اخبار مهم

نیرنگ زن جوان برای به دست آوردن دل صاحبکار متاھل/ با حیله از او باردار شدم تا ازدواج کنیم!

کد خبر : 34823

زندگی که با حیله و نیرنگ شروع شود، پایانی جز فلاکت و بدبختی نخواھد داشت.
به گزارش صبح مشهد به نقل از خراسان، زن ۳۲ساله ای که برای دیدن جگرگوشه اش دست به دامان قانون شده بود و ادعا می کرد، ھمسر سابقش اجازه دیدن فرزندش را به او نمی دھد و حق مادری او را نادیده گرفته است، به تشریح ماجرای تلخ زندگی اش پرداخت و با بیان این که ازدواجم را بر پایه یک خواسته پلید بنا کردم، به کارشناس اجتماعی کلانتری طبرسی جنوبی مشھد گفت: چند سال قبل، به دلیل اعتیاد شدید ھمسرم، از او طلاق گرفتم، چراکه موادمخدر ھمه وجودش را تخریب کرده بود و ھیچ توجھی به من نداشت.
او فرد بی مسئولیتی بود که تنھا به خودش فکر می کرد، به ھمین دلیل من با سختی و بدبختی زندگی می کردم، اما بعد از طلاق نیز نه تنھا خوشبخت نشدم، بلکه روز به روز مشکلات زندگی ام بیشتر می شد تا این که تصمیم گرفتم برای تأمین مخارج و مایحتاج زندگی در بیرون از خانه کار کنم. این گونه بود که با معرفی یکی از دوستانم در یک مانتوفروشی مشغول به کار شدم.
ھنوز مدت زیادی از اشتغالم در آن فروشگاه بزرگ نمی گذشت که زندگی شیرین و توأم با خوشبختی صاحبکارم، توجه مرا جلب کرد. وقتی به صحبت ھای تلفنی و برخوردھای محبت آمیز او با ھمسرش گوش می کردم، حسرت سراسر وجودم را فرا می گرفت و به زندگی آن ھا غبطه می خوردم.

روزھا به ھمین ترتیب سپری می شد تا این که یک تصمیم شیطانی ھمه افکارم را به ھم ریخت. این گونه بود که روزی تصمیم گرفتم ھمسر این مرد خوشبخت شوم و سعادت او را به آینده خودم گره بزنم. برای رسیدن به این خواسته پلید، به انواع حیله ھا و نیرنگ ھای زنانه دست زدم،تا این که «فرشاد» مجبور شد مرا به طور پنھانی به عقدموقت خودش در بیاورد. با این شرط که ھمسرش در جریان ازدواج ما قرار نگیرد.
من که دیگر به خواسته خود رسیده بودم، تصمیم گرفتم با به دنیا آوردن یک فرزند، جای پایم را در زندگی او به گونه ای محکم کنم که فرشاد نتواند مرا طلاق بدھد. بالاخره این خواسته ام را نیز عملی کردم اما فرشاد وقتی ماجرای بارداری مرا فھمید، به شدت آشفته شد و بارھا از من خواست تا برای سقط جنین اقدام کنم، اما من به ھر بھانه ای این موضوع را به تأخیر می انداختم تا این که در ھمان روزھا پدرم از دنیا رفت و ارث خوبی به من رسید.
با آن که دیگر وضعیت مالی ام خوب شده بود، ولی آرامش نداشتم، به ھمین دلیل دست به دامان قانون شدم تا ازدواجم با فرشاد را رسمی کنم. در ھمین گیرودار موضوع ازدواجم را به ھمسر فرشاد اطلاع دادم که شاید او از ھمسرش طلاق بگیرد اما فرشاد عشق به ھمسرش را از دست نداد و دیگر توجھی به من نمی کرد و حتی من و فرزندم را رھا کرد. در این شرایط به صورت توافقی از یکدیگر جدا شدیم ولی او حضانت فرزندم را به من نمی دھد و ادعا می کند که باید چندین میلیون تومان برای به دست آوردن فرزندم ھزینه کنم. حالا دیگر زندگی ام نابود شده است و در آرزوی دیدن جگرگوشه ام لحظه شماری می کنم اما …

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

‫۳ نظرها

  1. زنیکه ی شیطان صفت خدا لعنتت کنه ، ایشالا در حسرت دیدن بچه ت بمیری

  2. نبایستی مرده جلوی یک زن از زن خودش تعریف کنه چون زنها همیشه دنبال محبت ونگاه مهربان مردن اونم وقتی کسیکه محبت ندیده باشه بایستی دعا کنیم تا هدایت یا خدا یاری اش کنه نه نفرین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

یازده + 6 =

دکمه بازگشت به بالا
بستن