم پشیمانم ولی …