اخبار مهم

عاقبت رابطه پسر ۱۸ ساله با دختر ۱۶ ساله /برای مواد کشیدن تن به کارهای غیراخلاقی میدادم!

کد خبر : 35144

امان از این دل خراب شده و نگاه سرکش که خانه خرابم کرد و این همه بدبختی به سرم آورد!

به گزارش صبح مشهد به نقل از حوادث روز، ۱۶ ساله بودم که یک روز «بابک» سر راهم سبز شد و با لبخندی فریبنده و یک مشت حرف چرت و پرت احساساتم را به بازی گرفت. او هوش و حواسم را ربود و من یک دل نه صد دل خاطرخواه و شیفته اش شدم تا جایی که برای رسیدن به او در مقابل خانواده ام ایستادم و حتی وقتی آن ها به خواستگاری اش جواب منفی دادند تهدید کردم اگر به خواسته ام تن ندهند پشیمان خواهند شد و…!زن ۲۱ ساله که به اتهام خرده فروشی موادمخدر و فساد اخلاقی دستگیر شده بود در دایره اجتماعی کلانتری جهاد مشهد افزود: پدر و مادرم بالاخره با این ازدواج موافقت کردند و ما با هم نامزد شدیم قرار بود او به سربازی برود و پس از این که کار مناسبی پیدا کرد به سر خانه و زندگی خود برویم اما پس از گذشت چند ماه من باردار شدم و ما به ناچار در شرایطی زندگی مشترک خود را آغاز کردیم که هیچ کدام آمادگی تشکیل زندگی و مسئولیت های بعدی آن را نداشتیم.

شوهرم که آن موقع ۱۸ ساله بود نه تنها به سربازی نرفت بلکه به پشتوانه حمایت ها و کمک های مالی پدرش به در بی خیالی زد و در دام دوستان ناباب افتاد. او در مدت کوتاهی به موادمخدر اعتیاد پیدا کرد. با این مشکل من و همه اطرافیان دست به کار شدیم تا او را از این منجلاب نجات بدهیم ولی تلاش های ما بی نتیجه ماند و بابک کم کم تریاک را کنار گذاشت و وابسته به کریستال شد. بیچاره پدر شوهرم به دلیل غصه زیاد دق کرد و مرد و ما حامی مالی خود را از دست دادیم. از آن به بعد خانه ما پاتوق دوستان شوهرم شد و متاسفانه با توجه به مشکلات اقتصادی او ابتدا مرا هم به دام موادمخدر انداخت و سپس مجبورم کرد تا در کنار خرده فروشی موادمخدر، تن به کارهای غیراخلاقی بدهم.

با این که به هیچ وجه از این کارها خوشم نمی آمد اما اعتیاد لعنتی همه چیز را برایم عادی کرد و با تاسف باید بگویم آن قدر در باتلاق بدبختی فرورفته ام که از خودم بدم می آید. شاید باور نکنید روزی هزار بار آرزوی مرگم را می کنم و از این زندگی نکبت بار خسته شده ام.زن جوان در پایان گفت: حالا که دستگیر شده ام امیدوارم بتوانم خودم را اصلاح کنم واقعیت این است که من مقصر هستم و این عاقبت لج و لج بازی با خانواده و دل باختن به قول و قرارهای کوچه و خیابان است. امیدوارم هیچ کس به سرنوشت من دچار نشود!

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

14 − چهار =

دکمه بازگشت به بالا
بستن