یک لیوان آب خنک سرکشیدم ، نشستم و داستان زندگی ام را برای خانم مشاور کلانتری شفا مشهد تعریف کردم و گفتم: صبح قبل از طلوع آفتاب با پسر مورد علاقه ام فرار کرده ام . اما بین راه پشیمان شده ام و حالا هم اینجا هستم و از کرده خودم پشیمانم.
به گزارش صبح مشهد به نقل از رکنا گفتم قصه دلتنگی من به دوران کودکی ام باز می گردد. آن موقع پدرم زنده بود و تنها چهره ای که از او در ذهنم مرور می شود اخم و بدخلقی هایش بود . وقت مصرف مواد مخدرش که می رسید دیگر دست خودش نبود . سرمان داد می کشید و می دانستیم نباید روی حرفش چیزی بگوییم.
مادرم مجبور بود برای گذران زندگی سر کار برود. پدرم هم گاهی سر کار می رفت. این اواخر هم یاد گرفته بود پایپ شیشه ای برای مصرف مواد مخدر درست کند و بفروشد.
حتی یک بار دور از چشم مادرم می خواست من و خواهرم را سر چهارراه نزدیک خانه مان وادار به گدایی کند.
مادرم در مقابل پدرم ایستاد
مادرم فهمید چه بلایی دارد سرمان می آید و در برابر پدرم ایستاد. صدای بغض آلودش هنوز در ذهنم مرور می شود، می گفت: سرنوشت مرا تباه کردی و به پایت ایستاده ام اما اجازه نمی دهم سرنوشت این ۲ دختر را تباه کنی .
پدرم خیری از زندگی اش ندید و اعتیاد به مواد مخدر جانش را گرفت . بعد از مرگ او مادرم همچنان یک تنه خرج زندگی را بر دوش گرفته بود و می گفت برای خوشبختی مان از جانش مایه می گذارد.
متاسفانه خواهرم به بیراهه رفت و با جوان معتادی که از دوستان پدرم بود فرار کرد. مادرم ناچار شد با ازدواج شان موافقت کند. اما چه ازدواجی؟ شوهرش او را معتاد کرد و سرنوشتش خراب شد.
مادرم خیلی برای او جوش می زد و دغدغه داشت. در آن شرایط اوضاع روحی من هم به هم ریخته بود. برادر بزرگم از ترس عروس مان با ما رفت و آمد چندانی نداشت و این بی مهری برای من و مادرم که پشتوانه و یاوری نداشتیم خیلی گران تمام می شد.
آشنایی با مسعود در فضای مجازی و بی احترامی به مادرم
در فضای مجازی با مسعود آشنا شدم. البته از قبل همدگیر را می شناختیم. پدر و مادرش از هم جدا شده بودند و هر ۲ یک دنیا حرف برای دلتنگی های مان داشتیم. مادرم به حرکات و رفتارم شک کرده بود و من معنی نصیحت های دلسوزانه اش را درک نمی کردم.
دلباخته مسعود شدم و نمی دانستم قبل از این احساس هیجانی ،باید دلباخته و عاشق مادری باشم که جانش را نثارمان کرده است.
الان که یادم می آید چه قدر به مادرم بی احترامی کرده ام قلبم می گیرد. من اشتباه کرده ام و خدا را شکر با صحبت های تلفنی خانم مشاور کلانتری ،مادرم آرام شد و دنبالم آمد .
قول داده ام دختر خوبی برایش باشم و…
مریم احمدی منش، روانشناس و مشاور خانواده عضو سازمان نظام روانشناسی جمهوری اسلامی ایران در مصاحبه
با رکنا در خصوص فرار و دلباختگی پر دردسر این دختر جوان بیان کرد:
مریم احمدی منش
«فرار کردن» یک مکانیزم ناسازگارانه است و زمانی انجام می شود که فرد می اندیشد نمی تواند مسائل نامطلوب پیرامونش را به شیوه موثری حل کند یا تصور می کند جاذبه هایی بیرونی وجود دارد که اگر به آنها برسد، خوشبخت تر خواهد بود.
«دو نوع فرار کردن» داریم:
۱-فرار فیزیکی(فرار از خانه یا تا حد امکان دور بودن از محیط خانه)
۲-فرار روانی(علیرغم حضور در خانه اما از نظر ذهنی و عاطفی سعی در فاصله گرفتن داشتن)
معضل خانه گریزی به دلایل مختلف فردی، خانوادگی و اجتماعی رخ می دهد و در دختران بیشتر از پسران است.
مریم احمدی منش، روانشناس و مشاور خانواده در ادامه به برخی از دلایل بروز این آسیب اجتماعی اشاره کرد:
دوران نوجوانی و بلوغ
محدوده سنی ۱۲ تا ۱۸ سالگی، آسیب پذیرترین دوره برای دختران است که نشان دهنده تاثیر بلوغ و تغییرات هورمونی و عاطفی می باشد و دارای نشانه هایی است از جمله زودرنجی و حساسیت، درون گرایی، انزوا طلبی، تمایل به جلب توجه و…
– ابتلا به اختلالات شخصیت
اختلالات شخصیت با نشانه هایی مانند عصبانیت و پرخاشگری، رفتارهای پرخطر و نابهنجار، مصرف مواد و خودزنی نیز باعث می شود که فرد بیشتر در معرض ناسازگاری و خانه گریزی قرار داشته باشد.
– اضطراب و افسردگی
گاهی اضطراب و تنش، حالتی بیمارگون به خود می گیرد و فرد در موقعیت های بحرانی دچار سردرگمی شده و نمی تواند تصمیم منطقی بگیرد.
– تعصبات و سخت گیری های زیاد والدین
برقراری روابط سالم و دوستانه با فرزندان بسیار اهمیت دارد تا آن ها بتوانند مشکلات خود را به راحتی در میان بگذارند. هر چه فاصله و شکاف میان خانواده و فرزند بیشتر می شود امکان گرایش او به سمت رفتارهای پرخطر نیز بیشتر می شود. خانواده ها باید توجه داشته باشند که تبعیض جنسیتی زیاد بین دختر و پسر یا سخت گیری های بیش از اندازه نیز می تواند دختران را به سمت نافرمانی و فرار از این شرایط سوق دهد.
– اعتیاد و بد سرپرستی والدین
اعتیاد والدین باعث می شود فرزندان در معرض انواع سوء استفاده های جسمی، عاطفی و جنسی قرار داشته باشند.
– افزایش ناهنجاری های اجتماعی
دسترسی آسان به شبکه های اجتماعی و ماهواره بدون آموزش کافی در زمینه نحوه استفاده درست از آنها ممکن است برای نوجوانان که در سن کسب هویت خود هستند اثرات مخربی داشته باشد.
– وجود اختلافات زناشویی و سردی در روابط خانوادگی
نداشتن امنیت روانی و عاطفی دختران در محیط خانواده از عوامل اصلی فرار از خانه است. اختلافات و تعارضات والدین در صورتی که به طور منطقی حل نشود و فرزندان درگیر این تنش ها شوند، شرایط نامساعدی در محیط خانه ایجاد می کند. زمانی که والدین به نیازهای عاطفی و رشدی دختر خود توجه کافی نداشته باشند، دختران ممکن است به امید رسیدن به آرامش و زندگی رویایی و عشق و عاشقی خیالی از خانه فرار کنند.
– مریم احمدی منش در پایان این مورد را بیشتر تشریح کرد:
در «عشق درست» عقل حاکم است و بر پایه ارزیابی و سنجش است و در «عشق غلط» هیجانی خام حاکم است بر پایه غریزه کور جنسی و هورمونی و خلأ های عاطفی است. معمولا اولین عشق و عاشقی در سنینی رخ میدهد که فرد قدرت تشخیص نیازهای خود و درک قابلیتهای دیگران را ندارد. به محض اینکه ظواهر امر شیدایش کرد درباره شخصیت و کردار طرف مقابل دست به اغراق میزند و خود را درگیر تار عنکبوتی می کند که خودش از معشوق بافته است! در این سن نوجوان در شناخت انسانها خام است و معمولا عاشق کسی می شود که برای هم مناسب نیستند.
این روانشناس در پایان یادآور شد استفاده از خدمات مشاوره و روانشناسی می تواند از رخدادهای ناگوار جلوگیری کند و در لحظاتی که افراد احساس می کنند مشکلات آنها، گره های کوری خورده اند، کمک شایانی به آنها خواهد کرد.