شک و سوءظن حساسیتهایی را در زندگی ایجاد میکند که منجر به ایجاد اختلافات میشود. افرادی که به همه جوانب زندگی خود و دیگران شک دارند، معمولا زندگی پر از تلاطم و آسیب را طی میکنند و این آسیب را در سطح گسترده رواج میدهند. افراد شکاک نظام تربیتی و الگوهای یادگیریشان ضعیف بوده است و همین رفتارهای معیوب را از درون خانواده خود به جامعه انتقال دادهاند.
به گزارش صبح مشهد، شک و تردید در نظام خانواده و اجتماع نابهنجاریهای بسیاری را رواج میدهد و روابط اجتماعی را سست و بیعنصر میکند. افراد شکاک منزوی و تنها بوده و هیچ ارتباط سالم و بهنجاری با جامعه و اطرافیان خود برقرار نمیکنند.
این افراد در زندگی خانوادگی خود شاد و پرنشاط زندگی نمیکنند و همیشه درگیر رفتارهای منفی و افکار آزاردهنده خود هستند. این افراد تمایل به بررسی و جستوجوهای افراطی دارند و همین افراطگرایی منجر میشود تا کنترلگریشان بهشدت افزایش یابد. هیچ وقت روابط صمیمانه و دوستانهای ندارند و در سطح خرد و کلان اختلافات زیادی را ایجاد میکنند.
نقش خانواده در شک و تردید
خانواده یک محیط امن برای شکلگیری شخصیت افراد به شمار میرود و این محیط اگر سالم باشد، محیطی سرشار از آرامش و آسایش میشود. برای رسیدن به اوج آرامش باید ارتباطاتی با محتوای کلامی مناسب و رفتارهای شایسته وجود داشته باشد و به همین منظور باید ارتباطات صمیمانه جایگزین رفتارهای نامطلوب اجتماعی و خانوادگی شود، از این رو برای برطرف ساختن احساس شک و تردید در روابط خانوادگی باید رفتارهای منفی را دور ساخت و بیشتر به جنبههای مثبت زندگی فکر کرد تا شک و تردید در روابط خانوادگی از بین برود.
دکتر علی اسماعیلی، روانشناس بالینی و مدرس دانشگاه در خصوص شک و تردیدهایی که ممکن است در روابط بین زن و مرد در محیط خانواده وجود داشته باشد، میگوید: این موضوع که زن و شوهر به یکدیگر ممکن است شک داشته باشند نیز باید از همه لحاظ مورد ارزیابی قرار گیرد.
گاهی اوقات دیده میشود شدت سوءظن تا حدی بالاست که سوءظن باعث میشود افراد کنترل رفتار خود را نداشته باشند و این حد شدید کنترل گری را از افراد میگیرد.
در برخی خانوادهها دیده میشود زن و مرد نسبت به هم در ابتدای زندگی احساس میکنند همسرشان رفتارهای مشکوکی دارند و ممکن است با افرادی در ارتباط باشند، حتی دیده میشود این افراد احساس میکنند همسرشان مدام در حال خطا کردن هستند، از این رو سعی در چک کردن همسر خود دارند و مدام رفتارهای همسر را زیر ذرهبین میگیرند یا دنبال همسر خود راه میافتند و در جستوجوی به دست آوردن اشکالی هستند.
زیر ذرهبین سوءظن
این روانشناس بالینی در ادامه میگوید: گاهی اوقات افراد احساس میکنند به دلیل دوست داشتن صرف است که مرتکب چنین رفتارهایی میشوند و ابتدا با دوست داشتن اشتباه گرفته میشود و تصور بر این است که حساسیتها ناشی از دوست داشتن است و بعد از گذشت مدتی طرف مقابل احساس میکند این رفتار به صورت افراط درآمده و از قالب دوست داشتن خارج شده است و این دوست داشتن ظاهری به شکل کنترلگری میرسد و باعث میشود عملکردهای افراد مختل شود. با قطع شدن عملکردهای مثبت زندگی روابط دوستانهشان کاهش پیدا میکند و دائما به دنبال پیدا کردن یک اشتباه و خطا در طرف مقابل هستند. اگر این مساله به صورت افراطی باشد، یک نوع اختلال به شمار میرود. این اختلال را اغلب پارانوئید مطرح میکنند که ویژگیهای این اختلال سوءظن به طرف مقابل است.
دکتر اسماعیلی بیان میکند: این سوءظنها در روابط صمیمی نمایان میشود و اگر تاریخچه زندگی فرد بررسی شود و به آن نگاه شود، رگههایی از بدبینی در روابط آنها به چشم میخورد که نسبت به دیگران داشتهاند، ولی چون ارتباط فردیشان ضعیف بوده است، این رفتارها خیلی واضح و مشهود نبوده است و اکنون در یک رابطه صمیمانه با افراد دیگر خود را نشان میدهد.
این اختلال باعث میشود در روابط صمیمانه بارزتر نمایان شود. از آنجایی که این اختلال اشکالات زیادی در زندگی ایجاد میکند، طرف مقابل این رابطه باید هنگام ازدواج یا در دوره آشنایی به این مسائل دقت لازم را داشته باشد، زیرا اگر شدت این اختلال بالا باشد، تقریبا زندگی با این افراد در بلندمدت غیرممکن خواهد بود.
چهبسا در برخی مواقع به ضرب و شتمهای جدی و مشاجرات روانی گسترده منجر میشود و در همان ابتدای زندگی باید برای رفع این موضوع با یک روانشناس و مشاوره صحبت کنند.
افرادی که مبتلا به اختلال پارانوئید هستند، به هیچ عنوان بیماری و مشکل خود را نمیپذیرند و همین موضوع مانند یک احساس تهدید در زندگیشان وجود خواهد داشت و همین تهدید جدی زندگیشان را به مرز جدایی میکشاند، بنابراین برای پذیرش چنین مشکلی و برای باقی ماندن طرف مقابل در رابطه بهتر است از یک مشاور و روانشناس کمک بگیرند.
عوامل تاثیرگذار شک و تردید
این روانشناس با اشاره به دلایل چندگانه این اختلال میافزاید: البته در این اختلال دلایل واضح و مشخصی وجود ندارد. بخشی از ویژگیهای اختلال پارانوئید به دلایل زیستی مربوط میشود که به انتقالدهندههای عصبی و ساختار مغز و دیگر عوامل زیستشناختی نیز ربط دارد.
همچنین عوامل تربیتی، یادگیری و فرهنگی نیز دخیل است. با توجه به اینکه عوامل زیستشناختی در اختیار فرد نیست، باید این عامل را با درمان دارویی و پزشکی رفع کرد، ولی گاهی اوقات افرادی که به دلایل یادگیری و البته عدم تناسب فرهنگی به این اختلال مبتلا میشوند، با تحلیل موضوع به درمان و پیشگیری میپردازند.
اگر به قانون خانواده و تربیت توجه شود، ممکن است این رفتارها یادگرفته شده از افراد نزدیک مانند والدین باشد و مشخص میشود والدین نیز چنین رفتارهایی داشتهاند و طی روند تربیتی به فرزندان خود منتقل کردهاند و گاهی اوقات نیز عدم تناسب فرهنگی را باید قبل از ازدواج مورد توجه جدی قرار داد و نباید در قالب اختلال پارانوئید به آنها نگاه کرد، بلکه باید در قالب نداشتن تشابههای فرهنگی و مذهبی نگاه کرد و مسائل نابهنجاری را در خانواده رواج میدهند که باید تمام این مسائل قبل از ازدواج مورد بررسی قرار گیرد.
منبع: رکنا