آیا برای ازدواج حتما باید پولدار باشیم؟ پول چه تاثیری در خوشبختی ما دارد؟
صبح مشهد– بعضی ها می گویند پول خوشبختی می آورد و بعضی ها هم نظر مخالف دارند. هر دو دسته هم دلایلی را برای اثبات حرف شان ذکر می کنند. از سویی همین پول به معیاری برای ازدواج تبدیل شده است اما واقعا ثروت چه تاثیری در آینده و زندگی ما دارد؟ خبرگزاری فارس در خصوص همین مساله با حجت الاسلام علی قهرمانی، مدیر موسسه پژوهشی ندای فطرت، کارشناس فضای مجازی و مشاور خانواده و عضو هیئت مدیره انجمن سواد رسانه ای طلاب به گفتوگو پرداخته است که در ا دامه می خوانید:
*آقای قهرمانی شما خوشبختی را چطور تعریف می کنید؟
خوشبختی از دو کلمه «خوش» و «بخت» ترکیب شده است. ایرانیان در گذشته بر این باور بودند که انسان ها بختی دارند که از پیش نوشته شده و این بخت خوب و یا بد است. این باور آهسته به سکه رایج گفتمان مردم تبدیل شد، گرچه بخت امروز آن معنای گذشته را دیگر ندارد اما هنوز هم ما بر این باور هستیم که از بخت و اقبال نمی توان فرار کرد و این واژه برایمان ماندگار شده است.
یک واژه دیگری در ادبیات دینی به نام «تقدیر» وجود دارد که در جاهایی با بخت به یک معنی گرفته می شود، بدین معنا که در قرآن کریم هم آمده مقدرات انسان مشخص شده است و ما اعتقاد داریم که بخشی از اموری که اتفاق می افتد تقدیر حتمی است اما این را هم باید در نظر بگیریم که تقدیر حتمی نیز در تعارض با اختیار انسان نیست، در واقع ما همین تقدیر را هم خودمان جذب میکنیم . بنابراین اراده انسان در طول اراده خداوند است.
به تعبیر قرآن کریم «وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى» بنابراین اینطور نیست که انسان مجبور به حرکت در یک مسیر باشد. حال به پرسش شما برگردیم که فرمودید تعریف خوشبختی چیست، ببینید این تعریف کاملا نسبی است چرا که خوشبختی تعاریف مختلفی دارد یکی ممکن است بگوید که وقتی هیچ غم و غصه و ناراحتی نداشته باشد و چیزی باعث رنجشش نشود، خوشبخت است. دیگری می گوید که در زندگی اش هیچ عامل مزاحمی نباشد و خوش و خرم باشد، خوشبخت است اما یکی دیگر هم ممکن است بگوید که با وجود ناراحتی و حتی موارد مزاحم ، حال خوب داشته باشیم ، خوشبخت هستیم.
*خب با این اوصاف آیا پول و مادیات می تواند تعریفی از خوشبختی به ما بدهد؟
من پرسش دیگری از شما دارم ، آیا می توان مهربانی خداوند یا مادر و پدر یا حتی ولی خدا را با پول تهیه کرد؟ در همین جامعه ای که الان شرایط اقتصادی خاصی دارد، چقدر پول می تواند آینده ما را تضمین کند؟ مثلا من بگویم با ایکس میلیارد تومان دیگر خوشبخت هستم و آینده ام تأمین است. به هرحال اگر پول قرار است تضمین خوشبختی باشد، باید میزانش هم مشخص شود.
حال به نکته دیگری بپردازیم آیا برای یک کوهنورد رسیدن به قله باعث خوشبختی است یا اینکه حرکت به سمت قله خوشبختی و خوشحالی می آورد؟ پاسخ به این سوال به خودآن فرد بستگی دارد که چه تعریفی از خوشبختی و هدف دارد اینکه هیچ مزاحمی جلوی راهش سبز نشود تا به قله برسد یا اینکه برای رسیدن به قله تلاش کند حتی اگر مزاحمی هم داشته باشد.
واقعیت این است با هر تعریفی که از خوشبختی داشته باشیم با همه این اوصافی که گفتیم ، اوج قله و لذت خوشبختی آن در دنیا محقق نمی شود، مثل وقتی که اگر لذیذترین غذا را بخوریم ، بیش از ظرفیتمان باشد، ما را دچار ملال می کند.
اسلام به ما نمیگوید که به دنبال لذت خوردن، تفریح و نشاط، ثروت و مسائل دیگر نباشیم ، اما می گوید که هیچ لذتی در این دنیا دائمی و پایدار نیست چرا که اصل این دنیا بر صیرورت ، گردش و تبدیل بنا نهاده شده است از آنجا که از پس هر روزی، شبی و از پس هر لذتی، غمی نهفته است و هیچ چیز در دنیا دائمی نیست.
*از این حرف شما چنین برداشتی می شود که هر چیزی را در این دنیا به دست بیاوریم، روزی از دست می دهیم چطور می توانیم توقع داشته باشیم که ثروتی ابدی باشد..
ببینید شما فرض کنید میلیاردها تومان پول دارید اما یک مشکلی در خانواده مثل یک بیماری برای خود یا یکی از اعضای خانواده دارید، من این مثال را همیشه در مشاوره ها و کلاس هایم می زنم در این شرایط اگر بهترین غذا را هم بخوریم و بهترین لباس را هم بپوشیم برایمان لذت ندارد چرا که آن غذا و آن لباس به ما مزه ای ندارد و ما از یک غم دیگری رنج می بریم که شاید با پول و مادیات قابل جبران نباشد.
پس با این اوصاف پول و ثروت باید کجای انتخاب جوانان برای ازدواج باشد با این همه مشکلات مادی که در جامعه وجود دارد ایا می توان آن را نادیده گرفت؟
ابدا منظور من این نیست که به پول و ثروت اهمیت ندهیم. اسلام نه تنها ثروت و پول را منع نمیکند بلکه توصیه می کند که به دنبال پول بروید و آن را بدست بیاورید آنقدر که نه محتاج باشید و به دیگران هم کمک کنید ولی نگاهی که به مادیات دارد، مصرف گرایی نیست آنچیزی که الان در جامعه ما باب شده است اینکه فرد هر چه بیشتر داشته باشد باز هم احساس میکند ، کم دارد چرا که می خواهد بیشتر مصرف کند.
اسلام می گوید در یک حد میانه مصرف کن و از یک جایی به بعد برای خودت خط قرمز مشخص کن و دست بقیه را هم بگیر، خوردن صرف بدون اطعام کردن بی لذت است و ما را به رشد نمی رساند باید برای بزرگ شدن و رشد کردن دیگران را هم اطعام کنیم وگرنه لذت های ما با یک بچه هیچ فرقی نمی کند که به خورد و خوراک و بازی می پردازد.
پس دین ما توصیه می کند که برای زندگی و رفاه تلاش کنیم ولی کنار آن جامعه و دیگران را هم در نظر بگیریم اینکه خودمان یک برج بسازیم وسط یک خیابان و محله خرابه ، یک زندگی کاریکاتوری مصرف گرا است، اصلا آیا چنین خانه ای در این محله مورد دستبرد قرار نمی گیرد؟ حتی خود قرآن کریم هم توصیه میکند که دربین چنین خانه هایی برج نسازید چرا که همه چشمشان به دنبال آن است و تا آن را بدست نیاورند، آرام نمی شوند
الان جوی در جامعه شکل گرفته به خاطر مسائل اقتصادی که جوان ها معتقدند این حرف ها همه شعار است و بدون پول و ثروت نمی توان خوشبخت و با رضایت زندگی کرد چه چیز می توان به جوانان در این راستا توصیه کرد شما بین مراجعان خودتان چقدر از این افرادی داشتید که با این ملاک انتخاب اصلی شان را گذاشتند و بعد نتایج عجیب و غریبی گرفتند.
متأسفانه وضعیت الان مثل یک اتوبانی شده که همه از هم لایی می کشند و کسی قانون را رعایت نمی کند در این اتوبان کسی سالم به مقصد نمی رسد بنابراین وقتی که خط قرمز را رد کردیم دیگران هم همین کار ار می کنند و یک فرهنگ نادرست شکل می گیرد مثل همین الان که پول و ثروت همه چیز است و من خیلی زرنگ هستم که خودم را بالا بکشم یا با کسی ازدواج کنم که ثروتمند است اما هیچ ملاک دیگری را در نظر نگیرم!
سالهاست در مشاوره هایم زنان و مردان زیرک و زیبای زیادی می بینم که با همین طناب ها به ته چاه رفتند بعد که چشم باز کردند سالها گذشته و زندگی شان از دست رفته بوده است ، بالاخره از ما زرنگ تر، زیباتر و پولداترهم پیدا می شود . پس ثروت در نگاه اسلام همان تلاش و استفاده لذت بخش است و اینکه مازاد آن را به دیگران کمک کنیم در این سیستم کسی به مال دیگری طمع نمی کند.
نکته دیگر هم این است که ثروت فقط مساوی پول نیست، ما ثروت های مختلفی داریم و بالاترین ثروت ها عشق و علاقه همسران و والدین و فرزندان و خانواده ها به هم هست. تصور کنید شما در چالشی گیر کردید که پول هم بدادتان نمی رسد اما انقدر اعتبار و آبرو دارید که جماعتی از شناس تا ناشناس به داد شما می رسند. با پول نمی توان محبت را خرید شاید بتوان خدمت خرید اما عشق را هرگز. با پول می توان رفاه و آسایش را خرید اما آرامش را هرگز.
من کسی را سراغ داشتم که تازه وارد میانسالی شده بود یکی از سهامداران بزرگ و شرکت واردات و صادرات است اما یک روز هم در زندگی اش آرامش نداشت چرا که سراسر وجودش اضطراب بود. بنابراین علاوه بر مادیات می بایست به اعتبار معنوی هم که خیلی ارزشش بیشتر است، توجه کنیم من خیلی افراد با آبرو را می شناسم که کافی است لب تر کنند بقیه اعتبارشان را برای آنها خرج می کنند والا با یک زندگی ساده هم می توان خوش بود کافی است که نگاهمان درست باشد.
ثروتی که من با ضرب و زور و اضطراب و سختی حال با هر شکل درست و نادرست به دست آورده باشم و همیشه هم نگران آن باشم که مبادا دزد ببرد یا در بازار بالا و پایین بشود و مرا به سکته بیاندازد یا مشکلات دیگر پیش بیاید، ارزش کمی دارد. کسانی را در همین روزها می شناختم که در یک هفته ثروتشان یک دهم شد بهرحال هم ناراحتی دارد اما این مثال ها را میزنم تا بگویم پول و ثروت مشکلی ندارد تا جایی که در اسلام کسی که از منزلش برای کسب روزی حلال جانش را از دست داده، شهید حساب می شود اما اینکه حریصانه به دنبال پول و جلو زدن از دیگران در یک مسابقه باشیم که هیچ پایانی ندارد، جز عدم آرامش هیچ چیز ندارد.
این روزها خیلی پسرهایی می شناسم که به دنبال ازدواج با خانم های پولدار هستند و دختر خانم هایی که سراغ مردانی می روند که حتما باید پولدار باشند ، اینها نمی خواهند با هیچ چیزی بسازند و همه چیز را آماده می خواهند در حالیکه در روایت رسول اکرم(صل الله علیه و آله) می فرمایند: کسی که فقط بخاطر زیبای با زنی ازدواج کند خداوند زیبایی آن زن را وبال گردن و مایه درد سر مرد قرار می دهد . قَالَ ص مَنْ تَزَوَّجَ امْرَأَهً لِجَمَالِهَا جَعَلَ اللَّهُ جَمَالَهَا وَبَالًا عَلَیْه (إرشاد القلوب إلى الصواب، ج۱، ص: ۱۷۵) در جای دیگری می فرمایند: رسول گرامی اسلام (صل الله علیه و آله) میفرمایند: کسی که فقط بخاطر زیبایی با زنی ازدواج کند آن چیزی را که دوست داشت به آن نمی رسد و کسی که فقط به خاطر مال با زنی ازدواج کند خدا او را به همان مال وامیگذارد پس بر شما باد ازدواج با زن دیندار.
و در نهایت توصیه آخرتان؟
موردهای زیادی خانم یا آقا دیدم که به دنبال ثروت و زیبایی و حتی اعتبار دیگری بوده و با او ازدواج کرده و در یک مدت کوتاه به بن بست رسیدند چرا که اولویتشان و سنگ بنایی که زدند، اشتباه بوده است . بنابراین در یک زمین لجنزار نمی توان دانه کاشت که اگر هم بکاریم میوه و ثمره ای ندارد و بعد از مدتی خشکیده می شود. بنابراین در نظر داشته باشیم که پول و مادیات یک ملاک است اما فرعی و بهتر است برای ازدواج با طرف مقابلمان به همین لحاظ در یک سطح باشیم که خود تفاوت فرهنگی مسائل بعدی و مشکلات دیگری به بار می آورد.
منبع: فارس