پیگیری پلیس از ردپاهای گل آلود در صحنه قتل مرد موبوکسوری،در حالی راز یک جنایت پیچیده را طی ۴۸ ساعت فاش کرد که هنوز هویت مقتول شناسایی نشده بود!
به گزارش خراسان، شب چهارشنبه گذشته، درحالی که ریزش باران برای دقایقی قطع شده بود، مالک یک زمین کشاورزی در اطراف محله خرابه امین مشهد (حاشیه بزرگراه آسیایی مشهد – چناران) قدم زنان از درون زمین کشاورزی عبور می کرد که ناگهان با دیدن پیکر بی جان یک جوان در جا میخکوب شد. او که حیرت زده به اطراف می نگریست، قدمهایش را تندتر کرد و نفس زنان خود را به دهیار روستا رساند. نگرانی و اضطراب در چهره مرد موج می زد که هراسان ماجرای جسد رها شده در زمین کشاورزی اش را برای دهیار بازگو کرد.طولی نکشید که با تماس تلفنی دهیار، نیروهای انتظامی به محل مذکور رفتند و تا رسیدن قاضی ویژه قتل عمد و عوامل بررسی صحنه جرم به حفظ صحنه پرداختند.
گزارش خراسان حاکی است: ساعتی بعد با حضور قاضی علی اکبر احمدی نژاد و کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی، نورافکن های پلیس با دستور قضایی روشن شد و حل معمای پر رمز و راز جسد موبوکسوری در دستور کار قرار گرفت. در حالی که هیچ گونه مدرک شناسایی یا حتی گوشی تلفن در محل و بازرسی بدنی پیدا نشد، آثار چندین گلوله ساچمه ای زیربغل و پیکر جوان مذکور،راز این جنایت را پیچیده تر کرد.
بنابراین گزارش، درحالی که صفحه حوادث روزنامه خراسان به چاپ شبانه رسیده بود، مشخصات این جوان مجهول الهویه موبوکسوری که تی شرت کلاه دار سفید به تن داشت در آخرین ثانیه های کاری به دستگاه چاپ سپرده شد. تا هرچه زودتر هویت مقتول شناسایی شود اما در عین حال تحقیقات شبانه و میدانی مقام قضایی ادامه یافت.
با توجه به اهمیت موضوع، جلسه تجزیه و تحلیل کارشناسی این پرونده جنایی در نیمه شب به فرماندهی سرهنگ جواد شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) در مقر انتظامی تشکیل شد و بدین ترتیب چندین فرضیه علمی و تحقیقاتی همراه با عناصر تجربی و تکیه بر راهنمایی های قضایی مورد بررسی و کنکاشهای فنی قرار گرفت.
هنوز سپیده دم ، دامن خود را بر آسمان شهر نگشوده بود که گروه زبده ای از کارآگاهان با هدایت مستقیم سرهنگ غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی آگاهی) و در زیر رگبار باران دوباره عازم محل کشف جسد شدند تا در سپیده دم صبحگاهی به دنبال سرنخی از این جنایت مسلحانه باشند که خبر آن با عنوان «جنایت مسلحانه در مشهد» صبح چهارشنبه از طریق روزنامه خراسان در خبرگزاری ها و فضای مجازی منتشر شد.
گزارش خراسان حاکی است: در همان مراحل آغازین تحقیقات صبحگاهی ، ناگهان آثار گل آلود کفش های مردانه و کفش پاشنه دار زنانه، در حالی نگاه تیزبینانه کارآگاهان را به خود جلب کرد که ردپایی با گام های بلند نیز در زمین کشاورزی به چشم می خورد.
ادامه این ردپاها تا نزدیکی یک جاده خاکی عبوری محلی وجود داشت اما دیگر هیچ اثری از ردپاها نبود و این گونه تنها سرنخ در کلاف پیچیده این پرونده جنایی گم شد اما باز هم کارآگاهان در کنار قاضی ویژه قتل عمد مشهد، دیگر فرضیه های احتمالی را در موازات این سرنخ مهم پیش می بردند که دیوار یک باغ بزرگ در همان نزدیکی، ذهن ها را به درون آن باغ مرموز معطوف کرد چرا که اثری از «فرار» با کشیدگی تخت کفش روی قسمتی از دیوار خودنمایی می کرد! بنابراین امتداد نگاه کارآگاهان از کنار دیوار با خطی راست به محل کشف جسد می رسید به همین دلیل راز و رمز این باغ مرموز درحالی با دستور قاضی احمدینژاد مورد توجه کارآگاهان ورزیده آگاهی قرار گرفت که مشخص شد باغ مذکور متعلق به پیرمرد معتمد اهالی است! به این دلیل و به منظور حفظ آبروی پیرمرد تحقیقات کارآگاهان با دستور سرهنگ شفیع زاده به طور غیرمحسوس ادامه یافت. از سوی دیگر نیز قاضی احمدی نژاد، از کارآگاهان خواست وضعیت اجتماعی و اخلاقی همه افرادی را که به باغ مذکور رفت و آمد دارند تنها طی چند ساعت و به صورت محرمانه مورد بررسی های تخصصی قرار دهند. طولی نکشید که مشخص شد یکی از بستگان نزدیک پیرمرد به تازگی مجوز اسلحه شکاری دریافت کرده است و به چوپانی در اطراف روستای امینیه مشغول است.
گزارش خراسان حاکی است: «سلاح شکاری» دو کلمه حساس در این پرونده جنایی بود که بی درنگ کارآگاهان را به منزل چوپان ۳۶ ساله کشاند اما او در منزل حضور نداشت. ادامه تحقیقات که با دستور قاضی ویژه قتل عمد وارد مرحله جدیدی شده بود، پای گروه ویژه کارآگاهان را به بیابان های اطراف روستا باز کرد تا حدی که آنان با چندین ساعت پیاده روی به مکانی رسیدند که برخی مراکز تجاری معروف منطقه شاندیز در دوردست ها رخ نمایی می کرد.
بنابراین گزارش، هنوز ۴۸ ساعت از ماجرای این جنایت مسلحانه، نگذشته بود که کارآگاهان حلقه های قانون را بر دستان چوپان ۳۶ ساله گره زدند و او را در میان بهت و ناباوری به اتاق بازجویی اداره جنایی پلیس آگاهی هدایت کردند هنوز چند دقیقه از دستگیری چوپان در کنار گله نمی گذشت که فهمید دیگر راه انکار بسته است و او از بن بست سوالات فنی نمیتواند گریزگاهی بیابد به همین دلیل ناگهان با سرازیر شدن اشک هایش گفت: از مدت ها قبل جوانی برای دختر باجناقم از طریق تلفن ایجاد مزاحمت می کرد تا جایی که بالاخره زندگی او از هم پاشید و از شوهرش طلاق گرفت با این حال این مزاحمت ها ادامه داشت تا این که به همراه خواهرزنم و با ترفندی خاص او را به پلیس راه امام هادی (ع) کشاندیم و از آن جا با خودروی تیبا به باغ آوردیم تا با گفت وگو او را متقاعد کنم که دست از این مزاحمت های شوم بردارد اما وقتی من اسلحه به دست و از پشت سر آن ها وارد باغ شدم او ترسید و از روی دیوار فرار کرد در همان هنگام من به صورت هوایی به طرفش شلیک کردم بنابراین گزارش، متهم این پرونده جنایی که در حضور قاضی ویژه قتل عمد و سرهنگ نجفی (افسر پرونده) سخن می گفت، در ادامه اعترافاتش افزود: وقتی از روی دیوار نگاه کردم او را دیدم که نقش بر زمین شد به همین دلیل به همراه خواهرزنم که دخترش قربانی مزاحمت های آن جوان شده بود به درون زمین های کشاورزی رفتیم. چون هیچ گونه آثار خون ریزی در محل نبود فکر کردم که آن جوان از ترس غش کرده است بنابراین او را رها کردیم و من با برداشتن مدارک شناسایی و گوشی تلفن او، نزد گله ام رفتم تا این که توسط کارآگاهان دستگیر شدم.
بنابر گزارش خراسان، با ادامه بازجویی ها، چوپان ۳۶ ساله، سلاح شکاری (آلت قتاله) و مدارک شناسایی مقتول را درحالی تحویل کارآگاهان داد که بررسی شناسنامه مقتول از متاهل بودن وی حکایت داشت . تحقیقات بیشتر برای کشف زوایای پنهان این پرونده جنایی با دستورات ویژه مقام قضایی همچنان ادامه دارد.