در این زمانه که زنان در سراسر جهان برای احیای حقوق خود در تلاش و تقلا هستند، روستایی در استان مازندران ایران وجود دارد که مزین به آیینی به نام «زن شاهی» است
به گزارش صبح مشهد، آیین«زن پادشاهی» فقط یک روز در سال برگزار میشود اما در نوع خود دیدنی و جذاب است. در روز ۱۳ اردیبهشت هر سال ورود همه آقایان به روستای «آباسک» ممنوع میشود. در این روز، یکی از زنان روستا به عنوان حاکم انتخاب میشود. او دختران روستا را به عنوان نگهبان در نقاط مختلف روستا میگمارد. نگهبانان مرتبا نزد شاه میآیند و چگونگی وضعیت روستا را به او گزارش میدهند.
!
در این روز هیچ مردی نباید در روستا حضور داشته باشد. همچنین ممکن است به دستور حاکم، دختران به انواع بازیهای محلی بپردازند
جزئیات این آیین به این صورت است که در این روز زنان روستا برای مردان خود، آذوقه یک روز را تهیه میکنند و همه مردان ۵ ساله به بالا را از روستا با سلام و صلوات و اسپنددود کنان بیرون میفرستند. سپس، یکی از زنان که از نظر جسمی قوی هیکل است، پادشاه روستا میشود و روی تاج و تختی مینشیند که از قبل برایش مهیا شده.
زنی دیگر در سمت راست پادشاه مینشیند و نقش وزیر را دارد. زنان زرنگ روستا اغلب به عنوان مامور و سرباز انتخاب میشوند، آنها عموما لباسهای مردانه میپوشند و در ورودی روستا میایستند و اجازه ورود هیچ مردی را به روستا نمیدهند. بقیه نگهبانها هم مراقب هستند تا مردی در خانه پنهان نشود.
حاکم و وزرای او در این روز به عیادت بیماران میروند و از آشی که از شب قبل بار گذاشتهاند به آنها میدهند. شیرینیهای زیادی در این روز پخش میشود و پادشاه مقداری از آن را به خانه تازه عروسان میبرد. عیادت از بیماران و سالخوردگان رسم همیشگی حاکم در این روز است.
مولودی خوانی و پخت قیمه برای وعدهی ناهار از دیگر رسوم زنشاهی است. با اینکه تعدادی زنان در خانه خود جشن برپا میکنند اما بیشتر آنها نذرهای خود را به میدان اصلی روستا میآورند . شروع و اتمام این جشنها به دستور پادشاه است.
جالب اینجاست که اگر مردی به زور بخواهد وارد روستا شود، توسط سربازان به سختی مجازات میشود، یا پادشاه دستوری برای مجازاتش صادر میکند. زنان این روستا کاملا مصمم و بدون چشمپوشی در نقشهای خود فرو میروند.
آب اسک یکی از عجیبترین روستاهای ایران است و در حدود ۸۰ کیلومتری آمل واقع شده است.
در همین زمان که زنان در روستا پادشاهی میکنند، مردان به دشت و کوه میروند و برفهایی که از زمستان باقی مانده را در چاهی بزرگ میریزند تا در فصل گرما زمانی که دامها را به چرا میبرند از برف آن استفاده کنند. به این کار مراسم بزرگی دارد «برفچال» میگویند.
آنها هم برای کم نیاوردن از زنان خود، در این میان بازی محلی انجام میدهند و از مهمانان و گردشگرانی که اغلب از آمل مهمانشان هستند، پذیرایی میکنند. این مراسم تا شب که به خانه برگردنند، ادامه دارد. هیچ مردی حق ماندن در روستا را ندارد و مردان نیز زنان را با خود به برف چال نمیبرند.
پیران روستا معتقدند مراسم برف چال باید به دعا و نیایش بگذرد اما جوانترها به برگزاری یک روز شاد تمایل بیشتری دارند.
در آیین زن شاهی مردانی که حاضر نباشند از روستا خارج شوند را با چوب میبندند.
مردان طبق سنت، برف را از اطراف به درون چاهی در منطقه اسک وش میریزند و اعتقاد دارند این امر به سلامتی آنان در طول سال کمک میکند و رزق و روزی اشان را زیاد میکند برای همین است حتی گلولهای کوچک هم شده برف را حمل میکنند.
مردانی که نیم روزی را برف به دوش کشیدهاند تا سنت برف چال را به جای آورند پس از صرف ناهار به روستا باز میگردند. در آخر هم اشاره کنیم، گردشگران زیادی همه ساله به این روستا میروند. از همان اول پادشاه دستورات خود را به گردشگران هم میدهد. او حتما تاکید میکند که هیچ یک از زنان گردشگر و حتی اهالی روستا حق فیلمبرداری و عکاسی از آنها را ندارد. این اصل و اقدام مهمی است که اهالی روستا روی آن تاکید دارند.