فریبا نادری با انتشار ویدیویی عجیب در مورد اخرین قسمت سریال ستایش ۳ صحبت کرد .
به گزارش صبح مشهد به نقل از رکنا، با توجه به تیزری که به تازگی از این سریال پخش شده پیش بینی میشود که ستایش با پسر خانم مظفری ازدواج میکند و حشمت فردوس با خانم بزرگ ازدواج و عروس دوم فردوس بازداشت میشود.
بیوگرافی فریبا نادری
فریبا نادری متولد ۲۳ فروردین ۱۳۶۳ در تهران، بازیگر است
فارغ التحصیل لیسانس رشته گرافیک می باشد، از تلویزیون به شهرت رسید و بعدا با یک کارگردان مشهور ازدواج کرد و حالا رستوران داری نیز می کند
شروع بازیگری
در ۱۹ سالگی زمانی که برای تست دوست اش در یک فرخوان بازیگری او را همراهی می کرد با پیشنهاد مسعود رسام کارگرادن سریال او هم تست داد و قبول شد
بعد از قبولی مدتی در کلاس های بازیگری بهروز بقایی شرکت کرد و با سریال مروارید سرخ در سال ۱۳۸۳ اولین تجربه بازیگری اش را بدست آورد
ازدواج با کارگردان
خانم نادری سال ۱۳۸۳ با مسعود رسام (کارگردان) وارد یک رابطه عاشقانه ای شد؛ این دو بعد از دو سال رابطه در سال ۱۳۸۵ با هم ازدواج کردند
عکس فریبا نادری و مسعود رسام
ماجرای عشق و عاشقی
بعد از آشنایی با مسعود و گذشت زمان حس می کردم که او احساس خاصی نسبت به من دارد، عاشقم شده بود و یک روز آن را بر زبان آورد و من هم در مقابل عاشق شدم.
شاید خیلی های فکر می کنند من از بیماری او خبر نداشتم و تن به این ازدواج دادم اما من از سال ۸۳ می دانستم مسعود سرطان دارد
راز عاشق شدن حشمت فردوس به یک دختر دانشجو فاش شد !
زمانی که با او ازدواج کردم دکترها گفتند شش ماه دیگر سرطان کار خودش را خواهد کرد اما معجزه عشق و امید باعث شد او تا سال ۸۸ با سرطان بجنگد
این زوج هیچ فرزندی مشترکی نداشتند، دنا رسام دختر مرحوم رسام از همسر اولش می باشد
ازدواج دوم + اولین فرزند
۸ سال بعد از فوت مسعود رسام، فریبا نادری که قبلا گفته بود با هیچ مرد سینمایی ازدواج نخواهد کرد در سال ۹۶ با مهرداد طباطبایی از فعالان مواد غذایی ازدواج کرد
ثمره این زندگی یک دختر بنام یارا طباطبایی متولد اسفند ۹۶ می باشد
عکس های فریبا نادری و همسرش (دوم)
یک مسلمان دو آتیشه
من یک مسلمان معتقدم، شاید ظاهرم مثل عرفی باشد که در جامعه وجود دارد اما به احکام دینم پایبندم نماز می خوانم و مرجع تقلیدم آیت الله مکارم شیرازی هستند
بارها با دفترشان تماس گرفته ام تا در موارد مختلف سوال کنم و جوابم را بگیرم خمس و زکات هم جزو چیزهایی است که همیشه سر وقت آنها را پرداخت می کنم
از واجبات زندگی من است بی اندازه عاشقان امامان هستم و دوستشان دارم
شیطنت هایم پسرانه بود!
در کودکی شیطان و بازیگر بودم، پای تمام بازی ها و کارهایم برادرم حمید بود، به خاطر او شیطنت هایم هم پسرانه بود، من به جای عروسک عاشق تو پهل تکه بودم
اغلب توی کوچه با بچه ها هفت سنگ و فوتبال بازی می کردم
استقلال و رفقای فوتبالی
علاقه ام به فوتبال از همان دوران کودکی شکل گرفت و الان هم در فوتبال رفقای زیادی دارم، علی انصاریان که وارد سینما شده از دوستان من است
امیر قلعه نویی و علی پروین را هم خیلی دوست دارم، فوتبال بخش بزرگی از علاقه و تفریحات من است بخصوص اینکه طرفدار دو آتیشه استقلال هستم
رستوران دلیجان
خانم نادری حالا به همراه همسر دوم و پسر خاله همسرش یک رستوران بنام دلیجان تاسیس کردند تا همچون دیگر همکاران خود از قافله عقب نماند
علاقه به سنت
من ترجیح می دهم المان های زندگی ام سنتی باشد و رنگ و بوی روابط گذشته را بدهد
دوست دارم وقتی شب یلدا می شود جای دورهمی و مهمانی های بی ربط کنار خانواده باشم و حافظ بخوانم، ما سنت های خوبی داریم که به هر دلیلی در زندگی امروز مردم کمرنگ می شوندشاید دلیل آن مشغله بیش از حد به خاطر نان باشد یا آمدن پدیده هایی مثل تلگرام و اینستاگرام که آدم ها را جور دیگری به هم وصل می کند
فریبا نادری: اگر باز هم سعادت داشته باشم با چادر به کربلا میروم
فریبا نادری گفت: من در کربلا به زیارت امامی میرفتم که زیارت آن امام ا ز آرزوهای کودکی من بود. باز هم اگر سعادت داشته باشم با چادر از تهران میروم؛ این ریا نیست بلکه احترام است.
راهپیمایی اربعین به یکی از آیینها و سنتهای مردم ایران هم تبدیل شده است. هر سال بخش زیادی از هموطنان ما از اواسط محرم مهیای حضور در راهپیمایی اربعین میشوند. بعضی از هنرمندان هم همپای مردم میروند؛ فریبا نادری، بازیگر سینما و تلویزیون هم از افرادی است که چند سال قبل فرصت یافت شرکت در این مراسم را هم در کولهبار تجربیات خود داشته است.
خانم بازیگری که او را با سریال “فاکتور هشت”، “فاخته” و “ستایش” میشناسند و البته در سینما هم “من و شارمین” و “مشکل گیتی” را را در کارنامهاش دارد؛ گفت که سال ۹۴ به راهپیمایی اربعین رفتم و اگر دوباره توفیق زیارت حضرت اباعبدالله (ع) را پیدا کنم؛ حتماً در اولین فرصت دوباره به کربلا خواهم رفت.
فریبا نادری گفت: من از دوران بچگی آرزویم سفر به کربلا بود که بالاخره رفتم؛ هر شیعهای که اعتقاد و ارادتی به ائمهاطهار داشته باشد رفتن به کربلا برایش یک آرزوست. هرکس به کربلا نرفته نمیتواند آن لحظات و حس و حال را درک کند؛ واقعاً دنیایی بود که فقط با چشمان خود میتوان دید؛ دنیایی که برای دیدنش باید به خویشتن خویش بازگشت.
وی تأکید کرد: من افتخار پیدا کردم به پیادهروی اربعین بروم و همیشه از این موضوع خوشحالم؛ امیدوارم هرچه زودتر توفیق پیدا کنم به این سفر بروم.
نادری تصریح کرد: من در کربلا خدمت امامی میرفتم که از بچگی آرزوی این زیارت را داشتم، باز هم اگر سعادت داشته باشم با چادر میروم؛ این ریا نیست بلکه احترام است؛ پابوس ائمه میرویم باید احترام بگذاریم.
وی تصریح کرد: وقتی به روزهای اربعین و پیادهروی نزدیک میشویم دلم میخواهد آنجا باشم؛ وقتی آن لحظات و اتفاقات را در ذهنم مرور میکنم یک حسی تمام وجودم را فرا میگیرد که ایکاش آنجا بودم.
فریبا نادری گفت که راهپیمایی اربعین و به محضر امام حسین (ع) رسیدن، درسهایی است که بیش از گفتن، درونی است. من همیشه خاطرههایم درونی و گفتنی نیست، اما این سفر بیش از هرچیزی درس و آموختن است؛ خیلی توکل و صبوری را از نزدیک دیدم و همه تعریفها و روایتهای مختلفی را که از حادثه عاشورا و اتفاقات کربلا شنیده بودم در آنجا برایم مرور میشد. از خودگذشتگی و تلاش برای اهداف بالاتر و مقدستر همه جزو نکاتی است که همیشه از آن سفر به یاد دارم.
وی در پاسخ به این سوال که اگر فیلمی درباره امام حسین (ع) ساخته شود دوست دارد کدام نقش را ایفا کند، گفت: اصولاً به این سوال جوابی نمیدهم، اما فکر میکنم انتخاب شوم؛ ترجیحم این است که در این نوع کارها نقش مثبت بازی کنم.
فریبا نادری این روزها در سریال «از سرنوشت» شبکه دو سیما ایفای نقش میکند که به تازگی فاز سوم آن آغاز شده و به گفته علیاکبر تحویلیان تهیهکننده آن قرار است آبانماه روی آنتن برود. سریالی که در ۵۰ قسمت و کارگردانی مشترک علیرضا بذرافشان و محمدرضا خردمندان در روزهای فیلمبرداری فاز سوم به سر میبرد.
ستایش پربیننده ترین سریال شد
مرکز تحقیقات صداوسیما در ادامه نظرسنجی درباره مجموعههای در حال پخش از شبکههای سیما به بررسی میزان بینندگان و مخاطبان سریال های در حال پخش تلویزیون پرداخته است.
بر اساس این نظرسنجی ۸۳.۸ درصد پاسخگویان، بیننده برنامههای صداوسیما اعم از سریال، فیلم سینمایی، مسابقه، مستند، سخنرانی، گفتوگو محور، ورزشی و اخبار بوده اند، که در این میان سریال «ستایش ۳» با میزان قابل توجه مخاطب در مقایسه با سریالهای غیرمناسبتی سیما در سالهای اخیر، در زمره پربینندهترین سریالهای تلویزیون قرار گرفت.
طبق این نظرسنجی ۶۱.۸ درصد از مردم حداقل بیننده یکی از سریالهای جدید «ستایش ۳»، «ترور خاموش» و «مرضیه» بودهاند که سریال «ستایش ۳» با ۵۸.۴ درصد بیننده و ۸۵ درصد رضایت در صدر سریالهای تلویزیونی در حال پخش سیما قرار دارد.
سریال «ترور خاموش» شبکه یک سیما با ۲۱ درصد بیننده و ۷۶.۲ درصد رضایت و سریال «مرضیه» شبکه دو سیما با ۱۴.۵ درصد بیننده و ۷۳.۳ درصد رضایت مخاطب در رتبههای بعدی قرار دارند.
تیزر سریال ستایش ۳
در این سریال پیش بینی می شود که ستایش با پسر خانم مظفری ازدواج می کند و حشمت فردوس با خانم بزرگ ازدواج و عروس دوم فردوس بازداشت می شود.
و همچنین یش بینی می شود انتهای سریال باز بماند و فصل چهارم این سریال برای سال بعد کلید بخورد.
تقابل دو سبک موسیقی در ستایش
تیتراژ ابتدایی سریال «ستایش ۳» را خوانندهای در موسیقی ایرانی و تیتراژ پایانیاش را خوانندهای در سبک پاپ خوانده است؛ در چنین حالتی، تقابل این دو نوع موسیقی و کار این دو خواننده در نگاه مخاطبان با هم مقایسه میشود.
میان خوانندگان موسیقی پاپ بر سرِ خواندنِ تیتراژ سریالهای تلویزیونی، همیشه جنگی نابرابر بوده و هست و خواهد بود. خواندنِ تیتراژِ فلان سریال معروف یعنی رهِ صد ساله را یک شبه طی کردن.
سریالها در تلویزیون ایران از پُربینندهترینِ برنامهها هستند. فرقی هم نمیکند کیفیت سریال چیست و چقدر فیلمنامهای آبکی دارد یا چقدر ساختارش پُر از ضعف است. همین که فلانی به عنوان خوانندهای تازهکار بتواند تیتراژ یک سریال را بخواند به معنی رسیدن به سکوی پرتاب است و خوانندگان تازهکار و البته شرکتهای موسیقی برای معروف شدن خوانندگانشان به هر قیمتی حاضرند این اتفاق را رقم بزنند.
شاید از این روست که خواندن تیتراژ در سریالهای تلویزیونی مافیایی پنهان دارد و هر کسی نمیتواند تیتراژ بخواند.
در سالهای گذشته کیفیتِ پایین تیتراژ سریالهای تلویزیونی اثبات میکند که انتخاب خوانندگان برای خواندن تیتراژها براساس توانایی و کیفیتشان نبوده است.
در این میان اما گاهگاهی خواندنِ برخی از تیتراژها به خوانندگانی سپرده میشوند که از هر نظر توانایی لازم برای این کار را دارند. نمونهاش همین سریال «ستایش ۳» و تیتراژ ابتدایی آن است. اثری که اشکان کمانگری خوانده و فرید سعادتمند آهنگش را ساخته است. کمانگری نه از اهالی موسیقی پاپ که از خوانندگان توانمند موسیقی ایرانی است. در کارنامه کمانگری آلبومها و آثار درخشانی قرار دارد که بررسی این آثار نشان میدهد که کمانگری تا کنون به جایگاه واقعی هنری که شایستهاش هست، نرسیده است.
کمانگری پیشتر هم با فرید سعادتمند همکاری کرده بود و قطعه «ره سلامت» با شعری از مولانا یکی از این همکاریهاست.
این خواننده در کارنامه هنریاش آلبومی مانند «باداباد» را دارد که در نوع خودش اثری درخشان است. همچنین سال گذشته خبر رسید که قرار است آلبومی را بخواند که آهنگسازش محمدجواد ضرابیان است؛ هرچند تا کنون خبری از انتشار این آلبوم نشده و بسیاری از علاقهمندان منتظر شنیدنش هستند.
به هر روی پس از مدتها شاهد هستیم که تیتراژ یکی از سریالهای تلویزیون به خوانندهای جوان از اهالی موسیقی ایرانی سپرده شده است. این اتفاق باعث میشود که گوش مخاطبان این سریال کمی با آوازِ ایرانی هم آشنا شود.
برکسی پوشیده نیست که در سالهای گذشته مخاطبان تلویزیون آنقدر صداهای پاپ و البته کمکیفیت شنیدهاند که گوششان به شنیدن موسیقی و آوازهای با کیفیتِ بالا چندان عادت ندارد.
به هر روی شنیدن صدای اشکان کمانگری با تکنیکهای آواز ایرانی، در تیتراژ ابتدای «ستایش ۳» میتواند اتفاقی نو در صدا و سیما تلقی شود. شاید زمان آن فرا رسیده که رسانه ملی بیشتر از گذشته به موسیقی و آواز ایرانی و اصیل توجه کند.
موسیقی پاپ فضاهای بسیاری برای تبلیغ و دیده شدن دارد. سرمایهگذاران بسیاری پشت موسیقی پاپ هستند و میخواهند از این موسیقی کسب درآمد کنند؛ اما موسیقی ایرانی حامیان چندانی ندارد. اگر تلویزیون هم از این موسیقی اصیل حمایت نکند، همان اتفاقی رخ میدهد که در سالهای گذشته رخ داده است؛ یعنی موسیقی پاپ در اولویت شنیداری مردم قرار میگیرد و موسیقی ایرانی و اصیل به حاشیه رانده میشود.
سریال «ستایش ۳» علاوه بر تیتراژ ابتدایی، تیتراژ پایانی هم دارد که با صدای شهاب مظفری اجرا شده است. شاید تهیهکنندگان سریال «ستایش ۳» خواستهاند تا هم موسیقی ایرانی را داشته باشند و هم موسیقی پاپ را، تا در نهایت نه سیخ بسوزد نه کباب. البته اینگونه استفاده کردن از موسیقی ایرانی و موسیقی پاپ میتواند باعث نوعی تقابل میان این دو ژانر از موسیقی هم بشود. تقابلی که در نهایت به سردرگمی مخاطب میانجامد.
گاف های عجیب و جنجالی ستایش ۳
مجموعه «ستایش» به عنوان یک پروژه دنبالهدار سریالسازی، دوباره به کنداکتور صداوسیما بازگشت؛ اینبار با عنوان «ستایش ۳» و مجموعه جدیدی از گافها و حاشیههای عجیب
اولین باری که سریال «ستایش» مورد توجه مخاطبان صداوسیما قرار گرفت، مربوط به سال ۱۳۸۹ میشود. داستان تلخ و عجیبی از دختر جوانی که مشکلات و دردسرهای زیادی را در زندگی شخصی خود تجربه میکند و وجود نقشهایی مانند حشمت فردوس با بازی داریوش ارجمند مخاطبان را جذب این سریال میکند.
اما در همان سری اول انتقادات زیادی به باگهای فیلمنامه، پرداخت سوژه، گافهای کارگردانی و نویسندگی و تم تلخ و کشدار این سریال مطرح شد و خیلیها را به آنجا رساند که این سریال میخواهد همه چیز را برای اشک گرفتن از مخاطب فراهم کند.
فصل اول، مصیبتنامهای برای «ستایش»
داستان فصل اول این سریال اینگونه بود که قصه یک ک دختر جوانی به نام ستایش را روایت میکند که برای نجات برادرش از خطری که در پی فرار او از خدمت سربازی وی را تهدید میکرد، به دوست برادر خود، طاهر فردوس، پناه برده و با تمهیداتی برادرش را راهی مرز میکند. محمد برادر ستایش در مرز کشته شده و طاهر به زندان میافتد.
در نهایت با رضایت خانواده محمد از زندان آزاد شده و از آنجایی که مجذوب و شیفته ستایش شده بود، علیرغم مخالفت خانواده خود و خانواده ستایش و با وجود میل باطنی ستایش، با او ازدواج میکند و صاحب دو فرزند دختر و پسر میشود. تا اینجا همه چیز برای رسیدن خط قرمز به کلیشههای سریالسازی ایرانی فراهم بود. اما سریال در اینجا به نقطه پایانی نرسید و طاهر همسر ستایش در پی ماجرای حسادت همسر برادر خود (انیس، همسر صابر) که برادر بزرگتر او و در واقع پسر بزرگتر حشمت فردوس (پدر طاهر فردوس) به حساب میرفت، که مبنی بر علاقٔ شدید پدر طاهر به او و با توجه به مال و ثروت زیاد او بود، متهم به حمل مواد مخدر گشته و پس از فرار از دست مأمورین در تصادفی به کما رفته، فوت میکند.
از اینجای سریال سیر داستان تلختر و عجیبتر میشود ستایش در فراق برادر، همسر و مادر خود و با توجه به وضعیت نامناسب پدر خود به زندگی با دو فرزندش همچنان ادامه داده و برای فرار از پدر شوهر خود حشمت فردوس که به دنبال محمد میگشت تا به گفته خودش اسم وی را به یدک بکشد، راهی دیار دیگری میشود و در نهایت پدر خود را نیز از دست میدهد؛ ولی همچنان محکم و استوار به زندگی و آینده فرزندانش میاندیشد.
فصل دوم، گرههای غیرواقعی و کیفیت پایین
در فصل دوم این مجموعه، ستایش با دو فرزند خود نازگل و محمد و با نام مستعار رودباری (به جای فردوس) و پس از گذشت ۲۲ سال از آن قضایا در منطقهای در شمال کشور زندگی میکند و صاحب رستورانی محبوب در میان مردم است. پسر او محمد ماهی فروشی دارد و با موتور ماهی به خانهها میبرد.
به صورت اتفاقی حشمت فردوس با خانواده اش در شمال به ویلایشان آمدهاند، از محمد ماهی میخرند و محمد هربار با یک بهانهای به آن خانه میرود چون هم از نوه دختر حشمت فردوس خوشش آمده و میخواهد پیش وی کار کند تا به مقامی بالا برسد و ثروتمند شود. پس از آن بعد از فعل و انفعالاتی عجیب ستایش دوباره مجبور میشود با حشمت فردوس رودرو شود واین داستان باز دنبالهدار میشود.
اوجگیری انتقادات تا توقف پخش سریال
اما فصل دوم سریال ستایش انتقادات فراوانی را به سمت عوامل سریال روانه کرد و باعث شد رییس وقت سازمان صداوسیما در سال ۱۳۹۳ یعنی عزتالله ضرغامی دستور توقف پخش این سریال را صادر کند. در واقع در آن مقطع اولین باری بود که یک سریال به واسطه «کیفیت پایین» روند پخش آن متوقف میشود. توقفی که در نوع خود اگر نگوییم در تاریخ رسانه ملی بیسابقه بوده، قطعاً کم سابقه بوده. چرا که تولید یا پخش برخی مجموعهها در چند دهه اخیر به دلیل حساسیتهای سیاسی، امنیتی، قومی و مذهبی متوقف شده، اما هیچگاه بحث کیفی به میان نیامده بود
فصل سوم؛ ستایش پیر چگونه جوان شد؟
حالا پخش سری سوم سریال ستایش دوباره حاشیههایی را به همراه داشته است. یکی از مهمترین این حواشی این است که نرگس محمدی بازیگر نقش ستایس که در سری دوم این سریال گریم زنی میانسال را داشت در سری سوم و جدید این سریال جوان شده و همین موضوع دوباره سوژه نقد و حتی طنزپردازی کاربران شبکههای اجتماعی شده است.
در این زمینه ، آرمان زرینکوب تهیهکننده سریال «ستایش» درباره انتقادات نسبت به چهره پردازی نرگس محمدی بازیگر نقش اصلی این مجموعه در فصل سوم، گفت: ما در سریال «ستایش۱» با یک زن ۲۰ ساله رو به رو بودیم و در فصل دوم با یک زن ۴۰ ساله و حالا در فصل سوم که این شبها روی آنتن شبکه سه میرود شاید در روند داستانی تنها چند ماه از فصل دوم گذشته باشد. این انتقادها پیش از این، نسبت به فصل دوم هم وجود داشت. «ستایش ۲» هم که شروع شد عدهای گفتند چرا ستایش پیر نشده و با یک عینک چهرهاش تغییر کرد، اما اگر به اطراف خود نگاه کنید خانم ۴۰ ساله پیر نیست که بخواهیم او را پیر کنیم و به صورتش چروک اضافه کنیم.
فصل سوم ستایش با دو فصل قبلی آن متفاوت و دارای ساختاری جدید است و شروع داستان از سالهای ابتدایی دهه ۶۰ است و ادامه آن به سال های اخیر می رسد
ساعت پخش و تکرار
سریال ستایش ۳ هر شب راس ساعت ۲۰:۴۵ از شبکه سه روی آنتن می رود، و باز پخش آن ۴۵ دقیقه بامداد، ۹:۴۵ صبح و ۱۴:۴۰ بعد از ظهر روز بعد است.