زن ۲۰ساله ای که به اتهام همدستی در سرقت خودرو دستگیر شده است روز گذشته به بیان ماجرای تلخ زندگی خود پرداخت و به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری الهیه مشهد گفت: تحصیلات دوران راهنمایی را به پایان رسانده بودم که نگاه های پسر جوانی افکارم را به هم ریخت.
به گزارش صبح مشهد به نقل از شهدای انقلاب چند روزبعد دوستی خیابانی من و کوروش آغاز شد. آن روزها در اوج هیجانات دوران نوجوانی قرار داشتم و تنها به ازدواج با کوروش می اندیشیدم. او چنان با حرف های عاشقانه و احساسی اش مرا تحت تاثیر قرار داده بود که به دور از چشمان اعضای خانواده ام با او در مکان های مختلف قرار می گذاشتم تا این که در یکی از همین دیدارهای شیطانی تمام هستی ام را از دست دادم این درحالی بود که کوروش هم مرا رها کرد و به مکان نامعلومی رفت. من که دیگر آبرو و اعتباری نزد خانواده ام نداشتم مجبور شدم تا با مردی مسن ازدواج کنم، اما اختلاف سنی بیش از حد ما موجب شده بود تا هیچ وقت خواسته های یکدیگر را درک نکنیم او اصلا حوصله ابراز محبت های مرا نداشت و نمی توانستیم حتی برای چند دقیقه با هم گفت وگو کنیم این گونه بود که من دوباره به دوستی های خیابانی روی آوردم و سعی می کردم اوقاتم را با دختران و پسران هم سن و سال خودم سپری کنم در همین روزها با زنی به نام شهین آشنا شدم او وقتی ماجرای زندگی ام را فهمید مرا به سوی گرداب فساد کشاند او ابتدا به بهانه این که باید کمی لاغرتر شوم مرا تشویق به مصرف شیشه کرد و از آن روز به بعد برای تهیه مواد، مجبور شدم با پسران دیگری ارتباط برقرار کنم.
آن ها از عینک آفتابی تا انواع لوازم آرایشی را برایم فراهم می کردند. روی بازگشت نزد خانواده ام را نداشتم اگرچه آن ها هم مرا طرد کرده بودند وبه خاطر آبروی خودشان در را به رویم باز نمی کردند. در همین اثنا بود که با کریم آشنا شدم. او جوان معتاد و سابقه داری بود که چند بار به اتهام سرقت دستگیر شده بود ارتباط من و کریم از آن جایی بیشتر شد که او گوشی تلفن همراهی را به من هدیه داد امروز هم با او در خیابان پرسه می زدیم که تصمیم گرفت خودرویی را سرقت کند من هم کنارش ایستادم و در سرقت خودرو با او همکاری کردم، اما هنگامی که سوار خودروی مسروقه بودیم در بزرگراه امام علی (ع) ماموران کلانتری الهیه مارا دستگیر کردند. اکنون از گناهان خودم پشیمانم،اما نمی دانم چگونه خود را از این منجلاب بیرون بکشم… شایان ذکر است به دستور «سرهنگ سلطانی فر»، ۲ متهم مذکور در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفتند.
ماجرای واقعی با همکاری معاونت اجتماعی
