زندگی

رهایی جنسی و نظام مرد سالار دو لبه قیچی خطرساز برای زنان است

کد خبر : 29547

سید هاشم فیروزی_روانشناس

فهم صحیح تغییر ساحت فرهنگ در ایران مبتنی بر نشانگان متعدد در عصر هژمونی رسانه و صیرورت جهانی و بیان شکست ساختار حاکم در ایجاد ساختاری فرهنگی، مناسب با بوم ایرانی اسلامی مهمترین دغدغه عوامل تولید کننده انقلاب جنسی است که متاسفانه تا کنون نتوانسته اند ناظر به یک روایت دقیق،علمی و منسجم آن را به تصویر بکشند و همواره استفاده از تصاویر متهورانه را مهمترین عامل جذب مخاطب در قاب خود قرار داده اند.

اهم روایت انقلاب جنسی ۴ حول زن می چرخد و مجدد از منظر منتقد و بدون تعارف عوامل تولید در مورد بن بست شناختی حاکم در مورد جنس زن در ایران به فهم نسبی درستی دست پیدا کرده اند فهمی که مجدد ضعف در به تصویر کشیدنش کمی مشهود است.

برجسته سازی جاذبه بی نظیری بنام عشق توسط سازنده مستند که شکل کاملش از معبر خویشتن داری و وفاداری عبور کرده و متبلور می شود و غایتش همسری و عشق تکامل یافته یا همان مادریست، مهمترین حلقه مفقوده شناختی نسبت به جنس زن در ایران می باشد که همواره با مفهوم درست حجاب نه در مصداق بلکه در ماهیت توسط ساختار حاکم ذبح شده است.

مهمترین نقطه خطر برای جنس زن که مظهر عشق و عطوفت است نابود شدن این دو مفهوم بدست رهایی جنسی و یا نظام مرد سالار کم توجه نسبت به جنس زن است که هر دو این تفکر دولبه یک قیچی هستند.

در گذشته بارها راجع به نسبت مفهوم عشق و مادری با مفهوم حجاب نگاشته ام و همآره بسط و توسعه و سرمایه گذاری بر روی عشق و مادری را اولی تر از سرمایه گذاری بر روی مفهوم درست حجاب در ماهیت نه مصداق در کشور دانسته ام.

نابودی عشق و عطوفت زنانه و پس زدن هویت تاریخی و کهن الگوی بی نظیری بنام مادری آغاز پایان یک فرهنگ است که خاستگاه آغازینش عدم شناخت جنس زن می باشد.

زنی که مفهوم زیبایی را در کنه خویش معنا می کند و چه بسا بتوان زیبایی را کلا امری زنانه دانست، در برهه های مختلف ۴۰ سال گذشته همواره با برخوردهای سلبی،ناآگاهانه و منفعلانه در مسیر غیر غایتمند قرار گرفته است که ثمره اش بلاشک تغییر و تحولاتی اساسی در ساحت فرهنگ کشور بوجود خواهد آورد.

بی توجهی به ذات زن ، بهره برداری سرمایه داری حاکم بر کشور با ابزار رسانه و اشتغال، حضور پر رنگ جریانات معارض در ایجاد انحراف در غایت پیمایی زنان، همراه با نابودی کامل جنس مرد با ابزار اقتصاد توسط ساختار حاکم بعنوان مهمترین عامل ترغیب زن برای غایت پیمایی یا همان پیمایش مسیر عشق و خویشتن داری و سخت گزینی و تکامل گزینی، بلبشو مصرفی شدن زنان را در جامعه امروز رقم زده است.

اصلاح این اعواج فرهنگی در بازگرداندن توان حمایت کننده گی و مراقبت کننده گی و سازنده گی بعنوان ابزارهای قدرت مردانه در کنار تغییر زاویه دید نسبت به جنس زن و فهم اهم و مهم در مصداق کنونی حجاب با مفهوم مادری در ذهن متولیان می باشد.

آری همچون گذشته باید متذکر شد نهادینه شدن حقیقی مفهوم عشق و مادری و مسئولیت پذیری در جنس زن عفاف و حجاب در ماهیت و نه مصداق کنونی را قطعا برای زن و جامعه بدنبال خواهد داشت.

برچسب ها
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

14 − یک =

دکمه بازگشت به بالا
بستن