نکاتی ساده و کاربردی برای ایجاد تعادل بین کار و زندگی که برای همه آدمها مفید است
صبح مشهد– بیشتر ما در پاسخ به این سوال که زندگی اولویت ماست یا کار، قطعاً زندگی خانوادگی و روابط دوستانه را انتخاب میکنیم و میگوییم کار در اولویت بعدی است اما در مقام عمل جور دیگری رفتار میکنیم و بهطور ناخواسته به کار اهمیت بیشتری میدهیم و بابت این قضیه هم چالشهای درونی داریم و حتی ممکن است وارد تنشهایی با خانواده شویم. در ادامه، نکاتی در همین باره مطرح خواهد شد.
منظور از تعادل بین کار و زندگی چیست؟
ایجاد تعادل بین کار و زندگی بسیار دشوار است. البته کار هم بخشی از زندگی است اما وقتی حرف از تعادل بین کار و زندگی میزنیم منظورمان این است که زندگی شخصی، خانوادگی، روابط دوستانه یا علایق مثل کار فرهنگی، هنری و اجتماعی فدای کار نشود و برعکس. چون گاهی برای عدهای هم توجه به گردش و تفریح با خانواده، مطالعه و تماشای فیلم و… چنان اولویتی دارد که یک موقعیت شغلی خوب، پیشرفت در آن و تامین معاش را تحت تاثیر قرار میدهد اما با مهارتهایی میتوانیم این تعادل را برقرار کنیم تا هم از زندگی لذت ببریم هم در شغلمان پیشرفت کنیم. نکاتی مثل:
حذف فشار خودساخته| بسیاری از نگرانیهای ما برای کار آن چنان که فکر میکنیم جدی نیست و صرفاً فشارهای خودساختهای است که میتوانیم حذف کنیم. در بسیاری از مواقع رئیس، رقیب، ارباب رجوع و… کار بیشتری به ما تحمیل نمیکنند و این ما هستیم که دوست داریم بعد از ساعتکاری هم همهچیز را تحت کنترل داشته باشیم یا حتی ساعت بیشتری را سر کار باشیم.
تعیین مرزها| مرزها را مشخص کنیم و به آن پایبند باشیم. نمیشود در محل کار بیشتر از حد معمول و در مواقع غیرضروری هم تماس خانواده یا دوستان را جواب دهیم و بعد از کار و در منزل و حتی گاهی در سفر مدام به تماس همکاران جواب دهیم. بازههای زمانی را که میخواهیم کاملا در کنار خانواده باشیم با همکاران درمیان بگذاریم و از آنها بخواهیم در چنین مواقعی فقط و فقط برای موارد ضروری تماس بگیرند. در ضمن به آنها اعتماد کنیم و آزادی عمل بدهیم تا برای هرکاری با ما تماس نگیرند. در نهایت موارد خیلی استثنا را هم تا جایی که رویه نشود پاسخ و به خانواده با لحن خوب توضیح دهیم.
دزدان زمان را بشناسیم| خیلی از ما چه وقتی در محل کار هستیم چه خارج از محل کار اجازه میدهیم از وقتمان دزدی شود، برای همین کار میماند برای منزل و گاهی اداره زندگی میافتد در زمان کاری. اینترنت، شبکههای اجتماعی، وبگردی بیهدف، چک کردن مداوم قیمتهایی مثل مسکن یا طلا، پیگیری اخبار ورزشی و… نمونههای از این سارقان زمان هستند که برنامهریزی ما را مخدوش میکنند.
مهارتهای جانبی یاد بگیریم| برای اینکه از کار دلزده نشویم باید در کنار کار یک سری مهارت و سرگرمی تعریف کنیم. برویم سراغ کلاسهای ساده خطاطی، عکاسی، ورزشهای نشاطآور و…
قلق تفریح با همکاران| خیلی از ما زمان زیادی در روز را با همکارانمان میگذرانیم و در نهایت با آنها رفیق میشویم. اما مشکل وقتی ایجاد میشود که حین تفریح با همکاران بهخصوص زمانیکه خانوادهها هم حضور دارند مدام بخواهیم بحثهای کاری را هم پیش بکشیم.
حضور بهموقع و منظم در محل کار| ذهن ما مانند عضله عمل میکند، با هر اقدام موفقی ورزیدهتر میشود. بنابراین مهم است که هر روز یک شروع خوب داشته باشیم تا در ادامه بتوانیم یک روند را پایه ریزی کنیم و بهترین شروع این است که اولین گام در برنامه روزانه یعنی بیدار شدن در ساعت مشخصی را که بهتر است صبح زود باشد، جدی بگیریم تا ذهن شرطی شود و بداند که میتواند به بقیه برنامه روزانه عمل کند. اگر دیر سرکار حاضر شویم همه کارها به تعویق میافتد و ریتم زندگی مختل میشود بنابراین نمیتوانیم بهموقع هم به خانه برگردیم.
ارزیابی داشته باشیم| باید در طول روز و برای عمل به برنامهها هشدارهای ساعتی داشته باشیم و در طول هفته، ماه و… هم مدام برنامهریزیها و میزان موفق بودن آنها را بررسی کنیم. نه مدلی از برنامهریزی را داشته باشیم که اجرای آن دشوار باشد، نه توقع داشته باشیم که صددرصد برنامه اجرایی شود. باید در برنامه انعطاف داشت. گاهی لازم است براساس شرایط، کمی از برنامه را تغییر داد تا به کار رسید، گاهی هم برعکس.
انتظارات شفاف| اما لازمه یک برنامهریزی اصولی ایناست که انتظارات خودمان از کار و زندگی را بدانیم، انتظارات شفاف رئیس و همکاران را بدانیم و از همه مهمتر بدانیم خانواده ما چه انتظاراتی دارد. براساس همین تعاریف باید به اولویتها برسیم و برنامهریزی کنیم. نمیشود یک جلسه مهم را بهخاطر جشن دندونی پسردخترخاله همسر لغو کرد یا برای یک کار کوچک که همکاران ما از عهدهاش برمیآیند، دیدار با پسردایی را که از خارج آمده و میخواهد زود برگردد، لغو کنیم.
هنر نه گفتن| اگر میخواهید تعادل را بین کار و زندگی برقرار کنید، باید هنر نه گفتن را بلد باشید. کاری که به شما مربوط نیست، کاری که خارج از وقت است یا مهمانی غیرضروری و… هرچیزی که ممکن است تعادل زندگی شما را برهم بزند بدون خجالت، ترس یا احساس گناه رد کنید. اما در یک حدی جا برای اتفاقات غیرمنتظره باز بگذارید به شرط اینکه رویه نشوند. اگر انجام یک کار در شرکت، آینده شغلی شما را بهخطر میاندازد و عواقب مالی شدیدی برای شما دارد، نمیشود چون خانواده در اولویت است آن را نپذیرید اما به خوبی و با حوصله دلیل اضافهکاریتان را به خانواده توضیح دهید.